به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، در بخش اول گفتوگو با حسین فتاحی نویسنده پیشکسوت و صاحبنام ادبیات کودک و نوجوان به روند تولید و چاپ آثار ادبی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مهجوریت رمانهای نوشته شده این حوزه، عدم بروزرسانی کتابها در باب انقلاب اسلامی توسط ناشران مختلف، هزاران سوژه برای نوشتن درباره مسئله انقلاب اسلامی، ضعف مدیریت فرهنگی در سیاستگذاری فرهنگی و تیراژ کتابها پرداختیم.
در ادامه، بخش دوم گفتوگو با این نویسنده را تقدیم میکنیم:
دفاعپرس: آمار سرانه مطالعه کتاب براساس اعلامهای رسمی حدود دو دقیقه است، به نظرتان این آمارها چقدر درست است؟
آمارهای سرانه مطالعه در ایران درست و واقعی نیست
من معتقدم آمارهای سرانه مطالعه درست و واقعی نیست چراکه ما زیرساختهای مطالعه را فراهم نکردهایم درحالی که باید ابتدا سیستم درستی طراحی و اجرا کنیم که کتابهای جدید را به دست مخاطب برساند سپس به آمارگیری درباره سرانه مطالعه بپردازیم. همانطوری که مخاطب میتواند به سایر نیازهای خود دسترسی داشته باشد به همان سهولت نیز باید به کتاب دسترسی داشته باشد. دسترسی که در همه فروشگاهها مواد خوراکی برای مخاطب وجود دارد باید برای کتاب ایجاد شود. اگر چنین فرآیندی را تعریف کردیم و اگر یک درصد مردم کتاب بخرند، صنعت چاپ و نشر متحول میشود.
ما برای اینکه ماشین در کشورمان فراگیر شده اتوبان و برای قطار راهآهن ساختهایم؛ یعنی زیرساختها را فراهم کردهایم چراکه بدون جاده ماشین قادر به حرکت نخواهد شد اما برای کتاب ساختاری وجود ندارد که به دست مخاطب برسد. یعنی اتوبان و جادهای که این کتاب از ناشر حرکت و به سمت مخاطب برود را نداریم و تا این مسئله درست نشود، همواره سوال اصلی این خواهد بود که چرا ما کتابخوان نداریم.
اگر کالای خوبی تولید کنیم اما این کالا در فروشگاهها قرار نگیرد، مردم اطلاع پیدا نمیکنند. شخصیتهای سینمایی و تلویزیونی بیشتر از علما و بزرگان دین در بین مردم شناختشده هستند. شناخته شدن این قشر به خاطر دیده شدن در رسانه است؛ این دیده شدن در بین هنرمندان و دانشمندان به سبکی است و در مسئله کتاب به شکل دیگری. ما در مسئله کتاب باید ساختاری درست کنیم تا همانند سایر اجناس، وقتی کتاب تولید شد، سیستمی باشد که آن را در مناطق مختلف پخش کند. امروزه در هر شهر و روستا یک فروشگاه موبایل وجود دارد اما فروشگاه کتاب در بسیاری از شهرهای ما وجود نداد.
دفاعپرس: وجود فروشگاههای مواد خوراکی، پوشاک و یا موبایل فروشی به دلیل احساس نیاز مخاطب ایجاد شده اما این احساس نیاز درباره کتاب وجود ندارد، به نظرتان با وجود عدم نیاز مخاطب نسبت به کتاب لزومی به تاسیس چنین فروشگاههایی وجود دارد؟
مدیر خوب کتاب را جایگزین بازی رایانهای میکند
کودک و نوجوان علاقمند به پفک و چیپس است و آنها را بیشتر از شیر دوست دارد اما آیا یک مادر مهربان و دلسوز اجازه خواهد داد فرزند او همواره پفک بخورد؟ نه، چنین اجازهای نمیدهد و به او میگوید که شیر برای او بهتر است لذا مدیر خوب همان مادر مهربان است و کتاب را جایگزین بازی رایانهای و موبایلی میکند و به ایجاد کتابفروشی اهتمام خواهد داشت.
ما باید کالاهای رقابتی در بین کتاب ایجاد کنیم؛ رقابت بین داستان خوب و فیلمهای موبایلی. اگر 99 درصد مخاطبین هم به سمت بازی رایانهای بروند و فقط یک درصد به سمت کتاب، پیشرفت کردهایم. ما 20 میلیون مخاطب کودک و نوجوان داریم لذا باید تیراژ کتابهای کودک و نوجوان بالا باشد که معالاسف کتاب را به دست نوجوان نرساندهایم. وقتی ما کتاب را به مخاطب عرضه نکردهایم آنها قطعاً دسترسی به کتاب پیدا نخواهند کرد.
سیستم توزیع و پخش، که کتاب را به دست مخاطب برساند، معیوب است. در کشورهای مختلف انگلیسیزبان که تیراژ کتابهایشان به 200 هزار میرسد، در محلههای مختلف فروشگاههای بزرگ کتاب دارند. فروشگاههایی که در یکهزار متر مربع زیربنا و 10 طبقه، به صورت تخصصی کتاب میفروشند و مخاطب هر کتابی را بخواهد به راحتی پیدا میکند.
اگر ما چنین فضایی را ایجاد کنیم، مردم حتماً استقبال میکنند. چندین سال به مسوولین گفتیم هر سال در یک استان یک فروشگاه بزرگ کتاب ایجاد کنید. چیزی که تهران نیز به شدت از عدم وجود آن رنج میبرد. در زمان 10 روزه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران فروش کتاب به اندازه تمام سال است؛ چرا؟ چون مردم فکر میکنند با حضور در نمایشگاه کتاب به همه ناشران و آثار آنها دسترسی خواهند داشت.
با ایجاد فروشگاههای زنجیرهای کتاب، تیراژ کتاب 20 برابر خواهد شد
اگر ما چنین موقعیتی را در تمام ایام سال ایجاد کنیم و فروشگاهی تاسیس کنیم که همه مردم تهران از تمام نقاط شهر بتوانند به آن دسترسی داشته باشند، تیراژ کتاب با این روش متحول خواهد شد. اگر چنین سیستمی را برای مردم اصفهان، شیراز و مشهد و سایر شهرها ایجاد کنیم یک تحول ایجاد کردهایم. ما 30 استان داریم که اگر 30 فروشگاه برای این استانها ایجاد کنیم قطعاً تیراژ کتابهایمان 20 برابر خواهد شد. در خراسان شمالی اگر کسی برای خرید یک کتاب دسترسی نداشته باشد قطعاً نمیتوان به تهران سفر کند.
دفاعپرس: البته آینده کتاب با توجه به فناوریهای نوین، یک آینده نامشخص است و کسی نمیتواند با قاطعیت برای آن برنامهریزی درستی انجام دهد.
روند مدیریت فرهنگی به گونهای است که طی 30 سال آینده نیز سوال خبرنگاران همین میشود که آینده نشر چاپی چگونه خواهد بود و یا اینکه چرا کتاب خریداری نمیشود. کتاب چاپی، جایگاه خودش را دارد چراکه همواره یک هویت و شخصیت را به دنبال داشته و هیچ چیز نمیتواند جای آن را پرکند. ممکن است برخی فناوریها اندکی بیشتر رواج پیدا کنند اما در کشورهایی مانند چین و روسیه که فناوری حرف اول را میزند، کتاب جایگاه خود را دارد.
کتابهایی که به صورت فایلهای پی.دی.اف و یا صوتی کار میشوند نیز محدودیتهای خودشان را دارند. مردم دنیا با یک نگاه ویژه به کتاب نگاه میکنند یعنی کتابخانه در دنیا همواره جایگاه خودش را دارد. کتابفروشیها و ناشرین نیز همچنان به پویایی گذشته فعالیتشان را ادامه میدهند، هرچند در کنار این اتفاقات نشر دیجیتال و کتاب صوتی نیز آمده است اما روند تولید کتاب چاپی همچنان در اولویت است که ارزشهای افزوده دیگری به آن اضافه شده است.
اگر مسوولین ما به فکر تشکیل نظام ساماندهی کتاب و کتابخوانی باشند، در آینده موفق خواهیم بود اما تمام تمرکز مسوولین فرهنگی به حاشیههای مدیریتشان است. مسوولین فکرشان متمرکز بر آینده کشور نیست؛ 70 درصد وقت وزرا صرف این میشود که مسوولیتشان را حفظ کنند و اصلا مجالی برای فکر کردن به مسائل محوله ندارند. امروزه جامعه پُر از تنش و مسائل حاشیهای است. مسوولین ما نیز دچار همین تنشها و چالشها هستند؛ فرهنگ نیز از این مسائل تاثیر میگیرد. مشکلات اقتصادی، صنعت چاپ را در بازار کتاب و کتابخوانی تحت تاثیر داده و همین مسائل موجب پایین آمدن تیراژ کتاب و کمفروش شدن آن خواهد شد.
دفاعپرس: نویسندگان ما هنوز نویسندگان نسل اول انقلاب هستند و برندگان جوایز معتبر مانند جایزه جلال نشان میدهد ما هنوز نویسنده نسل دوم تربیت نکردهایم، این مسئله درحالی است که نسل سوم بچههای انقلاب از راه رسیدهاند. با این وجود آیا ارتباط بین مخاطب و نویسنده به درستی صورت خواهد گرفت؟
البته نویسنده نسل دوم و سوم انقلاب داریم؛ شاید تعداد نویسندگان نسل اول بیشتر است اما نسل دوم نویسندگان نیز فعالیت میکنند. اما اگر یک معیار سنجش وجود داشت که فضای فکری، شور انقلابی مردم، ازخودگذشتگی و آرمان گرایی را در سال 1358 تحلیل و با امروز مقایسه میکرد، متوجه میشدیم که شرایط تغییر کرده و ما در سیاستگذاریهای فرهنگی، مردم را ناامید و بیانگیزه کردهایم؛ نویسندگان نیز از همین مردم هستند و تاثیرپذیراند.
انگیزه و فضای انقلابی برای نوشتن وجود ندارد
سال 1363 من خودم شخصاً به اهواز رفتم و در منطقه جنگی سوسنگرد حضور پیدا کردم. با شگردهای مختلف به طور خودجوش منطقه را دیدم و حاصل کارم کتاب «آتش در خرمن» شد. امروز بنیاد شهید و یا دستگاههای دیگر شرایط خوبی را مهیا میکنند و گاهی با هواپیما نویسندهها را به اهواز میبرند و در بهترین هتل اسکان میدهند و در منطقه جنگی حاضر میکنند اما در نهایت چیزی از آن بیرون نمیآید، چون انگیزه و فضای انقلابی برای نوشتن وجود ندارد. ما در مسائل فرهنگی فضای ذهنی مردم را که آرمانی بود، مخدوش کردیم و فضای ذهنی فداکارانه و انقلابی را از بین بردیم.
البته این وقوع مسائل عوامل زیادی دارد؛ زندگی امام خمینی (ره) برای مردم ایران الگو بود اما امروز زندگی بسیاری از مسوولین تجملاتی شده است. زندگی شهید بهشتی، شهید رجایی و رهبر معظم انقلاب اسلامی همگی برای مردم الگو بود و مردم دوست داشتند همانند این بزرگان زندگی کنند اما امروز وقتی مردم میبینند که یک وزیر با ماشین میلیاردی جابهجا میشود آنها نیز تاثیر میگیرند. اکثر کسانی که در سال 1358 ازدواج کردند، در مسجد ازدواج کردند اما امروز فرزند هیچ مسوولی حاضر نخواهد شد در چنین مکانی مراسم ازدواج بگیرد بلکه باید در مجللترین هتلها مراسم برگزار کنند. این مسائل انگیزه جوانان را از انگیزههای فداکارانه و گذشت به سمت مادیگرایی سوق میدهد. همین مسائل ایدهها و آرمانها را جابهجا میکند.
حوالی دهه 70 مدیران بنیاد جانبازان به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی رسیده بودند و گزارشی از خدماتی که به جانبازارن ارائه کرده بودند را به آقا دادند که ایشان در پاسخ فرموده بودند که این خدمات خوب است اما اینها مهم نیست و باید شما کاری کنید که این عزیزان یادشان بماند که با چه آرمانهایی رفتند و جانباز شدند. در همین راستا بود که در بنیاد جانبازان چند رمان برای زنده شدن آن حال و هوا نوشته شد تا جانبازان و مردم بخوانند و آرمانهایشان را مجددا یادآوری کنند؛ این سفارش رهبر انقلاب اسلامی بود که فکر خیلی درستی است.
حفظ فضای انقلابی کشور، نیازمند مدیریت صحیح فرهنگی است. جامعه خودبهخود در حال تغییر است چراکه تکنولوژی و رسانه فرهنگ را دستخوش تغییرات کردهاند. ما باید کاری کنیم که در کنار فضای رسانهای و تکنولوژیک، بتوانیم فضای انقلابی و آرمانی را حفظ کنیم؛ چیزی که اصلاً به فکر آن نبودهایم و امروز بازگشت به آن خیلی سخت است مگر اینکه همه کسانی که در ساختار مسائل فرهنگی دخیل بودهاند را کنار بگذاریم و در عوض از نیروهای جدید و جوان استفاده کنیم.
اوایل انقلاب همه وزرا و مسوولین همان جوانان دانشجویی بودند که در دانشگاهها و راهپیماییها حضور داشتند؛ آنها در مسوولیتی که داشتند با همان فضا و روحیه انقلابی کار میکردند اما امروز اگر کسی وزیر است ابتدا به فکر ارتقا مسکن و ماشین خود است. من یک بار خاطرات زندگی شهید مسجدیان را میخواندم. او میگوید ما سال اول وقتی زندگی متاهلی تشکیل دادیم وسایلمان را با یک وانت بردیم و سال بعد وقتی قصد جابهجایی خانه را داشتیم همه وسایل خانه را داخل حیاط گذاشتیم و وسایل خانه ما چند برابر شده بود و من این نکته را به همسرم گوشزد کردم که لغزش و گناهها اینگونه بزرگتر میشوند. طمع و دنیادوستی انسان ذره ذره زیادتر میشود لذا عوض شدن سبک زندگی خانوادههای ایرانی به همین شکل انجام شده است.
دفاعپرس: رهبر معظم انقلاب اسلامی برای رمان نیز تقریظهایی نوشتهاند اما تاکنون جایی منتشر نشده؛ اینکه ایشان بر یک کتاب تقریظی انجام میدهند و باعث پرفروش شدن و دیده شدن برخی آثار میشود را چگونه میبینید؟
اکثر تقریظهای رهبری در تجلیل از شهید و شهادت است
نفس این کار خیلی خوب است و هدف رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز از نوشتن تقریظ بر برخی کتابها با توجه به متن تقریظها، تجلیل از شهید و شهادت است. ایشان شهادت و انسانهایی که در کتابها آمده را مورد توجه قرار داده است. البته برخی تلقیشان از تقریظهای رهبری قوت متن و نوع نگارش بوده در حالی که در بسیاری از تقریظها اشاره حضرت آقا به بزرگواری شهدا بوده است.
گاهی تقریظهای ایشان درباره جایگاه شهید است و درباره قوت ادبی کار هیچ سخنی گفته نشده لذا نباید تبلیغ درباره متن کتاب انجام شود البته رهبر معظم انقلاب اسلامی تقریظهای زیادی بر آثار ادبی دفاع مقدس دارند که منتشر نشده؛ خوب است از همه تقریظهای ایشان مطلع میشدیم تا مخاطبین در جریان همه این تقریظها قرار میگرفتند تا کتابهای بیشتری پُرفروش شود. مردم برای نظر ادبی و ارشادی رهبر معظم انقلاب اسلامی احترام قائلاند لذا تقریظهای ایشان بر فروش آثار تاثیرگذار خواهد بود.
در شرایط رکود کتابخوانی تقریظهای رهبر معظم انقلاب اسلامی موجب رونق کتابخوانی خواهد شد و خوب است که دفتر معظمله تقریظهای ایشان بر ادبیات دفاع مقدس را منتشر کند. من به عنوان یک خواننده و علاقمند به کتاب خیلی دوست دارم بدانم که رهبر معظم انقلاب اسلامی بر چه کتابهایی تقریظ نوشتهاند و تقریظ ایشان اشاره به چه وجهی از کتاب است. این مسئله موجب ایجاد فضای مثبتی در فضای ادبی کشور خواهد شد.
دفاعپرس: دستاورد انقلاب اسلامی در زمینه ادبیات چگونه است و آیا در 40 سال گذشته دستاورد قابل دفاعی داریم؟
هر رمانی که اخلاق مثبت را ترویج کند، دستاورد انقلاب است
من رمانهایی را که با مضمون انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و یک حُسن انسانی عرضه شود، دستاورد ادبی انقلاب میدانم. پیامبران مبعوث شدند تا اخلاق، رفتار و حُسن خلق را در بین مردم ترویج کنند؛ یعنی همان امر به معروف و نهی از منکر. هر رمانی که این کار را انجام دهد و یک اخلاق مثبت را توسط خلق یک شخصیت نشان دهد و این اخلاق مثبت بتواند الگو قرار گیرد، به نظرم یک کار انقلابی و دستاورد انقلاب اسلامی است چراکه ما در رمانهای پیشین بیشتر ترسیم فضای عشقی را داشتیم.
البته با این نگاه اگر بخواهیم حساب کنیم ما رمانهای بسیار زیادی داریم که آثار خوبی هستند و باید با یک فهرست نویسی آنها را شناسایی کنیم. جای خیلی از چیزها در کشورمان خالی است که نمونه آن کتابنامه خوبی است که بتواند آثار خوب را معرفی کند. روزنامهای مانند نیویورک تایمز بخشی دارد که وقتی شخصیتهای بزرگ کتابی مطالعه میکنند، نظرشان درباره آن اثر را منتشر میکند. با این فضا اگر شخصیتی مانند رهبر انقلاب اسلامی نظری درباره یک کتاب مینویسند، خیلی مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
انقلاب اسلامی حاصل تلاش دهها ساله عدهای متفکر بود و در مسائل فرهنگی نیز باید تلاش گسترده انجام داد تا در درازمدت بتوانیم حاصل آن را مشاهده کنیم. باید فروشگاههای بزرگی برای عرضه کتاب در تمام استانها ایجاد شود و دولت نیز به ناشران تسهیلات ویژه دهد تا فضای کتابخوانی عملاً در کشور مهیا شده و فاصله مردم با کتابفروشیها کم شود.
انتهای پیام/ 121