به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، سینمای کودک و نوجوان از ژانرهای مهمی در سینمای جهان است که با توجه به اهمیت آن و اهتمامی که به غنای آن شده پیشرفتهای قابل توجهی هم کرده است. متاسفانه این ژانر علیرغم پتانسیلی که دارد همچنان مهجور بوده و از ژانرهای محرومی است که به جایگاه خود نرسیده است.
با توجه به هجمه فرهنگی دشمنان علیه کودکان ایران شاهدیم که کودکان ما قهرمانان خود را از تولیدات سینمای غرب گرفتهاند و سینماگران ما عملا اقدامات قابل توجهی ارائه نکردهاند. اهمیت سینمای کودک و نوجوان و وجود قهرمانهای متعددی که با سن کم توانستهاند در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس ماندگار شوند، و بیمهری که سینمای ایران به آنان روا داشته، سبب شد تا سلسله مصاحبههایی با اعضای هیات انتخاب سی و دومین جشنواره کودک و نوجوان انجام دهیم.
قسمت سوم این مجموعه، مصاحبه با «نادره ترکمانی» است که در ادامه میخوانید.
«نادره ترکمانی» نویسنده، کارگردان و تهیهکننده، کارشناس سینما از دانشکده سینما و تئاتر، عضو هیئت مؤسس و هیئتمدیره مرکز «توسعه سینمای کودک و نوجوان»، عضو هیئت انتخاب جشنوارههای متعدد، عضو اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران، برنده جوایز متعدد ملی برای ساخت آثار کودک و نوجوان از جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان و جشنوارههای دیگر است، ترکمانی همچنین تجربه نگارش و تألیف چندین کتاب را هم در کارنامه کاریاش دارد.
دفاعپرس: وضعیت سینمای کودک و نوجوان را در سطح کشور و جهان چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم سینمای کودک و نوجوان را به طور کلی ارزیابی کنیم باید به زمانی اشاره کنیم که آثاری، چون «بچههای آسمان» و «رنگ خدا» به جشنوارههای جهانی راه پیدا کرد. «مجید مجیدی»، «امیر نادری» و «عباس کیارستمی» از فیلمسازان موفق این دوره محسوب میشوند. میتوان دهه ۶۰ را دوران طلایی سینمای کودک و نوجوان دانست که از طرف فیلمسازان و مردم از اقبال خوبی برخوردار بوده است. همچنین اغلب آثار پرفروش و پر مخاطب این دوران مربوط به کودکان و نوجوانان است.
فیلمهای این برهه علاوه بر پرمخاطب بودن جریانساز نیز بودند. این آثار بعد هم وقتی وارد ساختار سینمای خانگی میشدند به فروش بالایی دست مییافتند. به دلایل متعددی که شاید تغییر رویه سینمای کودک و نوجوان مهمترین آن باشد، این گونه سینما کمکم از دوران شکوه خود فاصله گرفت. اگر بتوانیم دلایل این فترت را پیدا کنیم قطعا راه و مسیر آینده سینمای کودک و نوجوان را بهتر شناخته و برای آن برنامهریزی خواهیم کرد.
اما نکته مهمی در این میان وجود دارد و آن اینکه سقوط تدریجی سینمای کودک و نوجوان ریشه در شرایط اکران و استقبال مخاطب دارد. بیتوجهی پخشکننده به این گونه سینمایی مسلما اکران این گونه آثار را با مشکل مواجه میکند و در نتیجه مخاطب هم میلی به پیگیری این نوع فیلمها نخواهد داشت.
علیرغم اینکه همه سینماگران اعتراف میکنند که سینمای کودک گونهای پرفروش است متاسفانه اقدامی برای رشد و توسعه آن صورت نمیگیرد. حدود ۱۳ میلیون کودک و نوجوان در کشور داریم که این تعداد به خودی خود ابزار تبلیغاتی مهمی به شمار میروند و اگر خانواده را به این طیف وسیع مخاطبان نیز اضافه کنیم مخاطبان چشمگیری خواهیم داشت.
تولید موفق نیازمند وجود مصرف کننده است. ما در سینمای کودک و نوجوانان از این نظر مشکلی نداریم، اما اینکه نسبت به این تعداد مخاطب متوجه میشود باید ریشه یابی شود که کار آسانی نیست. سینمای کودک میتواند دوران طلایی دهه ۶۰ را احیا کند البته نه به این معنا که همان فیلمها را تکرار کند باید به تحولی ریشهای و عمیق دست پیدا کند. ما باید خودمان را برای مخاطبان دهه ۹۰ و حتی ۱۴۰۰ آماده کنیم. اتفافات جدیدی در تکنولوژی و صنعت دیجیتال وجود دارد که باید آن را در سینمای کودک نهادینه کنیم.
بعد سختافزاری و نرمافزاری سینما و بعد محتوای آن باید با هم جلو بروند از این نظر شرایط رشد و تحول سینمای کودک و نوجوان وجود دارد، فیلمسازان مستعدی داریم از طرفی در زمینه تولید محتوا نیز مشکلی نداریم، فقط کافی است بر ساز و کارها متمرکز شویم. با همه این استعدادها غمانگیز است که بگویم، سینمای کودک به ورطه نابودی افتاده است. توجه داشته باشیم که هر چقدر که از بچههایمان آثار فرهنگی خود را دریغ کنیم آنها محتواهای دیگری را جایگزین خواهند کرد همین جمله کافی است که سینماگر کودک و نوجوان بپذیرد که مسئولیت سنگینی بر عهده دارد. متولیان فرهنگی، وزارت ارشاد، رسانه ملی و آموزش و پرورش هر کدام به نحوی در حوزه سینمای کودک و نوجوان مسئولند. سبد فرهنگی کودکان و نوجوانان باید از فرهنگ خودمان پر شود در این صورت است که هیچ چیز دیگری جایگزین آن نخواهد شد. نباید به فیلم کودک و نوجوان فقط به عنوان یک اثر هنری نگاه کرد بلکه آن را به عنوان یک کالای فرهنگی بسیار مهم باید در نظر گرفت.
دفاعپرس: در دهه ۶۰ آثار متعددی در حوزه سینمای کودک و نوجوان تولید میشد، رسانه ملی هم در این فضا نقش مهمی ایفا میکرد. آثاری که در این دوران برای مخاطبان کودک و نوجوان عرضه میشد دارای یک خصیصه مهم بود و آن اینکه با شرایط زندگی اغلب کودکان آن سالها مطابقت داشت، اما به تدریج با رشد فضای دیجیتال و ورود انواع فیلمها و انیمیشنهای روز دنیا ذائقه مخاطبان کودک و نوجوان تغییر پیدا کرده و سینماگران نتوانستند خود را با آن هماهنگ کنند. آیا نمیتوان گفت: یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان این موضوع است؟
یکی از دلایل قطعا این میتواند باشد، اما نمیتوان همه دلیل عقبماندگی سینمای کودک و نوجوان را در این موضوع خلاصه کرد. کودکان امروز با کودکان دهه ۶۰ بسیار متفاوتند، حتی با کودکان پنج سال پیش هم قابل قیاس نیستند. اما بحث رشد تکنولوژی از اهمیت ویژهای برخوردار است. کودکان امروز با تکنولوژی و فضای دیجیتال مانوس هستند که به سختی میتوانند هر انیمیشنی را دریافت کنند و با آن ارتباط بگیرند. نه تنها در حوزه فیلم که شعر و ادبیات کودک نیز رشد چشمگیری پیدا کرده است.
سینمای کودک باید بتواند خود را با سلیقه آنها هماهنگ کند و حتی چندین پله بالاتر از خواستههای کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. در سطح جهانی دقیقا با این رویه روبهرو هستیم. همچنین کمپانیها و فیلمسازان بزرگ و معتبر دنیا که در حوزه سینمای کودک و نوجوان کار میکنند، مدام به نیازسنجی کودکان و نوجوانان میپردازند، نیازها و خواستههای کودکان و نوجوانان خود را رصد میکنند تا ببینند آنها به چه خوراک فرهنگیای نیاز دارند و برای همان نیاز برنامهریزی کنند.
اینگونه نیست که من در خانه بنشینم و یک فیلمنامه بنویسم و بعد اقدام به ساخت کنم. چنین اثری حتی اگر هم ساخته شود مخاطبان زیادی نخواهد داشت. سلیقه مخاطب متنوع شده و پاسخ به همه سلایق کار سادهای نیست. فیلمساز ایرانی باید این سلایق را بشناسد و برای آن کار کند. دسترسی آسان به انیمشینهای روز باعث شده هر فیلمی به سادگی دیده نشود. سینماگر ما باید با این آثار رقابت کند و اگر بالاتر از آن نیست حداقل خود را همسطح آنها قرار دهد. البته کار نشد ندارد فقط کافی است ذهن خود را متمرکز کنیم روی کاری که میخواهیم انجام دهیم.
من خوشبینانه به آینده سینمای کودک و نوجوان نگاه میکنم. باید شرایط کار را برای فیلمسازان جوانی که با تکنولوژی رشد کردهاند فراهم کنیم و از نظرات و دیدگاههای آنها استفاده کنیم. در کنار فیلمسازان جوان باید از پیشکسوتان این حوزه نیز استفاده کرد تا بتوانیم سینمای کودک و نوجوان را تقویت کنیم. عدم حمایت رسانه ملی و آموزش و پرورش از سینمای کودکان و نوجوانان ضربههای مهلکی به بدن این نوع سینما وارد کرده است. اگر شعار رسانه ملی رشد و تعالی نسل آینده ایران اسلامی است باید وارد این حوزه حساس شود. ما نیازمند وحدت و همدلی و همدستی ارگانها و نهادهایی هستیم که در حوزه کودک کار میکنند تا نسل آینده خود را رشد و تعالی ببخشیم.
دفاعپرس: آیا تولید مشترک به خصوص در حوزه کشورهای اسلامی که قرابت فرهنگی و دینی عمیقی دارند میتواند به رشد و توسعه و تعالی سینمای کودک و نوجوان منجر شود؟
هر چیزی که بتواند سینمای کودک را ارتقا دهد باید به کار گرفته شود. تولید مشترک کشورهای اسلامی به دلیل قرابتهای عمیق دینی میتواند تا حد زیادی موانع رشد سینمای کودک و نوجوان را مرتفع کند. ایران به دلیل فرهنگ غنی خود میتواند گامهای اولیه را در این مسیر بردارد چرا که اغلب کشورهای اسلامی طالب چنین فرهنگی هستند.
نکته مهم این است که در حوزه سینمای کودک با کشورهای اسلامی زودتر به نتیجه میرسیم. زمینههای تولید مشترک در سینمای کودک و نوجوان در همه جای دنیا بیشتر از موارد دیگر سینمایی است. ممکن است گونههای دیگر سینمایی به دلیل مسائل سیاسی و مانند آن دچار مشکل شوند، اما سینمای کودک و نوجوان چنین مشکلی ندارد و ایجاد کمپانیهای چند ملیتی در کشورهای اسلامی میتواند به قطب مهم سینمای اسلامی تبدیل شود.
دفاعپرس: یکی از معضلات سینمایی کودک و نوجوان عدم قهرمانپروری است و در عین حال در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قهرمانان بسیاری از نوجوانان مانند «بهنام محمدی» و «حسین فهمیده» بودند که میتوانند تبدیل به شخصیتهای سینمایی بشوند و خوشبختانه چنین قهرمانانی کم نیستند توجه به این قهرمانان چقدر میتواند به ارتقای سینمای کودک و نوجوانان و جذب مخاطب منجر شود؟
مسئله قهرمان پروری نیاز ضروری سینمای کودکان و نوجوان است. نیاز به داشتن قهرمان برای کودکان و نوجوان یک نیاز ذاتی است. اگر به آثاری که چه در داخل و چه در خارج از کشور ساخته شده و این قهرمانها را به بهترین شکل ممکن ارائه دادند از سوی مخاطبان کودک و نوجوان نیز پذیرفته شدهاند. کودکان نه فقط هنگام تماشای یک فیلم بلکه در مطالعه ادبیات داستانی نیز به دنبال قهرمانی هستند تا با آن همذاتپنداری کرده و الگو بگیرند. این به نگاه خلاقانه فیلمساز بستگی دارد که بداند چگونه کودکان و نوجوانان قهرمان عرصه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را انتخاب کند و تبدیل به الگو کند.
خوشبختانه نمونههای بسیاری هم در این زمینه وجود دارد و فیلمسازان ما با کمبود سوژه و موضوع مواجه نیستند. البته باید ظرفیتهای سینمایی و سلیقه مخاطبان کودک و نوجوان را نیز در نظر گرفت. نویسنده فیلمنامه باید هوشمندی به خرج دهد و از یک واقعه که در تاریخ ۴۰ ساله این مملکت رخ داده مواردی را گزینش کند و به فیلم تبدیل کند که قابلیت جذب مخاطب را داشته باشد. در خط مقدم جبهه و پشت جبهه کودکان بسیاری فداکاریهای بزرگی کردند که متاسفانه تصویری از آنها بر پرده سینما نقش نبسته است و امروز نیاز جامعه ماست که به این افراد توجه ویژه شود.
سالها پیش من کتابی را با عنوان «مشقهای آسمانی» کار میکردم، این کتاب خاطرات کسانی بود که در آموزش و پرورش خدمت میکردند. موضوعات بینظیری در این کتاب جمع آوری شده بود. من در دو جلد از مجموعه «مشقهای آسمانی» همکاری کرده بودم که با داستانهای تکاندهندهای روبرو شدم که قابلیتهای بالایی برای تبدیل شدن به یک اثر سینمایی را داشتند. این داستانها در عین نزدیکی به واقعیت، شیرین، دوست داشتنی و جذاب هم بودند. سینماگران ما باید به این داستانها رجوع کنند و روی آن کار کنند. باید در این عرصه فیلمهای متعددی داشته باشیم.
دوران دفاع مقدس و انقلاب اسلامی بخش مهمی از تاریخ ایران را شکل میدهد و نیاز است که سینمای ما به خصوص کودک و نوجوان به آن بپردازد. ما متعهد هستیم که به نسل آینده بگوییم که در دورانی که از سر گذراندهایم چه اتفاقاتی افتاد و به چه نتایجی رسیدیم. درست است که سینمای کودکان و نوجوانان وجه سرگرمی و تفریح را شامل میشود، اما وجه مهم آن تعهد است. باید مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعیای که در آن قرار داریم را با زبان کودکانه با آنها مطرح کنیم. باید دقت کنیم که در اوضاع فرهنگی کنونی چه خوراکی به آنها میدهیم. کودک امروز ما اگر از سالهایی که از سر گذراندهایم چیزی نداند قطعاً ظلم بزرگی در حق آنها مرتکب شدهایم.
دفاعپرس: چرا با وجود تجربههای موفقی که مثل فیلم «۲۳ نفر» داشتهایم، فیلمسازان ما کمتر سراغ موضوعات دفاع مقدس میروند؟
وقتی فیلمسازان آثاری را تولید میکنند که به دلایلی نمیتوانند توجه مخاطب کودک و نوجوان را به خود جلب کنند، انگیزهشان برای تولید این دست آثار از بین میرود. دلایل متعددی در این عرصه وجود دارد، ممکن است فیلم تبلیغ خوب یا شرایط تولید مناسبی نداشته باشد و یا حتی فاقد ساختار درستی باشد، همه این موارد باعث میشود که سینمای دفاع مقدس در حوزه کودک و نوجوان از اقبالی که مورد نظر فیلمسازان است، برخوردار نباشد.
برای همین فیلمسازان ترجیح میدهند کارهای سادهتری انجام دهند و در مقابل به فروش بیشتری برسند. همه موارد تولید دندانههای یک چرخ دنده هستند که باید هماهنگ با هم حرکت کنند، هر کدام از این موارد اگر معیوب باشد در نهایت حرکت درستی ایجاد نخواهد شد. اگر چرخه تولید و اکران و جذب مخاطب به درستی حرکت کند قطعاً در سالهای آتی با تعداد بیشتری از آثار سینمایی دفاع مقدس مواجه خواهیم شد. البته سایر نهادها و ارگانها نیز برای حمایت از سینمای دفاع مقدس در حوزه کودک و نوجوان باید وارد میدان عمل شوند.
سینمای کودکان و نوجوان نیازمند سازوکاری است که باید به درستی برنامهریزی شود. اگر چنین اتفاقی نیافتد قطعا نمیتوانیم به وقایعی که برای ما از اهمیت فرهنگی بالایی برخوردار هستند، بپردازیم. ما باید به سینمای کودک و نوجوان با نگاه بنیادین بنگریم و معایب و آسیبهای آن را شناخته و ترمیم کنیم. اگر بپذیریم به این ۱۳ میلیون کودک و نوجوانی که در کشور وجود دارند متعهد هستیم و مسئولیت تضمین آینده آنها را به عهده داریم قطعاً برنامه ریزیهایمان سمت و سوی دیگری به خود خواهد گرفت و اقدامات فرهنگی را منطبق با نیاز آنها مدون خواهیم کرد.
انتهای پیام/ ۱۶۱