نوکران سرسپرده شاه علم حمایت از مردم مظلوم کُرد را بلند کردند

در بخشی از کتاب «مهتاب خین» آمده است: «توجیه رهبران تجزیه‌طلبان‌شان این بود که حقوق قومی و سیاسی کرد‌ها پایمال شده و برای به دست آوردن این حقوق، رهبری شورش مسلحانه را به دست گرفته‌اند. دست‌کم نیمی از همین حضراتی که در آن برهه داعیه رهبری جبش خلق کرد را داشتند، خودشان از جمله استوانه‌های اصلی تحکیم حاکمیت خاندان پهلوی بودند».
کد خبر: ۳۵۵۲۵۴
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۵:۰۳ - 26July 2019

نوکران سرسپرده شاه علم حمایت از مردم مظلوم کرد را بلند کردندبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، بعد از پیروزی انقلاب گروهک‌های معاندی که حقوق خود را از دست رفته می‌دیدند و یا مَلّاکانی که از رانت و ویژه‌خواری‌های زمان رژیم پهلوی محروم شده بودند علم مخالفت برداشته و به بهانه دفاع از حقوق مردم کرد شعار تجزیه‌طلبی سر می‌دادند.

سردار شهید «حاج حسین همدانی» از شاهدانی بود که از نزدیک با این گروهک‌ها مبارزه کرده و با مشی ضد اسلامی و ایرانی آن‌ها و ظلمی که در حق مردم کرد روا می‌داشتند، آگاه بود. در بخشی از کتاب «مهتاب خین» که حاصل گفت‌وگوی «حسین بهزاد» با «سردار همدانی» است به این واقعه پرداحته شده است که در ادامه می‌خوانید.

به نام مردم کُرد، به کام نوکران شاه

«در ۱۹ اسفندماه سال ۵۷ بود که چند مجموعه، متشکل از بدنام‌ترین عناصر وابسته به ساواک منحله رژیم شاه و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم بعثی حاکم بر کشور عراق، ضمن محاصره پادگان تیپ سوم لشکر ۶۴ ارتش در شهر کردنشین مهاباد در استان آذربایجان غربی و حمله به نفرات موجود در آن، علم طغیان مسلحانه علیه انقلاب اسلامی مردنم ایران را در مناطق کردنشین غرب کشور بلند کردند. مهره‌هایی از سرکرده حزب دموکرات کردستان و گروه‌های چپ افراطی به سرمداری سازمان چریک‌های فدائی خلق، سازمان انقلابی زحمت کشان کردستان معروف به کومه‌له و منشعبین کمونیست مجاهدین خلق؛ موسوم به سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر.

توجیه شان این بود که کرد‌ها قربانی ستم ملی بوده‌اند و حقوق قومی و سیاسی‌شان پایمال شده و حالا، برای به دست آوردن این حقوق تاریخی است که این آقایان و احزاب، رهبری شورش مسلحانه را به دست گرفته‌اند. دست‌کم نیمی از همین حضراتی که در آن برهه داعیه رهبری جبش خلق کرد را داشتند، خودشان از جمله استوانه‌های اصلی تحکیم حاکمیت خاندان پهلوی در مناطق کردنشین غرب کشور بودند.

سردار جاف فئودال معروف پاوه، تسمه از گرده عشایر محروم کرد مناطق پاوه، نوسود، جوانرود و ریجاب کشیده بود و احدی جرات نداشت به او بگوید بالای چشم شما ابروست. ساواک و تفنگ ژندارم‌های شاه را پشت سرش داشت. برادر همین آقا؛ سالار جاف، وکیل تحمیلی رژیم شاه به مردم پاوه و مناطق اورامانات، در مجلس شورای ملی بود که اول انقلاب، دادگاه انقلاب او را به جرم سرسپردگی به طاغوت و سوابق سیاهش محاکمه کرد و محکوم به تیرباران شد و بعد سردار جافبه بهانه خون‌خواهی برادرش، با دارو دسته مسلح ریختند توی اورامانات و در حق مردم طرفدار انقلاب و نوامیس‌شان مرتکب چنان جنایت و فجایعی شدند که بنده از بازگویی‌شان واقعا شرم دارم.

یا شیخ عزالدین حسینی، که از روز اول اسفند ۵۷ شخصا رهبری حمله به پادگان ارتش در شهر مهاباد را به عهده داشت، از هفتم آذر سال ۱۳۴۷ به فرمان محمدرضا پهلوی به امامت جمعه شهرستان مهاباد منصوب شد؛ و ارتباط تنگاتنگی با رئیس ساواک مهاباد داشت و بالای منبر مساجد به جان پدر تاجدار و خاندان سلطنت دعا می‌کرد. لیست منابع اطلاعاتی و حقوق بگیر ساواک مهاباد که منتشر شد، اسم این رهبر روحانی جنبش خلق کرد در صدر فهرست اسامی قرار داشت.

شیخ عثمان نقشبندی را به محض پیروزی انقلاب، خود جوان‌های انقلابی در مریوان به خاطر سوابق سیاه و وابستگی‌اش به دربار پهلوی و همدستی با عوامل سرکوبگر ساواک کردستان، گرفتند و تحویل دادگاه انقلاب دادند. منتها او را از زندان فراری دادند و این شیخ شاه پرست، یک شبه شد متحد شماره یک گروه مائوئیست افراطی کومله و قطب عرفانی جنبش خلق کُرد.

سران این گروه‌ها ترجیح می‌دادند خواست‌های‌شان را از موضع قدرت به دولت دیکته کنند. هر وقت در منطقه دست بالا را داشته باشند به مراکز نظامی و اداری حمله کنند و هر وقت هم که در موضع ضعف قرار بگیرند، برای تجدید قوا، موقتا بیایند پای میز مذاکره.

سران این احزاب و سازمان‌ها، کمترین استقلال رای و آزادی عملی از خودشان نداشتند و تمام سرخط‌های سیاسی و نظامی برای فعالیت‌شان را از افسران ارشد سرویس اطلاعات نظامی ارتش بعث و مقامات عالی رتبه سازمان امنیت عراق دریافت می‌کردند.».

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها