به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سردار «ناصر شعبانی» امروز (شنبه) در نشست روایتگری دفاع مقدس با موضوع یادواره عملیات «مرصاد» که در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد، به تبیین این عملیات غرورآفرین پرداخت و با اشاره به همکاری منافقین با «صدام»، اظهار داشت: متأسفانه یک گروه ایرانی، درحالی که ما با ارتش بعث عراق میجنگیدیم و آن هم شهرهای ما را بمباران میکرد و بمبهای شیمیایی بر سر رزمندگان ما میریخت، با صدام همکاری کردند؛ این در حالی است که در تاریخ ۲۴۰۰ ساله ایران، همچین چیزی وجود ندارد که یک عده ایرانی بروند و با دشمن ایران همراه شوند؛ اما منافقین این کار را کردند؛ مثلا در بازجویی از اسیران ایرانی همکاری میکردند یا این که اسناد این مملکت را از کشور خارج میکردند.
وی افزود: سال ۱۳۶۷ در چنین روزی یعنی پنجم مرداد، ما در عملیات «مرصاد»، حمله منافقین که سه روز قبل آن آغاز شده بود را با شکست مواجه کردیم و خیلی از آنها کشته شدند و عدهای به داخل خاک عراق فرار کردند و برخی هم دستگیر شدند.
سردار شعبانی تصریح کرد: ۱۴۰ خودرو را از منافقین غنیمت گرفته بودیم که دو خودرو حامل اسناد و مدارک آنها بود؛ در میان آن مدارک، دو نوار وجود داشت که در آن دو خلبان عراقی به دو نفر از منافقین به نام «ابریشم چی» و «حاتمی» گفته بودند که شما هرجا گیر کردید، مختصات بدهید تا ما آن جا را بمباران کنیم.
منافقین در مختصات رزمندگان قرار گرفتند و بمباران شدند
وی ادامه داد: در شهر «اسلام آباد» درگیری با منافقین شدت داشت، وقتی که هوا داشت تاریک میشد به رزمندگان اعلام کردیم که «در ارتفاعات مستقر شوید تا فردا مجددا حمله کنیم»؛ قبل از این که رزمندگان در ارتفاعات مستقر شوند، یکی از منافقین به ارتش بعث اطلاع داده بود تا کارخانه قند اسلامآباد غرب که رزمندگان در آن مستقر بودند را بمباران هوایی کند، زمانی که رزمندگان به ارتفاعات رفتند، منافقین به دنبالشان آمدند و در کارخانه قند قرار گرفتند که هواپیماهای عراقی رسیدند و منافقین را به خیال این که رزمندگان اسلام هستند، بمباران کردند. ناگهان همان منافقی که به عراقیها مختصات کارخانه قند را داده بود تا بمباران کنند، سعی کرد تا از پشت بیسیم خلبانان عراقی را توجیه کنند که اینها خودی هستند؛ اما خلبان متوجه نمیشد و همینطور منافقین را بمباران میکرد و من دیدم که حدود ۹۵ جنازه از منافقین آن جا افتاده بود.
مجاهدین خلق حافظ مرزهای عراق هستند
سردار شعبانی با اشاره به حمایت «صدام» از منافقین، گفت: «صدام» میگفت که «مجاهدین حافظ مرزهای عراق هستند؛ از آنها حرف شنوی داشته باشید»؛ یعنی در این حد این افراد که متأسفانه ایرانی هم بودند، خود را فروخته بودند. امروز کدام یک از مناطق کشور ما در دست بیگانه است؟ اما عراق را ببینید؛ انگلیسیها، آمریکاییها و... در خاک آن پایگاه دارند؛ درحالیکه وقتی عراق به ایران حمله کرد، یک درصد از خاک کشور ما را اشغال کرد؛ ما میتوانستیم مانند حکومتهای «قاجار» و «پهلوی» فاسد، خاک کشور خود را به بیگانه بدهیم و یک قرداد ننگین مانند ترکمنچای بنویسیم؟ یا این که مردانه شمشیر به دست بگیریم! شهدا میگفتند «امروز به جبهه جان سپاریم همه، بر دشمنی بعثی بتازیم همه، فردا که بخوانند به ایران تاریخ، چون قامت سور سرفرازیم همه».
وی تأکید کرد: جعبه سیاه جنگ وقتی باز شود، خیلی جنایتهاست که باید افشا شود؛ وقتی یک عراقی به نام سرلشکر «وفیق السامرایی» به ما پناهنده شد، گفت: «اواخر جنگ ما پیش صدام رفتیم؛ من بودم، «مسعود رجوی» رییس سازمان مجاهدین خلق و سپهبد «صابر الدوری» نیز بودند که ناگهان «رجوی» رو به صدام کرد و گفت که اگر من را کمک کنید، من هم حاضرم سریع به داخل ایران بروم (حمله کنم). در همین حال بود که صدام گفت «نکند این فرصت طلایی را از دست بدهم» و دستور داد که هرچه منافقین میخواهند به آنها بدهید؛ چراکه معتقد بود منافقین همانند ارتش عراق هستند، پس از آنها حرف شنوی داشته باشید».
این فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد: سرلشکر «وفیق السامرایی» میگفت که وقتی صدام این حرف را زد، آنقدر به منافقین دینار و دلار دادیم که رفتند در بازار بغداد و هرچه خودروی شاسیبلند بود خریدند و همچنین رفتیم در انبار مهمات و هرچه که میخواستند به آنها دادیم.
وی افزود: از طرفی آمریکاییها در فرودگاه واشنگتن پرواز چارتر گذاشتند و هر ایرانی که میخواست به عراق برود و به منافقین ملحق شود را به این کشور منتقل میکردند و تانکهایی از انگلیس وارد کردند؛ اما به لطف خدا، وقتی حمله کردند و به داخل ایران آمدند، روی جاده آسفالت خاکریز زدیم و آنها را متوقف کردیم.
بالگردها شلیک میکردند و خودروهای منافقین منفجر میشدند
سردار شعبانی تصریح کرد: وقتی منافقین متوقف شدند، من در بالگرد کنار شهید «صیاد شیرازی» بودم و منافقین هم از روی زمین به سمت بالگرد شلیک میکردند؛ در آنجا بود که میدیدم بالگردهای «کبری» هوانیروز شلیک میکنند و خودروهای منافقین منفجر میشوند و افراد آنها به هلاکت میرسند.
وی افزود: وقتی منافقین حمله کردند، عمده نیروهای ما در جنوب کشور حضور داشتند و در غرب کشور فقط رزمندگان همدان و سمنان مستقر بودند؛ رزمندگان آمدند و جلوی منافقین را با خاکریز در تنگه «چهارزبر» بستند و وقتی به آنها حمله کردند، عدهای از منافقین به خاک عراق بازگشتند و به لطف خدا تلفات سنگینی هم دادند.
این فرمانده دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: در اسلامآباد غرب یک بیمارستان بود که منافقین آمدند و به مجروحانی که روی تخت بیمارستان بودند و به آنها سرم وصل بود، تیر خلاصی زدند و همه را به شهادت رساندند.
انتهای پیام/ 113