به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از کرمان، شهید محمد طایی یک دانشجو بود که در خارج از کشور تحصیل میکرد و زمانی که فریاد انقلاب را شنید، دنیای مادی را رها و به استان کرمان برای حضور در جبهههای جنگ سفر کرد.
شهید محمد طایی با دهان روزه به شهادت رسید و خداوند او را در اوج عبادت پذیرفته بود. وصیتنامه شهید طایی در نوع خودش بینظیر است و هر انسانی با خواندن آن میتواند، حقیقت مسیر زندگی خود را پیدا کند.
متن وصیتنامه شهید محمد طایی در ادامه آمده است:
اگر به تیر جفا کشته شدم چنانچه پیکرم ناشناخته گردد، یا بی کفن روزیِ روزی خواران در درگاه حق شود فبها، و اما چنان چه خواست خدا بر این باشد که در جایگاه شهیدان به خاکم سپارند این نوشته را بالای قبرم بنویسید؛ آنچنان که با گذشت زمان اگر اثری از قبرم باقی نماند آن نوشته بر جا ماند، بهتر که آن را بر قلب تاریخ بنویسید تا هرگز فراموش نشود، زیرا روی سخن با نسلهای آینده است، نسلهای فردا و هزاران سال دیگر.
بسم الله الرحمن الرحیم، روزگاری است که پیکر خون آلود جوانی را به امانت این زمین سپردهاند، پیکری است که برای قوام بخشیدن به دین خدا قامت راست کرد و برای مصون داشتن آن از آسیب دشمنان، خویشتن را سپر گرداند که اگر مورد رضای حق قرار گرفته باشد جای بسی شکر و سپاس است و چگونه انتظار چشم داشتی تواند داشت در حالی که از او را، در راه او داده است و از خویش را به سوی خودش باز گردانده است، پس رهایی از حیات دردناک و رنج آور، قبر پر ترس و وحشت، عالم برزخ و عذاب جهنم بر او مبارک باد.
لیکن برای او بیم بسیار است که مبادا در این همه کردار و گفتار هرزههای ریا و خودنمایی ریشه دوانده باشد و او را از راه صدق و اخلاص و صراط مستقیم به شاهراه شرک و خطواط شیطان سوق دهد، که در این صورت انتظار دارد تا همه درخواست کنندگان برای او از خداوند غفور طلب استغفار نمایند؛ آن چنان استغفاری که آنان را از راه خطایی که میرفتهاند باز دارد تا بحسب عامل خیر شدن، خداوند او را مورد آمرزش قرار دهد و اما اگر خداوند منان بر او منتی نهاد و از درگاه لطفش او را در زمرهی شهدا قرار داده باشد، پس بر این خاک قدم با ملایمت بردار و اندکی تامل و تفکر نما که اینجا نشان از بندهای است که دائم در حمد و ثنای پرودگار است و با هر نَفَسش شکری است آرزویش این است که در حیات جاودانهاش بتواند سپاس این همه نعمت که با رنج وسختی اندک بدست آورده است به جا آورد،او در زمانی زیسته است که رنج دوران طاغوت را چشیده و در تلاش برای به ثمررساندن انقلاب اسلامی و بعد از آن در حفظ و نگهداریاش سعی بسیار داشته است.
چشمانش به دیدار امامش منور گشت، سخن او را با جان و دل شنید و در انجام فرامینش خدا را به یاری طلبید و اکنون نیز شاهد و ناظر بر امانتداری شما و آیندگان است. با این همه آرزو داشت که ای کاش در مدت کوتاه زندگیش آنی خدا را از یاد نمیبرد و لحظهای بدون رنج و سختی در انجام کارهای دشوار برای رضای خدا سپری نمیکرد بسیار قرآن میخواند و همیشه از خدا طلب استغفار مینمود، بدون ترس از خدا به رحمت او دل نمیبست از بیهودگیها دوری میکرد و از سرگذشت پیشینیان عبرت میگرفت، میدانست که هر لحظه از زندگیاش در حال امتحان دادن است پس در حوادث و رویدادهای بیهوده به خشم نمیآمد، خشمگین و ناامید نمیشد و از سرور و شادی از خود بی خود نمیشد لیکن اینک که مهلت او تمام شده است امیدوار است در این امور آیندگان از او سبقت گیرند. زیرا نه رشک و حسادتی در اوست و نه الطاف الهی محدود است تا بواسطهی آن از او چیزی کاستی شود در نهایت سفارش میکنم شما را به تقوی و به سبقت گرفتن در آن از دیگران زیرا، و السابقون السابقون اولئک المقربون.
انتهای پیام/