به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، میگویند «جنایتکاران» هیچگاه نمیتوانند برای همه عمر در آسایش زندگی کنند؛ ولی انگار این قاعده برای همیشه صادق نبوده است چرا که برای سالیان دراز جنایت کارانی در تاریخ بودهاند که نه تنها در آسایش زندگی کردهاند، بلکه انگار آبرویی هم نزد خلق داشتهاند. با پدید آمدن رسانههای جمعی و به دست گرفتن کنترل آنها توسط همین جنایتکاران گاه هیچ کس متوجه نمیشد که شاید در سوی دیگری از جهان عدهای از مردم در آتش خشم و شهوت جانیان میسوزند یا مثلا دچار قحطی شدهاند تا ارتش قاتلان گرسنه نمانند.
اما قانون این جهان بر عدل قرار دارد و بالاخره روزی «خیر» بر «شر» پیروز میشود، درست مثل همین پیروزیهای اخیر جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا بر کشورهای غربی و گروههای تروریستی؛ اتفاقی که در نهایت کشورهای آمریکا و انگلیس را هرچه بیشتر به سمت تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران قرار داده و این چند وقت اخیر خلیج فارس را به محلی برای به نمایش درآوردن جنگ ارادهها تبدیل کرده است.
در آخرین مورد هم که یک کشتی نفتکش انگلیسی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در آبهای خلیج فارس توقیف شد، یکبار دیگر دست برتر ایران را بر حفظ امنیت و صلابت آن در این منطقه نشان داد. اتفاقی که بر اساس یک مطالبه عمومی و در پاسخ به توقیف یک نفتکش ایرانی در جبل الطارق توسط انگلیس و آمریکا انجام شد. اما حتی غربیها که برای توقیف این نفتکش برنامه ریزی کرده بودند و همراه خودشان تیم رسانهای به همراه داشتند تا تصاویر آن را به جهان مخابره کنند فکرش را نمیکردند که ایران هم در مقابل این رفتارشان مقابله به مثل کند و در بعد رسانهای هم این عملیات را پوشش دهد.
به خیال انگلیسیها که سالها در ایران جنایتهای مختلفی انجام دادند و همین اواخر هم پول جشن تولد ملکه سالخورده شان را از تجار و بازرگانان ایرانی طلب میکردند، باورش سخت بود که اقدام شان در توقیف یک نفتکش ایرانی با پاسخی مشابه مواجه شود و روزی برسد که رسانههای بین المللی برای انعکاس اخبار و تصاویر نفتکش انگلیسی ناگزیر به استناد اخبار رسانههای ایرانی شوند. اتفاقی که در دنیا علاوه بر به چالش کشیدن قدرت نظامی غربی ها، حاکمیت رسانهای آنها را هم زیر سوأل برده است.
به همین مناسبت خبرگزاری مهر، گفت و گویی با «سعید عبدلی زاده» از عکاسان ساکن هرمزگان انجام داده است که عکسهای او از داخل نفتکش توقیف شده انگلیسی این روزها یا در شبکههای اجتماعی ترند میشوند و یا در رسانههای بین المللی مورد استفاده قرار میگیرند. او که خود را یک عکاس منظره میداند و برخی آثارش در نشنال جئوگرافی منتشر شده است، تخصص اصلی اش عکاسی از سواحل دریایی و به ویژه خلیج فارس است. اما به عنوان یک فرد دغدغهمند وقتی نفتکش انگلیسی توقیف میشود، بعد از مذاکره با مسئولان ارشد نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قالب یک تیم متخصص رسانهای وارد نفتکش انگلیس میشوند تا با عملیات رسانهای شان به مردم منطقه خودش، ایران و دنیا بگویند دیگر دوران حکومت جنایتکارانه غربیها و بهره برداری از ابزارهای رسانهای شان به اتمام رسیده و فصل تازهای در قدرت نمایی ایران در ابعاد نظامی و رسانهای شروع شده است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو با عکاس ایرانی از نفتکش توقیف شده انگلیسی است:
از شروع به کارتان برای اجرای این عملیات رسانهای از داخل نفتکش توقیف شده انگلیسی توضیح میدهید و اینکه چه سابقهای دارید؟
در مورد اجرای این عملیات رسانهای و تصویربرداری از نفتکش دارای یک سابقه فکری بودیم، اول اینکه در یکماه قبل از توقیف این نفتکش هم در منطقه خلیج فارس تنشهایی بود، در سالهای قبلتر هم مسائلی در منطقه خلیج فارس رخ داده بود. البته اصل سابقه این تنشها در خلیج فارس به گذشتههای دورتر باز میگردد. استان هرمزگان همواره چنین مسائلی را به خود دیده است و در حافظه تاریخی مردم منطقه هم چنین مسائلی ثبت و ضبط شده است.
اوج این آسیبهایی که مردم هرمزگان از دشمنیها در خلیج فارس تحمل کردند را در حمله به هواپیمای ایرباس میبینیم که حدود ۱۰۰ نفر از مسافران هواپیما متعلق به استان هرمزگان بودند. هنوز هم اجساد این قربانیان به شکل غم انگیزی پیدا نشده است.
دغدغه این قضیه همیشه با ما (جمعی از اعضای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی هرمزگان) بود، به همین دلیل جمعی از همین بچهها تلاش کردیم در فضای رسانهای از سال ۹۲ به شکل متمرکز عمل کنیم؛ بنابراین یک تیم تشکیل دادیم و بهانه اش همین تشکیلات مردمی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بود که توانست این جمع را متمرکز کند.
قبلتر هم سابقه چندین عملیات رسانهای در سطح کشور و بین المللی را داشتیم، به دلیل همین تجربیات هم فعالیت مان در مورد انعکاس خبر از نفتکش توقیف شده انگلیسی با موفقیت همراه شد. چند مورد از فعالیتهای قبلی مان را اگر بخواهم نام ببرم یکی مستندی به اسم «خط خون» بود که در مورد مجتمع آلومینیوم هرمزگان و مطالبات کارگران از امام جمعه شهر بود که خودش به یک تحول مهم درباره مطالبه گری از ائمه جمعه تبدیل شد. قبلتر هم از طریق همین تیم رسانهای مستندی با نام «پرواز صبح یکشنبه» را کار کرده بودیم که مربوط به همین پرواز ایرباسی میشد که بر دریای خلیج فارس مورد اصابت قرار گرفت. این مستند هم به عنوان یک اثر تحقیقاتی تهیه و پخش شد و یک نسخه از آن در دوران مذاکرات هستهای به خانم کاترین اشتون تحویل داده شد.
معروفترین مستندی هم که این گروه تا کنون تهیه کرده است، با عنوان «دریا بس» که اسفندماه سال گذشته اکران شد و یک عملیات رسانهای بود که توانست همه کشور را در مورد کشتیهای صیادی -چین- برداشت کننده ماهی ترال آگاه کند و با واکنش شخصیتهای مختلف و حتی سلبریتیها مواجه شود. این مستند بازخورد بین المللی هم گرفت و با ورود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشکل تا حدی حل شد.
این تیم با اجرای چنین پروژههایی به این نتیجه رسید که بعد از توقیف نفتکش انگلیسی هم میتوانند نقش آفرینی مثبتی داشته باشند، به ویژه که آثار پخش شده قبلی توأم با بازخوردهای خوب ما را امیدوارم میکرد.
یکی از عواملی که در به تصمیم رسیدن در مورد این نقش آفرینی مان دخیل بود، نوع سیستم مواجهه با چنین خبرهایی بود. اغلب شاهد هستیم که در مورد این اخبار، رسانهها از مرکز کشور (شهر تهران به عنوان پایتخت) اقدام به پوشش خبری میکنند. خبرنگاران خاصی هم از سرویسهای خاص خبری موظف میشوند که به این خبرها بپردازند. به نوعی انحصار خبری برای این دسته از اهالی رسانه هست.
گاهی در مورد ساخت چنین عملیاتهای رسانهای که از تهران سامان دهی میشود شاهد هستیم که موفقیتی به همراه ندارند، به عنوان مثال انیمیشنهایی که بعدتر در مورد اتفاقات رخ داده در خلیج فارس ساخته میشود، مورد استقبال قرار نمیگیرد و نوع نگاه خاصی که در این آثار هست، حال و هوای تهرانی دارد و شخصیتهایی در این کارها خلق میشوند که با بومیان منطقه نزدیک نیستند، اما به عنوان ناجیان خلیج فارس معرفی میشوند.
به لحاظ تخصصی در بعد تبلیغات نظامی و دفاعی هم نوع کارهایی که پیشتر تولید شده است با یک نوع کلیشه انگاری همراه بوده است که باعث میشد آثار ساخته شده در بعد بین المللی مورد توجه قرار نگیرد؛ بنابراین در همین تیم رسانهای که تشکیل دادهایم، به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (ندسا) پیشنهاد دادیم تا رویدادهایی که در خلیج فارس به وقوع میپیوندد را از قاب دوربین اهالی رسانه همین منطقه به تصویر بکشیم و فعالیت رسانهای آن را توسط همین تیم متشکل توسط جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در هرمزگان دنبال کنیم.
این پیشنهاد پیش از توقیف نفتکش انگلیسی مطرح شده بود، به فرماندهی ندسا گفته بودیم این ظرفیت در تیم رسانهای مان هست و میتوانند یکبار به صورت آزمایشی پتانسیل این گروه را محک بزنند. دید خوبی که سردار (علیرضا) تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد در محول شدن این مأموریت رسانهای به ما کمک کرد.
پیشنهاد فعالیت رسانهای در مورد تحولات خلیج فارس را چه زمانی به فرماندهی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دادید؟
بعد از پخش مستند «دریابس» در بهمن ماه ۹۷ پیشنهاد کردیم که در چنین مواردی وارد عمل شویم.
البته آنچه که تا کنون در مورد فعالیت رسانهای از داخل نفتکش توقیف شده انگلیس گفتم، بعد اجتماعی- سیاسی این قضیه بود. اجرای این عکاسی از داخل نفتکش برایم یک جنبه فردی هم داشت، من یک عکاس منظره هستم و عکسهای از سواحل دریا دارم و میتوانم بگویم یکی از بزرگترین مجموعههای عکس از سواحل خلیج فارس را تهیه کردم. یک دلبستگی شخصی به سواحل خلیج فارس دارم و عکاس تخصصی دریا به حساب میآیم و عکسهایی از سواحل مکران تا بوشهر را در یک پروژه مستند کردهام و مدت سه سال است این فعالیت را دنبال میکنم.
بعد از اینکه نفتکش انگلیسی توقیف شد، دوستانی با من تماس گرفتند که عکاسی از آن را دنبال کنم، از قبل هم در تیمی که تشکیل داده بودیم آمادگی لازم را داشتیم؛ بنابراین در زمان خیلی کوتاهی بعد از توقیف نفتکش با روابط عمومی ندسا پیشنهاد فعالیت رسانهای از داخل نفتکش را مطرح کردیم و بعد از یک جلسه سنگین دوطرفه بین تیم رسانهای ما و نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نهایت برای شروع کار آماده شدیم.
هم زمان با فعالیت رسانهای ما از داخل نفتکش انگلیسی، کشور انگلیس هم از داخل نفتکش ایرانی توقیف شده در جبل الطارق (توسط وزارت دفاع این کشور) فعالیت رسانهای را ترتیب داده بود و عملیاتی را انگلیسیها از توقیف نفتکش ایرانی به تصویر کشیده بودند که حاکی از تحقیر غرور ملی ایرانیها بود. عملیات رسانهای بزرگی را انگلیسیها ترتیب داده بودند که حساسیت کارمان را بیشتر میکرد.
آنالیزی که از تصاویر انگلیسیها انجام دادیم نشان میداد عکسهای مخابره شده آنها با دوربینهای حرفهای گرفته شده است و تیم رسانهای همراه با تکاوران انگلیسی وارد نفتکش ایرانی (در منطقه جبل الطارق) شده بودند تا هم زمان با این تعرض تصاویر را مخابره کنند. میتوانم بگویم چنین حجم از فعالیت رسانهای برای نمایش تحقیر ما در سالهای اخیر بی سابقه بود و آخرین نمونه مشابه را میتوان در تعرض به سکوهای نفتی ایران در سال ۶۷ مشاهده کرد.
غربیها چند وقت پیش هم عکسی را منتشر کردند که نشان میداد چند سرباز در آبهای خلیج فارس در حال شنا کردن هستند و به نظر میرسید در قالب یک عملیات رسانهای- تبلیغاتی قصد داشتند حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را به چالش بکشند. همه این اتفاقات و تحولاتی که در دنیا و منطقه در حال وقوع بود باعث میشد برای علمیات رسانهای که قرار بود در داخل نفتکش انجام دهیم یک پیش طراحی داشته باشیم.
حتی برای فریم به فریم عکسهایی که قرار بود از داخل نفتکش توقیف شده انگلیس تهیه کنیم هم پیش طراحی داشتیم. اما اجرای این مأموریت یک هم زمانی پیدا کرد با فصل بد آب و هوایی در خلیج فارس، بادهایی موسوم به «مونسون» که از سمت هندوستان میوزد باعث میشود کیفیت تصویر در منطقه جنوب کشور مناسب نشود. با این حال ما اصرار داشتیم مأموریت مان را به سرانجام برسانیم و از داخل نفتکش تصویربرداری و عکاسی کنیم.
در تیمی که برای عملیات رسانهای داخل نفتکش اعزام شدیم، تخصصهای گوناگون حضور داشتند. از خبرنگار (عابد قاسمی خبرنگار خبرگزاری صداوسیما و فارس)، عکاس (آقایان احمدی و روح الله خسروی نژاد که سابقه ثبت عکس در سیلهای اخیر کشور را داشت)، کارگردان مستند (محمود شهبازی که سابقه ساخت دریابس را داشت) و تصویربرداران حرفهای و حتی گرافیست و... حاضر بودند. علت اینکه گرافیست همراه این تیم حضور داشت این بود که در آینده بعد خبری ماجرا تمام میشود و موضوع را با ابزار هنر میتوان زنده نگه داشت و چنین متخصصی میتوانست زمینه ساز فعالیتها در آینده باشد.
حال و هوای ورود به نفتکش چطور بود؟
در مراحل اولیه ورود مان به نفتکش برخورد با موجهای آب باعث شد که به تجهیزات مان خسارت وارد شود، اما طی فرایند تصویربرداری مان اتفاق خوبی که افتاد این بود که با وجود مواج بودن خلیج فارس، برای چند ساعت آسمان صاف و آرام بود و این کمک کرد کیفیت تصویرهای مان خوب باشد.
ورود به نفتکش از چند جنبه برایم جالب بود، به ویژه آرامشی که در رفتار نیروهای مسلح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به چشم میخورد و تلاش کردم در عکسی که یک پاسدار مشغول بستن بندهای پوتین خود است آن را به نمایش بگذارم که در انعکاس این خبر بارها دیده شد. البته پاسدران مشغول اقدامات تأمینی هم بودند که این موضوع را در عکس مشهور دیگری از این رویداد میبینیم.
داخل نفتکش یک موضوع جالب این بود که یک ایران کوچک را میتوانستیم ملاحظه کنیم، بر روی عرشه از لهجه مازندارانی به گوشم میرسید تا لهجههای لرستان، فارس و هرمزگان و یک اقتدار کوچک ایرانی را در آن فضا احساس میکردیم.
تعامل نیروهای پاسدار با پرسنل و خدمه کشتی چطور بود؟
خدمه کشتی در کابین خودشان آرام بودند، برخوردی هم اگر صورت میگرفت با آرامش بود و حتی برخی خدمه کشتی با لبخند موضوعات مدنظرشان را مطرح میکردند.
اما در مورد کشتی توقیف شده ایرانی در جبل الطارق شنیدم که کاپیتان ایرانی مان گفته برخورد انگلیسیها بسیار تند و خشن بوده است، حتی خدمه این کشتی را هنگام توقیف مجبور کرده بودند که زانو بزنند. در صورتی که تیم رسانهای ما از برخورد پاسداران و پرسنل کشتی رفتاری مبتنی بر انسانیت را ملاحظه میکردند.
در داخل نفتکش میخواستیم چند موضوع را خیلی خوب به تصویر بکشیم. یکی از این موارد تثبیت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بود. این به یک تصاویری احتیاج داشت که به لحاظ فنی درست باشد و از سویی هم با استانداردهای بین المللی همخوانی داشته باشد. غربیها در چنین عملیاتهای رسانهای در نمادسازی خیلی خوب عمل میکنند، سعی آنها به گونهای است که نمادهای خود را حتی خیلی اغراق شده به تصویر بکشند؛ بنابراین از تصویرسازی متمرکز استفاده میکنند. آنها به هر رسانه اجازه نمیدهند که هر رسانهای بیاید و به سلیقه خودش برداشت تصویری کند. آنها به شکلی که حکومت هایشان میخواهد تصویرسازی رسانهای را به شکلی الهام بخش انجام میدهند و بعد تصاویر را در رسانهها تزریق میکنند.
ما هم سعی کردیم یکبار این موضوع را آزمایش کنیم، هرچند سختیهایی برای کارمان داشتیم و تیم رسانهای که برای این مدموریت رفته بود تحت فشار شدیدی بود. با این حال سعی کردیم این تیم رسانهای محصولات متنوعی را برای رسانههای مختلف تهیه و توزیع کند. تمرکزی را برای تولید محصول در رسانههای اجتماعی داخلی و خارجی گذاشتیم که فیس بوک و توئیتر از جمله آنها بود. اولین تصاویر را هم از طریق شبکه اجتماعی توئیتر منتشر کردیم. از طرفی درنظر داشتیم محصولات رسانهای که تولید میکنیم قابلیت استفاده در رسانههای رسمی داخلی و بین المللی داشته باشد.
البته به غیر از تصاویری که قرار بود از طریق رسانههای مختلف توزیع شود، یکی از اهداف تیم مان این بود که حاصل فعالیت این تیم در آینده الهام بخش هنرمندان اعم از مستندساز، طراح پوستر، گرافیست و حتی شاعر قرار بگیرد. این اتفاق هم محقق شد، به عنوان مثال چند وقت پیش مراسم شب شعری برگزار شد که در پوستر آن برنامه از همین تصاویر نفتکش توقیف شده انگلیس استفاده شد.
با توجه به اینکه زمان کوتاهی داشتید برای انجام عملیات رسانهای داخل نفتکش، چطور توانستید این کارها را انجام دهید؟
همان طور که گفتم از پیش طراحی برای این کار داشتیم، در گذشته عملیاتهای (نظامی) بسیاری اتفاق افتاده است که در بعد رسانهای به درستی پرداخته نشدهاند. در آخرین نمونه هم ساقط کردن پهپاد آمریکایی با وجودی که در رسانهها بازتاب گستردهای داشت، اما شاید تنها ۲۰ درصد ظرفیت رسانهای این جریان به تصویر کشیده شد و کارهای بسیاری میشد انجام داد.
غربیها برای به تصویر کشیدن چنین عملیاتهایی (نظامی) در رسانهها فقط بخش اجرای عملیات را مدنظر نمیگیرند و چنین کارهایی را در سه مرحله دنبال میکنند. قبل از اجرای عملیات و آماده کردن افکار عمومی، حین اجرا و بعد از عملیات که در این کار هم قهرمان سازی انجام میدهند، غربیها صرفا حین عملیات را به تصویر نمیکشند. به عنوان مثال در قضیه برخورد آنها با بن لادن که در بازه زمانی علمیات روانی گستردهای انجام دادند. تصویرسازی غربیها بیشتر معطوف به قبل و بعد از عملیات است.
ما در این ماجرای عملیات رسانهای از داخل نفتکش انگلیسی تلاش کردیم یک عملیات گسترده تهاجمی علیه غربیها ساماندهی کنیم. مقام معظم رهبری در مورد عملیات روانی تأکید دارند که به لحاظ دفاعی برخوردها با دشمنان به گونهای باشد که اگر آنها ضربهای وارد کردند، در پاسخ ۱۰ برابر مقابله انجام دهیم. در همین عملیات توقیف نفتکش ها، غربیها اطمینان داشتند که به لحاظ رسانهای هیچ پاسخی نمیدهیم و به طور کامل منفعل عمل میکنیم؛ بنابراین آنها میتوانند دست برتر رسانهای را داشته باشند. با درنظر گرفتن همین مورد میخواستیم در بعد رسانهای پاسخ توقیف نفتکش ایرانی را ۱۰ برابر قویتر بدهیم و همین موضوع شکل دهنده طراحیهای مان برای عملیات رسانهای بود.
وقتی نفتکش ایرانی توقیف شد یک موجی از آزردگی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت که درخواست داشتند در مقابل نفتکش توقیف شده در جبل الطارق، ایران هم پاسخ مشابه دهد؛ مطالبهای ملی و عمومی که نفتکش را در برابر نفتکش میخواست. همین مطالبه هم قبل از ورود به نفتکش در طراحی هایمان برای عملیات رسانهای کمک کننده بود که در آنجا چه کاری باید انجام دهیم.
در نهایت هم انتشار این تصاویر –منطبق با انتظار افکار عمومی- خیلی زود به ترند شبکههای اجتماعی (به ویژه در توئیتر) تبدیل شد و هشتگهای عمومی (همچون #نفتکش_ایرانی، #نفتکش_انگلیسی، #تنگه_هرمز) و هشتگهای اختصاصی (همچون #اقتدار_ایران، #اقتدار_سپاه) همراه با این تصاویر استفاده شد که هنوز هم با جست و جوی این هشتگها میتوان متوجه برتر بودن این عکسها شد. چند ساعتی نگذشته بود که متوجه شدیم رسانههای بین المللی هم از این تصاویر استفاده کردند.
البته بی بی سی و فاکس نیوز سعی کرده بودند از تصویر مشهور بستن بند پوتین پاسدار ایرانی استفاده نکنند، یکی دو روز بعد هم رسانه بی بی سی تحلیلهایی را از این تصاویر پخش کرد و در نهایت برخوردشان با آنها کاملا انفعالی بود. در حالی که این رسانه برای خود یک دست برتر قائل است و خود را پیشتاز میداند.
چند روز بعد از آنکه آخرین تصاویر از این عملیات رسانهای را منتشر کردیم که مربوط به تصویربرداری هوایی (هلی شات) از پایین کشیدن پرچم انگلیسی بود، شاهد بودیم که انگلیسیها با همان سبک تصویربرداری هوایی از یک نفتکش خود که از تنگه هرمز عبور کرده است تصویری منتشر کنند که همین تقلیدی بودن آن نشانه انفعال و دنباله روی آنها بود.
یکی از اهداف این تیم رسانهای این بود که همه رسانههای داخلی با یک سهم برابر از تصاویر تهیه شده تغذیه شوند؛ بنابراین تصاویر را در اختیار رسانههای مختلف همچون خبرگزاریهای سراسری کشور همچون ایسنا، مهر، فارس، صداوسیما و. قرار دادیم؛ بنابراین در یک فرهنگ رسانهای جدید عکسها با رسانههای مختلف به اشتراک گذاشته شد و انحصار طلبی در فعالیتهای رسانهای کنار گذاشته شد.
این موضوع کنار گذاشتن انحصارطلبی هم به همان کلیشههای فعالیت رسانهای برمیگردد؟
بله؛ در واقع این عملیات رسانهای باعث شد که رسانههای ایرانی به عنوان رسانههای مرجع معرفی شوند و تصاویری که رسانههای بین المللی دریافت کردند از محل اخذ از رسانههای داخلی بود.
افکار عمومی و شبکههای اجتماعی هم با کنار گذاشتن همین تصاویری که در رسانههای مختلف منتشر میشد به یک بازتعریف از غرور ملی رسیدند.
این عملیات رسانهای انعکاس تصاویر از توقیف نفتکش انگلیسیها چه تأثیری داشت؟
رسانههایی هستند که باور دارند دست برتر را در دنیا دارند، این رسانهها حتی اگر با ایران دشمن نباشند، اما میانه خوبی هم با ما ندارند. اینکه امروز اینها از تصاویری استفاده کردند که از داخل کشور منعکس شده است یک اتفاق خوب بود.
رسانههای بین المللی داشتیم که تصویر قدم زدن نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عرشه نفتکش انگلیسی پخش کردند، یا پخش اذان از نفتکش انگلیسی که در رسانههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت و خبرنگاران مشهوری از بی بی سی در مورد آن تحلیل ارائه دادند.
همه تصاویری که از نفتکش پخش شد در نهایت یک تسلط حکومت جمهوری اسلامی ایران را منتقل کرد، این موضوع حتی به پوسترهایی که بعدتر طراحی شد هم منتقل شده است و برخی گرافیستها توانستند همان پخش اذان را هم با برخی نمادها در اثرشان بگنجانند.
البته نمیتوانم بگویم ماحصل عملیات رسانهای که داخل نفتکش انگلیسی انجام شد یک کار کامل و بدون نقص بود. اما گامی در جهت ارتقای فعالیت رسانهای در چنین صحنههایی بود که به نظرم مطالبه افکار عمومی هم هست و امیدوارم در آینده فعالیتهای رسانهای بهتری صورت گیرد.
مهمترین ویژگی این عملیات رسانهای با این کیفیتی که انجام شد، چه بود؟
اصلیترین ویژگی این عملیات همین بود که توسط یک تیم واحد ۸ نفره به انجام رسید. در واقع گروههای مجزایی نبودند. اغلب خبرنگاران، عکاسان، مستندسازان و. تمایل دارند برای انجام یک عملیات رسانهای متناسب با وظیفهای که دارند به صورت جداگانه عمل کنند. اما در این عملیات در قالب یک تیم واحد افراد گرد آمدند.
این عملیات رسانهای باعث شد که از کشورهای اطراف همچون عراق، یمن و کشورهای شرق آسیا (اندونزی) هم بازخوردهای مثبتی دریافت کنیم. در فضای رسانهای داخلی هم با توجه به انعکاس این تصاویر یک هم افزایی شکل گرفت.
یک روز بعد از این انتشار تصاویر توسط این تیم ملاحظه کردیم خانه طراحان انقلاب اسلامی هم پوستری از تصاویر منتشر کرده است، شب شعری هم برگزار شد که برخی اشعار آن متأثر از انتشار این تصاویر بود. از آنجایی که بعد از یک مقطعی از وقوع یک رویداد قضیه به لحاظ ارزشهای خبری کمرنگ میشود و اطلاع رسانی و هنر به کمک میآید، اجرای این عملیات رسانهای باعث الهام بخشی برای فعالیتهای هنری آینده خواهد بود.
از ویژگیهای (مثبت) دیگر فعالیت این تیم رسانهای را مربوط به شرایط اقتصادی و رکودی میدانم که فضای اجتماعی ناخوشایندی را ایجاد کرده است که همه ما در حال تجربه آن هستیم. به نظر میرسد انتشار همین تصاویر از نفتکش باعث شد تا حال افکار عمومی بهتر شود.
چه بازخوردی را بعد از انتشار تصاویر نفتکش توقیف شده انگلیسی از افکار عمومی گرفتید؟
بعد از اینکه عملیات مان در داخل نفتکش تمام شد، تا یک هفته فعالیت رصدی از شبکههای اجتماعی و رسانههای بین المللی انجام دادیم و بازخوردها را گرفتیم. به حدی این بازخوردها (مثبت) زیاد بود که میتوانم پیشنهاد بدهم یک نهاد فرهنگی متولی شود و دلنوشتههایی که مردم برای این تصاویر در شبکههای اجتماعی ثبت کردند را به صورت مدون در بیاورد.
در این عملیات رسانهای یک تجربه خوب، تعامل مثبت میان رسانههای داخلی بود که در آن شاهد حسادتهای معمول نبودیم و همکاری خوبی شکل گرفت.
تیمی که برای این عملیات رسانهای فعالیت کرد، قبلتر برای ساخت مستند دریا بس هم با واکنش بی بی سی مواجه شده بود یا برای یک برنامه که به مناسبت گرامیداشت شهدای هواپیمای ایرباس برگزار کردیم –همراه با یک پیوست هنری با حضور سه هنرمند ضدآمریکایی- هم شاهد واکنش شبکه صدای آمریکا (VOA) بودیم؛ بنابراین در مورد انعکاس تصاویر از نفتکش انگلیسی آمادگی چنین واکنشهایی را داشتیم و به نظر میرسد حاصل این کار میتواند در تجربه نگاری هم مورد استفاده قرار بگیرد.
با توجه به اینکه مردم هرمزگان در حافظه تاریخی خود انواع دشمنیهای انگلیس را به یاددارد، فکر میکنید چقدر ماحصل عملیات رسانهای تیم شما توانست حال خوبی در مردم این منطقه ایجاد کند؟
ردپای استعمار هنوز در نوار ساحلی جنوب وجود دارد، گورستانهای انگلیسی از قشم تا بوشهر وجود دارد. قلعههای پرتغالیها یا بعضی ابنیه هندیهایی که سربازان کمپانی هند شرقی بودند همه نشانه زخمهای استعمار است.
در ترانههای فولکلور این منطقه همین احساسات منتقل میشود، اینکه امروز مردم میبینند چنین عملیاتی توسط افرادی انجام میشود که بخشی از آنها بومی و از اهالی جنوب کشور هستند و یا تصاویری در رسانههای داخلی و خارجی منعکس میشود که توسط بچههای جنوب تهیه شده است یک حس اعتماد به نفس ایجاد کرده است.
در صفحه اینستاگرام بچههایی که در این تیم فعالیت کرده بودند از جمله صفحه شخصی خودم (لینک) مردم هرمزگان بازخوردهای مثبتی نشان داده بودند.
اینکه مردم جنوب روزگاری خودشان از این کشور محافظت کردند، در مقطعی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب را شکل دادند و همه نوع تلاشی برای حفظ این کشور کردند و امروز ملاحظه میکنند یک تیم جوان با میانگین سنی ۲۵ سال توانسته است عملیات رسانهای بزرگی در دنیا ایجاد کند به طور حتم باعث میشود که احساس خوبی داشته باشند.
این عملیات رسانهای نشان داد وقتی برای انعکاس چنین موضوعاتی از افرادی استفاده شود که به زیست بوم یک منطقه آشنا هستند بهتر میتوان تأثیرگذاری داشت و امیدوارم در آینده هم بتوانیم شاهد اعمال حاکمیت رسانهای جمهوری اسلامی ایران در سطح بین الملل باشیم.
اگر نکته پایانی دارید، اضافه کنید.
بسیار تشکر میکنم از سردار تنگسیری که برای اجرای این عملیات رسانهای به این تیم مردمی اعتماد کردند. همچنین از روابط عمومی نیروی دریایی سپاه تشکر میکنم که این فرصت را به بچههای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ایران در استان هرمزگان دادند. از سازمان هنری- رسانهای اوج هم تشکر میکنم و همه کسانی که مثل یک شریک و همکار کمک کردند تا حاصل کار این تیم منعکس شود. خوشحالم که چنین اعتمادی به یک گروه مردمی شده است و امیدوارم حاصل فعالیت این تیم طلیعهای شود تا در آینده هم گروههای این چنینی بتوانند نقش آفرین انعکاس رسانهای رویدادها باشند.
انتهای پیام/ 113