گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ «صبح پرواز» عنوان نمایشنامهای از «ندا ثابتی» است که در تماشاخانه سرو خوانش میشود. این اثر نگاهی دارد به زندگی انقلابی و مبارزات شهید «ناهید فاتحیکرجو» که در سال ۱۳۵۹ و در اوج شرارتهای تجزیهطلبان در کردستان به دست کومولهها به شهادت رسید.
این شهید که به «سمیه انقلاب» معروف است، زیر شکنجهها معاندان نظام حاضر نشد به امام خمینی (ره) اهانت کند و به همین دلیل او را زنده بگور کردند.
چنان که میبینیم شرح زندگی شهید فاتحیکرجو تا چه اندازه تکاندهنده و تاملبرانگیز است. روایت زندگی چنین شخصیتی در قالب نمایشنامه و اجرای آن نیز میتواند محملی باشد برای بازشناسی و معرفی دختران و زنانی که در پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی نقشهای اساسی ایفا کردند. هر چقدر که اصل داستان دراماتیک است اما نمایشنامه چنان که باید قدرتمند ظاهر نشده که دلیل آن طبق معمول چون اغلب آثار نمایشی ارزشی، ریشه در یک بعدی بودن و شعارزدگی بیش از اندازه متن است.
اقدام هنرمندان دغدغهمندی که به جای پرداختن به موضوعات سیاهنما سراغ آثار ارزشی میروند فینفسه ارزشمند است و باید مورد حمایت قرار گیرد، اما چرا نگاه این دوستان تا این اندازه یک بعدی است و شهدایی از جنس فاتحیکرجو را از بعد زمینی آن نگاه نمیکنند. در خوانش نمایشنامه «صبح پرواز» میبینیم که مدام شخصیت اصلی نمایش آیه و حدیث و روایت میخواند تا حدی که این مساله نه تنها به نفع اثر تمام نمیشود که باعث فاصلهگذاری بین مخاطب و متن میشود.
مخاطب نیاز دارد تا قهرمان اثر را از زوایای مختلف نگاه کند، رابطه فاتحیکرجو با مادر، خواهران، همسر و پدرش یا ابدا دیده نمیشود یا چنان محدود است که کمکی به شناخت بیننده نمیکند. همچنین دلیل دشمنی و کینهورزی کومولهها با فاتحیکرجو مورد بررسی قرار نمیگیرد. هر چند ماهیت تجزیهطلبان روشن است و میدانیم آنها در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی ایران چه فجایعی مرتکب شدند، اما اینها دانستههای ما از قبل است و به فضای نمایشنامه ارتباطی ندارد.
صاحب اثر باید به فراخور متن، اطلاعاتی را که لازم است ارائه دهد. من مخاطب باید بواسطه متن به دنیای کومولهها راه پیدا کنم و از این طریق به شخصیت فاتحیکرجو برسم، اگر من مخاطب با دانستههایی که از تاریخ انقلاب اسلامی میخواهم با متن روبهرو شوم و ذهنم مدام در ارجاعات تاریخی و متنی که شاهدش هستم در رفت و آمد باشد، چیزی از نمایشنامه درک نخواهم کرد.
بازیهایی که در «صبح پرواز» میبینیم با متن نمایشنامه همخوان نیستند، یکی از ویژگیهای درست یک اثر نمایشی آن است که بازیگران به تحلیل درست از کاراکترهای نمایشنامه برسند و اگر چنین اتفاقی نیافتد متن اثر هر چقدر هم که قوی باشد راه به جایی نمی برد. ما به واسطه بازی بازیگران است که وارد ساحت نمایشنامه می شویم و اگر این دریچه محدود و معیوب باشد طبعا دریافتهای ما نیز با اشکال مواجه خواهند شد.
با این همه «صبح پرواز» با توجه به موضوع حساس خود می تواند برای مخاطب ایجاد سوال کرده و او را وادار کند که در فضای مجازی در کنار جستجوهایش نام «ناهید فاتحیکرجو» را جستجو کند، همین ایجاد سوال اولین وظیفه هنرمند است که «ندا ثابتی» در مقام نویسنده و کارگردان موفق به این امر مهم شده است. کمک به اجرای چنین اثری روی صحنه قطعا میتواند تا حد زیادی اشکالات وارد به این اثرا را مرتفع سازد. مدیران هنرهای نمایشی باید وارد میدان حمایت از این گونه آثار شوند چراکه مخاطب نیاز دارد در کنار انبوه نمایشهایی که سرشار از رقص و آواز و تکهپرانیهای جنسی است این نوع نمایش ها را نیز ببیند.
انتهای پیام/ 161