گروه حماسه و جهاد دفاعپرس؛ کردستان در مرداد سال 1358 آبستن رویدادهایی مهم بود. بوی خون و باروت، تصاویر وحشتناک از گلوهای بریده و پیکرهای قطعه قطعه شده و تجاوزهای بیرحمانه «جبهه بزرگ خلق کرد» به مردم غرب کشور، روایتها و اسناد سیاه به جای مانده از آن دوران در دل تاریخ است. برخی از گروههای جداییطلب با بهرهگیری از خلأ وجود اراده سیاسی و نظامی در دولت موقت در برخورد با گروهک ها، جنایتهایی را رقم زدند که بشریت از بیان آنها شرمسار است.
پیوند نامیمون منافق، کومله و حزب دموکرات در حالی شکل گرفت که دولت موقت و در رأس آن مهندس بازرگان اعتقادی به برخورد با سلاخی های صورت گرفته در غرب کشور نداشت و مذاکره را راه حل برونرفت از دریاچه خون ایجاد شده در غرب کشور میدانست.
پاوه در آتش میسوخت و دولت تنها رخدادها را میدید و دم برنمیآورد. از منطقه درگیری در پاوه پیامهای زرد و قرمز گوناگونی به منظور هشدار وضعیت مخابره میشد و در بیسیمها اعزام نیرو، ارسال سلاح و مهمات دائماً در حال درخواست بود؛ اما تنها جوابی که سپاهیان حاضر در میدان دریافت میکردند، مهمات غیر مرتبط با سلاحهای موجود در منطقه بود. رزمندگان فشنگ ژ-3 میخواستند، ولی فشنگ سلاحی دیگر برای آنها ارسال میشد؛ این یعنی ایجاد سدی در برابر نیروهای مقاومت که یکی پس از دیگری به مسلخ کشیده میشدند.
چندین ماه جنایات «جبهه بزرگ خلق کرد» ادامه داشت تا اینکه مرداد سال 1358 از راه رسید. شهید «اصغر وصالی» فرمانده گروه «دستمالسرخها» هر آنچه داشت برای حفاظت از پاوه به میدان آورد؛ اما سپر دفاعی شهر هر روز بیشتر از روز قبل تحلیل میرفت. شهید چمران ابرمرد جنگ و دیانت برای بررسی وضعیت پاوه شخصاً به منطقه رفت؛ اما سیاستگذاریها برای حفظ خاک و مردم چنان آشفته بود که وی نیز راهی جز تن دادن به محاصره نداشت. از کل شهر تنها دو ساختمان سپاه باقی مانده بود و نیروها در محاصره جداییطلبان بودند. خبر وضعیت پاوه به گوش امام رسید. دیگر جای درنگ نبود و میبایست با یک دستور جهادی قفل غائله پاوه میشکست؛ لذا امام چنین دستور دادند «اگر تا 24 ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول میدانم».
آشوب خونین پاوه با ورود نیروهای انقلابی به پایان رسید؛ اما غائلههای دیگر یکی پس از دیگری رخنمایی کرد تا اینکه به سال 1398 رسیدیم. در آن روزهای پر آشوب مرداد 1358 پاوه، با بیتدبیری دولت یکی پس از دیگری ارتفاعات و کوچههای شهر از دست رفت و مهماتی که نیاز مبارزه بود، به دست مدافعان شهر نرسید. حلقه محاصره برای رزمندگان چنان تنگ بود که حتی یارای حفاظت از بیماران بستری در بیمارستان نبود تا اینکه ضد انقلاب بیماران را تکه تکه کرد و سوزاند. حلقه محاصره تنگ بود، درست مثل آنچه که این روزها برای کشور از سوی جبهه استکبار در حال شکلگیری است.
این روزها نیز هر روز حلقه محاصره تنگتر و تحریم گستردهتر میشود. تمام توان دشمنان پشت یک خاکریز قرار گرفته تا شاید کمر ملت ایران را در برابر مشکلات خم و پشتوانه اجتماعی نظام را تضعیف کنند؛ اما این در حالی است که این ملت در هشت سال دفاع مقدس جانانه سینه در برابر گلوله سپر کردند و در میدان عمل واداده میدان نشدند. قطعاً محاسبات دشمنان که روزی با حمایتهای پشت پرده زمینهساز جنایات خونبار پاوه شدند، غلط از آب در خواهد آمد و چیزی جز رسوایی نصیب آنان و مزدورانشان نخواهد شد.
دولت موقت در آن دوران دلخوش به مذاکره با کسانی بود که دستشان به خون مردم بیگناه و سربازان این وطن آغشته بود درحالیکه این سیاست تنها باعث جری شدن تروریستها شد؛ برخی نیز امروز در مبارزه سنگین اقتصادی که غرب علیه ملت ایران به راه انداخته است به دنبال مذاکره هستند؛ مذاکرهای که تنها ثمره آن توحش بیشتر طرف غربی خواهد بود.
یقیناً امروز به مانند دیروز یک فرمان جهادی راهگشاست. فرمانی اقتصادی که سالها پیش از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی صادر شد؛ اما آنچنان که شاید و باید این دستور تحقق نیافت. توجه به این دستور میتواند برای ملت و تمامی دستگاهها به مانند جنگندههایی که بر فراز پاوه به پرواز درآمدند و حصار دشمنان را در سال 1358 شکستند، کارایی داشته باشد.
انتهای پیام/ 821