به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، مراسم رونمایی از مستند «آسوده بخواب کوروش» با حضور دکتر هوشنگ طالع، پروفسور سیدحسن امین، دکتر خسرو معتضد و جمع زیادی از علاقهمندان عصر روز گذشته (۲۷ مرداد) در خبرگزاری فارس برگزار شد.
در مراسم رونمایی از «آسوده بخواب کوروش»، پس از اکران آن، مهدی مستوفی تهیهکننده آن بروی صحنه رفت و ضمن خوشآمدگویی به مهمانان اظهار داشت: در مورد این مستند خیلی میشود حرف زد که چرا آن را ساختیم و چه بازخوردهایی گرفتیم، اما یکی از مهمترین دستاوردها برایمان معرفی یک کارگردان مستعد و جوان بود که در آینده بیشتر از او خواهیم شنید. همچنین باید بگویم که در تیزر این مستند که پیش از این منتشر شده بود، تصاویری را دیدید که در مستند امروز وجود نداشت. این موضوع ممکن است شائبههایی را به وجود بیاورد. باید توضیح بدهم و بگویم تصاویر آقای اردشیر زاهدی و مصاحبهای که از ایشان گرفته شده بود، به دلیل اتفاقاتی که در 24 ساعت گذشته رخ داد، باعث شد این تصاویر را بیرون بیاوریم.
در ادامه این مراسم هوشنگ طالع صحبت کرد و گفت: آنچه در مورد بحرین اتفاق افتاد امروز در مورد دریای مازندران در حال اتفاق افتادن است. دریای مازندران به پایه 4 قرارداد معتبر و قانونی یعنی 1921 و 1940 میان دولت شاهنشاهی ایران و اتحاد جماهیر شوروی به صورت مساوی تقسیم شده است. در این قرارداد صحبت از سویه است که امروز به آن 50-50 میگویم. در حقیقت به غیر از 10 مایل ساحلی که برای ماهیگیری کشورها در نظر گرفته شده است، ایران و شوروی مالکیت این دریا را به صورت مساوی برخوردار هستند. در سال 1370 شوروی فروپاشید و 15 پهنه سیاسی به وجود آمد که چهار تای آن دارای کرانه در دریای مازندران است. بر اساس معاهدههای نیس و آلماتی این کشورها به عنوان میراث خواران شوروی اعلام کردند که همه قراردادها و تعهدات او از جمله قرارداد 1921 و 1940 را میپذیرند. حال با وجود اینکه 4 قرارداد مهم را داریم، آماده میشویم تا از حقوق 50 درصد خود صرفنظر کنیم. به نظر میرسد که عبرت تاریخی و درس خود را خوب نیاموختهایم و اگر امروز هم غفلت کنیم دریای مازندران از دست رفته و چهل سال بعد مستوفی نام دیگری، سوگی نشان داده و اشک در چشمان ما حلقه میزند.
سپس، پروفسور سیدحسن امین بروی صحنه رفت و گفت: دلیل عمده مشارکت من و آقای هوشنگ طالع در این فیلم مستند عشق به ایران، تعهد و احساس مسئولیت به حفظ تمامیت ارضی این کشور و یکپارچگی آن است. آنچه در این فیلم مستند کامل نشان داده شد این است که بدون اجماع شهروندان ایرانی، بدون موافقت کارگزاران نظام سلطنتی محمدرضا شاه و بدون دلخواه وزیر امور خارجه وقت تصمیمی در باب انتزاع بحرین گرفته شد که از نگاه من نامی به جز خیانت بر آن نمیتوان نهاد. حداقل قضیه این بود که این مسئله با آزادی تمام در دید نمایندگان منتخب مجلس قرار میگرفت و بدون ترس، آنچه که در دل داشتند را مطرح میکردند. این موضوع در حالی است که ما میدانیم کسانی که به این مسئله اعتراض کردند، در معرض خطر قرار گرفته و به زندان افتادند.
وی ادامه داد: حکمرانی کار خطایی را انجام داد.
حالا سوال این است که چرا شهروندان، مردم، مراجع تقلید، هنرمندان و ... ساکت شدند و حرف نزدند. مگر میشود سی و چند میلیون نفر ترسو باشند. من کتابی به نام «بحرین پارهای از ایران» را نوشته و در آن به اندازه توان علمی خودم با دادن سند و مدرک عیب این کار را اثبات کردم. یکی از نکاتی که در این کتاب آمده بود این بود که چرا ملت ایران حرف نزدند؟ امروز هم باید از مردم خود انتظار داشته باشیم که در مورد سرنوشت خود و آیندگان خود تصمیم بگیرند و حرف بزنند.
این کارشناس در مورد تاثیر آمریکا و انگلیس بر جدایی بحرین از ایران گفت: شاه ایران از بریتانیا بسیار خائف بود چراکه دیده بود پدرش را آورد و سپس به راحتی بردند و اگرچه خوشش میآمد که گاهی تظاهر به استقلال کند، اما وقتی به او گفتند که برو؛ نگفت اینجا مملکت من است و به راحتی رفت. از طرف دیگر آمریکا به شاه گفته بود که اگر بخواهید در خلیج فارس کاری همانند اروند را بکنید میآیند و تاج و تخت شما را از بین میبرند؛ بنابراین اینگونه شد که شاه کوتاه آمد. نکته جالبی که وجود دارد این است که رژیم سابق، جدایی بحرین را چهار میخ کرد و در چندین نهاد بینالمللی آن را ثبت نمود، اما در مورد بازپسگیری سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی چنین اتفاقی نیفتاد و همین مسئله باعث شد که بعداً عراق و لیبی علیه آن شکایت کند.
در بخش انتهایی این مراسم خسرو معتضد صحبت کرد و گفت: خوشحالم که در این فیلم تابو شکست و سراغ اساتید جدیدی رفتید چراکه در مورد بحرین باید علمی صحبت کرد. در مورد بحرین و وقایع آن، چیزی که نسل امروز فکر میکند نیست و ماجرا چیز دیگری است. باید بگویم که بحرین در سال 1820 از ایران جدا شده بود چرا که ما در آن زمان نیروی دریایی قوی نداشتیم. البته در زمان صفویه، بحرین یک بار دیگر از ایران جدا شده و به پرتغال پیوسته بود که البته بعدا پس گرفته شد.
وی ادامه داد: ما در قرن نوزدهم مشکلات زیادی داشتیم. در ابتدا با امپریالیسم و سپس با دولت عثمانی وارد جنگ شدیم و سپس با انگلیسی که در آن زمان بسیار قدرتمند شده بود درگیر شدیم؛ بنابراین ما اکثراً با همسایههای شمالی خود درگیر بودیم و جنوب رها شده بود. همین مسئله باعث شد تا نیروی دریایی ما از بین برود و انگلیسیها درسال 1820 بحرین را از ایران جدا کردند. با این حال، در سال 1334 ایران وارد پیمان بغداد شد و انگلیسیها وعده دادند که ما در مورد بحرین مطالعه کرده و آن را به ایران باز خواهیم گرداند. در سال 1336 بحرین به عنوان استان چهاردهم ایران انتخاب شد در حالی که تنها اتفاق مثبتی که رخ داده بود این بود که دو صندلی در مجلس برای آن گذاشتند. جالب است که در آن زمان همه روزنامهها خوشحالی کردند و از پیروزی بزرگ حرف میزدند. در سال 1349 در حالی که شاه میدید دیگر نمیتواند بحرین را به دست بیاورد، سراغ باز پس گیری جزایر 3 گانه رفت. به نظرم این استخوان باید لای زخم میماند چرا که نفت فلات قاره را داشت. آنقدر که ما آسان بحرین را از دست دادیم هیچ کشوری از دست نداد.
انتهای پیام/ 112