عادی شدن گناه در جامعه مجوز ترک امر به معروف و نهی از منکر نیست

امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است.
کد خبر: ۳۶۰۰۹
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۷ - 12December 2014

عادی شدن گناه در جامعه مجوز ترک امر به معروف و نهی از منکر نیست

به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، این سایت همزمان با ایام محرم و صفرطی فراخوانی اعلام کرد به پرسشهای شرعی مخاطبان که مربوط به احکام امر به معروف و نهی از منکر است، پاسخ میدهد.

حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده -عضو دفتر استفتائات حضرت آیتالله العظمی خامنهای و رئیس مرکز موضوعشناسی احکام فقهی- به پرتکرارترین سؤالات مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای پاسخ دادهاند که در ادامه متن پاسخ ایشان به این سؤالات ارائه میشود:
 

فهرست اجمالی:
معنای امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
آیا امر به معروف و نهی از منکر والدین و بزرگترها صحیح است؟
آیا یک پسر جوان میتواند یک زن جوان را امر به معروف و نهی از منکر کند؟
آیا امر به معروف و نهی از منکر باید در ملأ عام باشد یا در خفا؟
در مسئلهی برهنه شدن در عزاداری، آیا امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟
وجوب امر به معروف و نهی از منکر نسبت به واجبات دیگر چگونه است؟
اگر امر به معروف زبانی جواب ندهد و برخی از نیروهای انتظامی هم کوتاهی کنند، تکلیف چیست؟
اگر فرزندان مطیع والدین نباشند، والدین تا چه مرحلهای میتوانند امر و نهی کنند؟
کسی که بداخلاق است و نمیتواند درست امر به معروف کند، آیا بر او این امر واجب است؟
آیا فراگیری یک گناه مثل بدحجابی یا اصلاح صورت، امر به معروف را در آن مورد ساقط میکند؟
دفعات امر به معروف در یک مورد مشخص تا چند مرتبه باید باشد؟
اگر شخصی مبتلا به گناهی باشد، آیا میتواند در آن مورد نهی از منکر کند؟
محدودهی امر به معروف چیست و آیا در مستحبات نیز هست؟
اگر آمر به معروف بداند مورد تمسخر واقع میشود تکلیف چیست؟
با توجه به مقدمات امر به معروف و اینکه عامهی مردم توان آن را ندارند آیا باز واجب است؟
با توجه به اینکه اگر امر به معروف ضرر جانی داشته باشد واجب نیست، پس حرکت امام حسین علیهالسلام چگونه تفسیر میشود؟
آیا مطالبهی حق توسط دانشجویان از مسئولین، امر به معروف است؟
اگر دختر محجبهای یک دوست بدحجاب دارد و امر به معروف او اثر ندارد، آیا باید با او قطع رابطه کند؟
آیا لحن در امر به معروف باید آمرانه باشد یا میتواند از الفاظی مثل لطفاً و خواهش میکنم استفاده کرد؟
آیا امر به معروف واجب فوری است؟ اگر به تأخیر افتاد و فرد از دسترس خارج شد، تکلیف چیست؟
آیا میشود به جای امر به معروف کار تربیتی کرد؟ کدام مقدم است؟

آیا امر به معروف فردی که در حریم شخصی خود گناه میکند واجب است؟
آیا دعوت به تشیع امر به معروف است؟
اگر در محل کار کسی رشوه میگیرد، گفتن به مسئولین بالاتر، یک معروف است؟
اگر شک داریم طرف مقابل جاهل به حکم است یا نه تکلیف امر به معروف هست یا خیر؟
میزان تأثیر امر به معروف و نهی از منکر چقدر باید باشد؟
اگر همسر نسبت به نماز کاهل باشد، تکلیف من چیست؟
آیا امر به معروف و نهی از منکر با حالت خودبرتربینی صحیح است؟
اگر بر اثر امر به معروف و نهی از منکر دل کسی بشکند، آیا نهیکننده ضامن است؟
آیا در امر به معروف و نهی از منکر، اجازهی شوهر شرط است؟
گر یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر نباشد، حرام میشود یا از وجوب میافتد؟


**
معنای امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ شرایط و مراحل آن کدام است؟ و چه روشهایی دارد؟

معروف یعنی شناختهشده و منکر یعنی ناشناس؛ آنچه را که دین به رسمیت میشناسد و قبول دارد، اینها معروف است؛ آنچه را که دین به رسمیت نمیشناسد و انکار میکند و نهی میکند، اینها منکر است؛ یا به تعبیر خیلی سادهتر، همهی خوبیها در حوزهی دین، اینها معروف است و تمام زشتیها و بدیها منکر است؛ و در اصطلاح فقهی به مجموعهی واجبات و مستحبات، معروف گفته میشود و محرمات و مکروهات، منکر است. گرچه در مرحلهی اول، امر به واجبات و نهی از محرمات و معاصی و گناهان مطرح است؛ اما امر به مستحبات و نهی از اعمال مکروه، آن هم مستحب و خوب است.

اما امر به معروف و نهی از منکر شرایط و مراحلی دارد؛
شرط اولاین است که باید معروفها و منکرها را بشناسد؛ نیاز نیست این شناخت به تفصیل و با جزئیات باشد؛ بلکه باید قبل از آنکه کسی را امر به معروف و نهی از منکر کنیم، اجمالاً بدانیم کاری که این شخص ترک کرده است، واجب و معروف بوده که بر ما واجب و لازم میشود تا او را امر کنیم به انجام آن؛ یا اینکه باید بدانیم کاری را شخص قصد دارد انجام دهد حرام است تا بتوانیم او را نهی کنیم. بنابراین باید هم معروفها و هم منکرها را بشناسیم تا زمانی که نهی میکنیم دچار اشتباه نشویم. گاهی وقتها انسان خیال میکند کاری که شخصی انجام میدهد حرام است، درصورتیکه حرام نیست. بنابراین مرحلهی اول، آگاهی اجمالی خود شخص به معروفها و منکرها است. یعنی از نظر دینی باید بداند که چه کارهایی معروف و چه کارهایی منکر است.
 
شرط دوماین است که احتمال تأثیر در طرف مقابل وجود داشته باشد؛ امر به معروف و نهی از منکر برای این است که به معروف عمل شود و معروف اقامه شود، منکر برچیده شده و ترک شود. بنابراین ما وقتی امر به معروف میکنیم باید احتمال بدهیم که این کار تأثیر دارد، از نظر احکام دینی فرد آمر یا ناهی یا باید بداند که امر و نهیاش مؤثر است یا لااقل احتمال بدهد که تأثیر میگذارد. اما اگر میدانیم که امر و نهی ما اثر ندارد یا نمیدانیم اثر دارد یا نه، واجب نیست که امر به معروف و نهی از منکر کنیم.
 
شرط سوماین است که امر و نهی مفسدهای نداشته باشد؛ مفسده به این معنا که ضرر جانی، مالی و آبرویی نداشته باشد؛ اگرچه فرمودهاند که منظور از ضرر مالی در اینجا، ضرر جزئی نیست، بلکه ضرر معتنابه است.
 
شرط چهارماینکه شخص گناهکار بر استمرار گناه، اصرار و سماجت داشته باشد.
 
اما مراحل امر به معروف و نهی از منکر:
مرحلهی نخست، مرحلهی قلبی است؛ یعنی شخص وقتی ببیند افراد دیگر به معروفی عمل میکنند یا اینکه منکری را ترک کردهاند خوشحال شود. همچنین اینکه از ترک شدن معروف یا ارتکاب منکر توسط دیگران ناراحت شود؛ این مرحلهی قلبی امر به معروف و نهی از منکر است.
 
مرحله بعد، امر به معروف و نهی از منکر عملی است. بخش اول مرحلهی عملی، ترک مراوده با گناهکار است. گناهکار یعنی کسی که معروف را ترک میکند یا منکر را مرتکب میشود. ترک مراوده یعنی با او رفتوآمد نداشته باشد، به او احترام نکند. بخش دوم مرحلهی عملی تذکر لسانی است؛ یعنی با زبان به او بگوید و امر و نهی کند. بخش سوم مرحلهی عملی هم توسل به زور و قدرت است؛ یعنی اجبار طرف به انجام واجب و ترک حرام که این مرحله وظیفهی عمومی نیست. (وظیفهی نیروهای امنیتی است.)

اما دربارهی روشهای امر به معروف و نهی از منکر؛
روشهای امر به معروف و نهی از منکر برمیگردد به همان مراحلی که گفتیم. روش اول عبارت است از ترک مراودهبا گناهکار. ترک مراوده یعنی که انسان در رفتارش با افراد گناهکار یک غرض دینی داشته باشد. گاهی وقتها او طوری رفتار کند که فرد گناهکار جذب شود و گناه نکند یا واجب را عمل کند. گاهی وقتها رفتوآمد را ترک کند، یعنی با گناهکار بهگونهای رفتار کند که گناه نکند. در احکام مربوط به نماز جماعت مسجد آمده که مستحب است انسان به کسی که در مسجد به نماز جماعت حاضر نمیشود سلام نکند، با او رفتوآمد نداشته باشد، از او زن نگیرد، به او زن ندهد و در کارها با او مشورت نکند؛ چون شرکت در نماز جماعت و حضور برای نماز مستحب است. فرمودهاند که شما رفتوآمدتان و احترامتان و روابطتان و خریدوفروشتان هدفمند باشند؛ یعنی بین افراد گناهکار و غیرگناهکار فرق بگذارید. میخواهید یک قرارداد ببندید، با یک آدم درستکار قرارداد ببندید. میخواهید همکار شوید، میخواهید دوست و رفیق باشید، میخواهید خانه بخرید و همسایه بشوید، حساب کنید و ببینید که طرفتان در رابطه با مسائل دینی چقدر مقید است؟ اگر یک فرد بهتری را پیدا میکنید با او اینگونه روابط را داشته باشید که نتیجهاش این است که فرد گناهکار در جامعه خودبهخود منزوی شود. تا او ببیند که وقتی مردم با او شریک اقتصادی نمیشوند، از مغازهی او خرید نمیکنند، به او احترام نمیکنند، به او منصب و پست و مقام نمیدهند، در گزینشها دیگرانی را که اهل صلاح و خیر و معروف هستند مقدم میدارند؛ خودبهخود میفهمد که دیگر جایگاه چندانی ندارد، جذب مسائل دینی خواهد شد و اهل معروف میشود.
 
روش دوم این است که ما بههرحال تذکر بدهیم. یعنی کسی را که معروفی را ترک میکند و واجبی را انجام نمیدهد، امر کنیم؛ یعنی دستور بدهیم به اینکه آن کار واجب را انجام دهد. مثلاً ما میدانیم که کار کردن و اشتغال برای کسب درآمد حلال و تأمین نفقه و مخارج خودمان و افراد واجبالنفقه واجب است، یک کسی تنبلی میکند و سرکار نمیرود و جیرهخوار دیگران شده است، باید او را امر کرد.

**آیا امر به معروف و نهی از منکر والدین و بزرگترها صحیح است؟ بهطورکلی تذکر دادن به افراد بزرگتر از خود درصورتیکه احتمال دلخوری میرود چگونه است؟

اینکه آیا پدر و مادر یا امثال پدر و مادر که از انسان بزرگتر هستند یا در سطح بالاتری از مقام هستند را هم باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم یا نه، فقط افراد همسطح خودمان یا پایینتر را، هیچگاه در احکام شرعی چنین تفکیکی نیامده است. بلکه یک شرایط و یک مراتب و مراحلی ذکر کردهاند. بنابراین در امر به معروف و نهی از منکر فرقی بین افراد نیست ولی بههرحال راه درست این است که نسبت به بزرگترها به یک نوع شیوه باید برخورد کرد و نسبت به کوچکترها به شیوهای دیگر. در امر و نهی پدر و مادر، چون هرگونه بیاحترامی حرام است خیلی باید مراعات کرد. نکتهی بعدی این است که احتمال تأثیر بدهیم، ممکن است پسری یا دختری به پدر خودش تذکر بدهد یا دختری به مادر خودش تذکر بدهد و آنها گوش ندهند؛ خب یک شیوهی دیگری باید در پیش گرفت؛ مثلاً روش غیرمستقیمی که آنها متوجه کار خطایشان بشوند و دیگر مرتکب منکر نشوند و به وظیفه و معروف عمل کنند. امر به معروف و نهی از منکر، قوم و قبیله، مقام بالاتر، مقام پایینتر، پدر و مادر و امثال اینها را نمیشناسد، ولی شیوههایش ممکن است متفاوت باشد.
 
پرسیدهاند اگر موجب دلخوری شود، تکلیف چیست؟ حالا باید ببینیم دلخوری به چه معناست؟ اگر دلخوری واقعاً این است که از ما دلخور میشوند، ولی دیگر گناه نمیکنند، خب دلخور بشوند، مسألهای نیست. مثل اینکه بعضی میپرسند که اقوام و بستگان، مراسم جشن دارند و در آن جشن موسیقی حرام دارند، بزنوبرقص است؛ ما شرکت کنیم چطور است؟ اگر شرکت نکنیم ناراحت میشوند، خب دلخور بشوند، فردا پسفردا میروید با آنها صحبت میکنید انشاءالله دلخوریشان مرتفع میشود؛ این که دلیل نمیشود که آدم مرتکب گناه شود، به خاطر اینکه دیگران دلخور نشوند. این دلیل یا مجوزی نمیشود برای ترک امر به معروف و نهی از منکر. اما یکوقت است که آنها دلخور میشوند و گوش هم نمیدهند، یعنی امر به معروف هم اثری در آنها ندارد و فرد آمر هم احتمال تأثیر نمیدهد، خب در اینجا امر به معروف واجب نیست.



**
آیا یک پسر جوان میتواند یک زن جوان را امر به معروف و نهی از منکر کند؟ بهویژه در مورد موضوع حجاب این مسأله چگونه است؟ بهطور کلی وظیفهی ما در قبال امر به معروف و نهی از منکر بدحجابی چیست؟

حجاب یک واجب الهی است و از ضروریات دین است. همهی مسلمانها قبول دارند که حجاب لازم و واجب است و اگر کسی حجاب را مراعات نکرد، یعنی ترک واجب کرده است. خب اگر این کار را ادامه میدهد، یعنی بدحجاب است و در خیابان میرود، امر کردن او به حجاب و نهی کردن او از این بدحجابی واجب است، اما با وجود شرایطی. در اسلام نفرمودهاند اگر شخص، جوان است یا مخاطبش، زن جوان است، امر و نهی واجب نیست. این شرط نیست، ولی فرمودهاند اولاً احتمال تأثیر بدهد و ثانیاً نباید در امر و نهیاش گناه کند. یعنی ممکن است گاهی امر به این معروف، لازمهاش این باشد که به زن بیحجاب نگاه کند، این جایز نیست، یا اینکه تأثیری ندارد؛ یعنی اگر پسر جوانی به یک خانمی تذکر بدهد و اثری نکند، یا اینکه مفسدهای دارد؛ مثلاً ممکن است او در انظار عمومی جواب بدهد و موجب آبروریزی بشود یا دیگران بگویند تو چه کاری به دختر مردم داری؟ یا اینکه آبروی آن جوان درخطر باشد، این یعنی مفسده وجود دارد و در این موارد جایز نیست. بنابراین اگر مفسدهای نبود و احتمال میدهد که امر کردن او تأثیر دارد، در این صورت با مراعات مسائل شرعیِ نگاه و عفاف، امر کردن و نهی کردن واجب است.
 
حال ممکن است به ذهن بیاید که چرا بعضی افراد امر و نهی نمیکنند به کسانی که بدحجاب هستند؟ اینگونه افراد شاید یک مجوز شرعی دارند، یعنی یا احتمال تأثیر نمیدهند یا ممکن است احتمال بدهند و چون مفسده وجود دارد، مبادرت به آن نمیکنند. اینکه بعضی افراد امر به معروف را ترک میکنند، دلیل نمیشود که آنها ترک واجب کرده باشند، بلکه شاید یک مجوز شرعی داشته باشند. بنابراین علاوه بر آن اینکه بعضی افراد امر به معروف را ترک میکنند، دلیل نمیشود که همگان آن را ترک کنند.


**آیا امر به معروف و نهی از منکر باید در ملاء عام باشد یا در خفا؟

مهم این است که تأثیر بگذارد. زیرا امر و نهی برای محقق شدن غرضی است؛ بنابراین اگر جری شده است و چنانچه در خفا بگوییم اثر ندارد و در ملأ عام امر کنیم اثر میکند، باید در ملأ عام (با حفظ شرایط و مراحل) باشد. اگر هم در خفا امر کنیم اثر میگذارد، فقط به خودش بگوییم.



**در مسئلهی برهنه شدن در عزاداری، آیا امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟

پیشتر در احکام عزاداری که اوایل محرم امسال گفته شد اجمالاً گفتیم که این توصیهی حضرت آقا بوده است به برخی از مداحان که بههرحال افراد در عزاداری لخت نشوند یا امر به لخت شدن نکنند و توصیه نکنند که لخت شوند. گفتیم این فتوای فقهی نیست و معنای حرمت هم ندارد و حال اگر در هیئتی مفسدهای هم نداشت، حرام نیست؛ بنابراین اگر شما تشخیص میدهید که بله این مفسده دارد، خب نهی از آن واجب است؛ اما اگر وقتی گفتیم فینفسه حرام نیست و توصیهی حضرت آقا است؛ حال اگر افرادی لخت شدند در عزاداری و مفسدهای هم نداشت، اینجا نهی از آن واجب نیست، چون منکر حساب نمیشود.
 
بنده یک توضیحی در اینباره عرض بکنم که دیگر بحث فقهی نیست. این مسئله که بیان شد، بسیاری از مسئولین هیئتها، مرثیهسرایان و واعظان و مداحان، اینها نهتنها توصیه به برهنه شدن نکردند، بلکه گفتند چون شنیدهایم توصیهی رهبر معظم انقلاب این بوده است، ما به جان دل میشنویم و بر دیده مینهیم و این کار را ترک کردند و این اثر را داشت؛ بعضی هم بههرحال رعایت نکردند؛ حالا آنهایی که رعایت نکردند با توضیحی که عرض کردم، اگر مفسدهای بر این کارشان مترتب نبوده، نمیتوانیم بگوییم مرتکب گناه و حرام شدهاند. باید دقت کنیم یکجوری نباشد که خدای ناکرده یک مسئلهای که بیان میشود، یا یک حکم فقهی است یا توصیهای است که در اینجا عرض کردیم، موجب اختلاف بشود و افراد این هیئت به افراد آن هیئت بد بگویند، یا این مداح به مداح دیگری بد بگوید، اینها که خواستهی رهبری نیست.
 
خواستهی حضرت آقا این است که همه زیر یک بیرق باشند. در عزاداری همه زیر علم امام حسین علیهالسلام باشند و برای او عزاداری کنند؛ عزاداری مطلوب و عزاداری که موجب تقرب است؛ عزاداری که هرچه باشکوهتر باشد؛ کسی به دنبال این نیست که خدای ناکرده، عزاداری سید و سالار شهیدان کمرنگ بشود و شکوه و عظمتش کاسته بشود. هیچگاه کسی دنبال این نیست و اگر کسی دنبال این باشد خطا میکند. عزاداری حضرت سیدالشهدا باید با همان شکوه و عظمتی که در طول تاریخ بوده است محفوظ بماند، اما از یکسری کارهای خرافی، کارهایی که دشمنان از آن کارها سوءاستفاده میکنند، از آن کارها باید دوری کرد. بنابراین چنین مسئلهای که مطرحشده نباید خدای ناکرده موجب تفرقه و دودستگی باشد. انشاءالله که همه عزادار واقعی حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام باشند و امیدواریم که این عزاداریها مورد قبول حقتعالی قرار بگیرد و موجب تقرب الهی هم باشد.





**
وجوب امر به معروف و نهی از منکر نسبت به واجبات دیگر چگونه است و در چه جایگاهی قرار دارد؟

گاهی وقتها یک واجبی آثار و برکات بسیار زیادی دارد که در واجبی مثل امر به معروف و نهی از منکر اینگونه است؛ مخصوصاً آثار اجتماعی و حتی آثار سیاسی آن که در روایت داریم امر به معروف و نهی از منکر «اَشرَفُ الفَرائِض» (شریفترین واجبات) است و «بِها تَقامُ الفَرائِض»، واجبات دیگر به سبب امر به معروف و نهی از منکر اقامه میشوند و «تَأمَنُ المَذاهِبَ»، امنیت راهها وابسته به امر به معروف و نهی از منکر است. فرمودهاند اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید اشرار بر شما مسلط میشوند و دعایتان هم مستجاب نمیشود؛ بنابراین بههرحال دارای اهمیت بسیار زیادی است و اگرچه تعبیر میشود به فروع دین، اما در عداد اصول عملی اسلام است.

پرسیدهاند که اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر را قبول نداشته باشد، آیا مرتد از اسلام است یا خیر؟ اولاً بعضی از افراد مسلمان که گاهی شاید بگویند ما امر به معروف و نهی از منکر را قبول نداریم، این گفتنشان به این معنا نیست که آن اصل را قبول ندارند، بلکه شاید به رفتار و شیوهی بعضی از کسانی که درست به این واجب عمل نمیکنند اعتراض دارند و میگویند این چه امر به معروف و نهی از منکری است. بنابراین با این حرف کسی مرتد نمیشود. ارتداد در صورتی است که شخصی واقعاً ضروری دین را منکر شود، امر به معروف و نهی از منکر ضروری دین است، ولی انکار آن به نظر حضرت آقا در شرایطی که به انکار توحید یا نبوت برگردد موجب ارتداد است و اگر شخص همینجوری میگوید امر به معروف و نهی از منکر را قبول ندارم و به انکار توحید یا نبوت برنمیگردد، او مرتد نیست. به انکار توحید و نبوت هم بینجامد، یعنی اینکه واقعاً خدا و نبوت را قبول ندارد که اینها را منکر میشود. بنابراین اگر در آن حد باشد مرتد است و اگر در آن حد نباشد مرتد نیست. ثالثاً اینکه اصلاً او این حرفها را زده، اما شما شبهه دارید که آیا این اعتقاد را دارد یا نه و آیا به انکار توحید و نبوت برمیگردد یا نه؛ در اینجا هم او بر حکم اسلام است و مرتد محسوب نمیشود.



**
اگر در شرایطی امر به معروف زبانی جواب ندهد و برخی از نیروهای انتظامی هم کوتاهی کنند تکلیف چیست؟

وقتی که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند وظیفهی عمومی فقط تذکر زبانی است، شما تا حد تذکر زبانی اگر میبینید مؤثر است و شرایط موجود است اقدام کنید؛ بالاتر از آن شما وظیفه ندارید؛ الآن در بعضی از کشورها مسلمانها دارند کشته میشوند اما خیلی از مسلمانها هم در کشور ما مشغول کار خودشان هستند آیا تکلیف و وظیفهای ندارند؟ وقتی که میشنوند واقعاً ناراحت میشوند اما نمیتوانند بروند آنها را کمک کنند پس تکلیفی ندارند؛ وقتی شرع جلویتان را گرفته است به این معنا که شما در آن حیطه تکلیف و وظیفه نداری و وظیفهی دیگران است. مثل اینکه یک کسی حقش خورده شده است و تنها دادگاه میتواند حق او را بگیرد. خب او باید برود شکایت کند و حکم قاضی حق او را بگیرد، شما که اقدام نکردید گناه نکردهاید، چون طریق آن است. بنابراین توسل به زور و قدرت و قوهی قهریه برای جلوگیری از این منکر نهتنها وظیفهی آحاد مردم نیست، بلکه جایز نیست و موجب هرجومرج میشود. حضرت آقا فرمودهاند جایز نیست فلذا وظیفه هم نیست و در این موارد تکلیف ندارید.

ولی یک تکلیف دیگر دارید، زیرا امر به معروف و نهی از منکر فقط به گفتن به خود آن فرد یا استفاده از قوهی قهریه علیه آن فرد نیست، شما امر به معروف و نهی از منکرتان این است که به نیروهای انتظامی اطلاع دهید، به کسانی که مسئولیت دارند اطلاع دهید، همین اطلاع دادن وظیفهی شماست که انجام میدهید. حالا اگر آنها به وظیفه عمل نکردند شما معذورید و گناهکار نیستید.




**
اگر فرزندان مطیع والدین نباشند، والدین تا چه مرحلهای میتوانند امر و نهی کنند؟

سؤالی پیشتر داشتیم در خصوص اینکه آیا فرزند میتواند پدر و مادر را امرونهی کند نسبت به معروف و منکر؛ جواب دادیم بله، اما باوجود شرایط و مراعات مراتب و بهگونهای که بیاحترامی نباشد و تأثیرگذار باشد. اینجا هم همین است یعنی پدر و مادر هم میتوانند و لازم است فرزند را امرونهی کنند ولی مقام امر به معروف و نهی از منکر تا همان حد تذکر لسانی باشد.

اما دقت داشته باشید امر به معروف و نهی از منکر گاهی وقتها به این معنا نیست که خودمان مستقیماً به فرد بگوییم. گاهی حتی طرف را باید ببرند مشاوره، این خودش میشود نهی از منکر و امر به معروف، یا پدر میبیند فرزندش در نمازخواندن کوتاهی میکند و به او تذکر میدهد اما اثر ندارد، خب باید با یک مشاورهای صحبت کند. خود همین امر به معروف است، یعنی ما راهی را پیش بگیریم که شخص گناهکار، گناه نکند و کسی که واجب را ترک میکند، دیگر ترک نکند؛ این میشود امر به معروف و نهی از منکر. حالا حتماً لازم است کتک بزنند؟! در قبل گفته شد که آن مرحلهی استفاده از قوهی قهریه وظیفهی عمومی نیست.



**کسی که بد اخلاق است و نمیتواند درست امر به معروف کند آیا بر او این امر واجب است؟

اولاً باید در پی اصلاح اخلاق خود باشد. ثانیاً بهگونهای امرونهی کند که ناراحت نشوند. ثالثاً حالا اگر هم ناراحت شد ولی تأثیر داشت یعنی طرف مقابل را از گناه بازمیداشت و به واجب وامیداشت که به وظیفه عمل کند و گناه نکند خب حالا ناراحت هم بشود، چون مفسدهای ندارد، ضرر جانی ندارد، ضرر مالی ندارد، ضرر آبرویی ندارد، بله امر به معروف و نهی از منکر بر چنین فردی هم واجب است. ولی باید سعی کند با اخلاق خوش، برخورد کند، طوری که مؤثر باشد و البته اخلاق خودش را هم اصلاح کند.




**
آیا فراگیری یک گناه مثل بدحجابی یا اصلاح صورت، امر به معروف را در آن مورد ساقط میکند؟

نهتنها باعث نمیشود که تکلیف ساقط شود، بلکه سنگینتر هم میشود. چون اگر گناه فردی بود و یک نفر انجام میداد خب این آثار سوئی روی جامعه و افراد جامعه ندارد اما اگر خدای ناکرده شیوع پیدا کرد و فراگیر شد، افراد زیادی مرتکب میشوند، اینجا تکلیف سنگینتر میشود. بنابراین فراگیری و عادی شدن گناه در جامعه مجوزی برای ترک امر به معروف و نهی از منکر نیست ولی گاهی وقتها به خاطر این شیوع، اثر نمیکند و باید شیوههای دیگری پیش گرفت. حالا ممکن است گروهی باهم متحد بشوند شیوههای مختلفی را اجرا کنند. گاهی نشر یک کتاب، گاهی نوشتن یک مقاله، گاهی فرستادن پیامک و گاهی به واعظ شهر میگوییم در منبر بگوید گاهی برنامهای در تلویزیون پخش بشود، گاهی فیلمی بسازند و پخش کنند تا اثر کند. همه اینها راههای مختلفی برای امر به معروف و نهی از منکر است. متأسفانه همینکه گفته میشود امر به معروف ذهن میرود سراغ یکسری گناهان شایع و علنی جامعه و همچنین گفتنِ به زبان. گفتنِ به زبان تنها یکی از راههای امر به معروف و نهی از منکر است شیوههای مختلفی در این عصر برای جلوگیری از گناه موجود است.

اولاً کثرت یک گناه خودش موجب عسر و حرج بهطور مطلق نیست. ثانیاً عسر و حرج در اینجا شخصی است نه نوعی و نمیتواند مجوز باشد یا دلیل باشد که عسر و حرج است، پس امر به معروف نکنیم در آن مورد. البته اگر خود شخص تشخیص میدهد که امر به معروف و نهی از منکر برایش موجب عسر و حرج است و نمیتواند یا بسیار مشقت دارد یا ضرری دارد، در آن صورت واجب نیست. اما اگر صرفاً یک گناهی زیاد شده ولی نمیدانیم موجب عسر و حرج میشود یا نه و از آنطرف هم گفتهاند امر کردن و نهی کردن احتمال تأثیر دارد، واجب است امرونهی بشود.

پرسیدهاند آیا در فضاهایی که برخی گناهان دیگر قبح اجتماعی ندارد، برای مثال بیحجابی در برخی از مناطق؛ آیا میتوان گفت برخورد ما با مردم این مناطق، میشود همچون برخورد مسلمانان با قبیلههای بیحجاب در صدر اسلام باشد که طبق روایتی نهی از این منکر در مورد آنها واجب نبوده است؟ یعنی آن محلات و مناطق، مشابه آن قبایلی باشند که نهی از این عمل در آنجا واجب نباشد؟

پاسخ این است که وقتی به این مسأله در روایت اشاره شده، سرّش هم گفته شده است، فرمودهاند آنچه که آنها گوش نمیدهند، یعنی تأثیر ندارد: «لا یتناهون» یعنی نهی شما در آنها تاثیری ندارد، یعنی دیگر احتمال تأثیر وجود ندارد؛ بنابراین فرقی نمیکند؛ گناه شیوع پیدا کرده باشد یا نه، اگر نهی از منکر شما اثر ندارد که آنها گوش بدهند و گناه نکنند، بله واجب نیست بگویید؛ اگر از این جهت تأثیر نمیکند، بله مثل آنهاست و وجوب ندارد؛ اما اینکه کلاً بگوییم چون که گناه شیوع پیدا کرده، بنابراین بر ما واجب نیست، نه اینچنین نیست، اگر نهی از منکر مؤثر باشد واجب است.



**
دفعات امر به معروف و نهی از منکر در یک مورد مشخص تا چند مرتبه باید باشد؟

تا مرتبهای که انسان بتواند اقدام کند و تأثیرگذار باشد، ممکن است یکبار بگوییم و اثر نکند، دوباره بگوییم، یا ده بار بگوییم، به چند نفر بگوییم که بگویند، آنوقت اثر میکند و اگر ما در توانمان هست که اقدام کنیم واجب است؛ اما اگر آنقدر گفتهایم که دیگر توانایی نداریم یا احتمال نمیدهم تأثیر داشته باشد، دیگر واجب نیست.

پرسیدهاند اگر امر به معروف و نهی از منکرِ افرادی که از نظر اعتقادی و ایمانی در مراحل پایینی قرار دارند و ممکن است امر به معروف موجب شود فرد دست از همان ایمان حداقلی نیز بکشد ولی درعینحال عملشان به جامعه لطمه هم میزند، امر به معروف واجب است یا نه؟ مسئلهی بسیار ظریفی است، سؤال کردند یک کسی ایمانش ضعیف است گناه هم مرتکب میشود گناهش هم بر جامعه تأثیر سوء دارد، اگر ما بخواهیم جلویش را بگیریم ایمان حداقلی که دارد از دست میدهد از آنطرف اگر این گناه را هم مرتکب بشود ضرر برای اجتماع دارد. گرچه اگر امر و نهی ما ضرر داشته باشد به این معنا که طرف اعتقادش از دست میرود و دست از دینداری میکشد خب نباید امرونهی کرد؛ از آنطرف میگویند گناهش تأثیر سوء در اجتماع دارد اینجا تزاحم اهم و مهم است و کار را یککم مشکل میکند. تشخیص هم مشکل میشود که آدم تشخیص بدهد آیا واقعاً آن ضرر مهمتر است یا اینکه یک نفر ایمانش را از دست بدهد و فدای این بشود که گناه در جامعه رواج پیدا نکند و اثر سوء نداشته باشد. اما اگر آن مورد خیلی اهمیت ندارد چون ایمان افراد خیلی مهم است، اینجا نباید او را امرونهی کرد تا خدای ناکرده اعتقادش از دست نرود.

اما امر به معروف و نهی از منکر فقط با گفتن نیست بله گاهی اگر مستقیماً بگویی او لج میکند نهتنها این واجب را ترک کرده واجبهای دیگر را هم ترک میکند اما یکوقت است که اگر شما نگویید بلکه یک فرد دیگری بگوید یا غیرمستقیم گفته شود یا نامه ناشناس نوشته شود یا به دوستش که خیلی قبولش دارد بگویید تا او انتقال دهد بهتر است. خلاصه آرامآرام متوجهش کنید و مسئله را بگویید. وظیفه همین است یعنی به شیوههای مختلف که مؤثر باشد عمل کنید.




**
اگر شخصی خودش مبتلا به گناهی باشد، آیا میتواند در آن مورد، دیگری را نهی از منکر کند؟

نهتنها میتوانید بلکه بعضی از موارد باید حتماً امر به معروف و نهی از منکر کنید ولو خودتان عامل نباشید. اگرچه در کتب فقهی از جمله در تحریرالوسیلهی حضرت امام رحمهالله آمده است که «ینبغی بآمر به المعروف و ناهی عن المنکر» و یک سری صفاتی را ذکر کردند از جمله اینکه خودش عامل به آن معروف باشد و خودش تارک آن منکر باشد، اما اینها جزء شرایط پسندیده است و شرط لازم نیست و بهتر است که اینطور باشد. اینگونه نیست چون خودش گناه کرده آن تکلیف از او برداشته شود. مثلاً بعضیها میپرسند اگر کسی مشروب خورده آیا دیگر نباید نماز بخواند؟ خب اگر نماز نخواند میشود دو گناه یکی مشروبخواری و دیگری ترک نماز. بنابراین نماز را باید بخواند. حالا ممکن است این نماز قبول نشود اما وظیفه را باید انجام بدهد. بنابراین اگر خودش هم عامل نیست ولی موردی را میبیند که دیگری مرتکب گناه میشود ضمن

نظر شما
پربیننده ها