گروه فرهنگ و هنر دفاعپرسـ رسول حسنی؛ در خصوص اهمیت نقش نمایشنامه بارها و بارها نوشته و صحبت شده است. اینکه متن، مهمترین رکن یک اثر نمایشی است نکته تازهای نیست. حتی در اجراهایی که به صورت بداهه روی صحنه میروند نیز یک متن از پیش تعیین شده وجود دارد؛ هرچند متن مکتوبی وجود نداشته باشد. در کشور ما که هنر تئاتر به شکل کلاسیک آن عمر چندانی ندارد، از همین رو درام نویسی نیز سبقه زیادی ندارد.
باید در نظر داشت که نسخه نویسی برای تعزیه و امثال آن را نمیتوان جزء نمایشنامه نویسی دانست. به هر حال بعد از نوشته شدن نمایشنامه «بلبل سرگشته» نوشته «علی نصریان» و ترجمه آثار درام نویسان غربی بود که رفته رفته نمایشنامه نویسی نیز بخشی از فعالیتهای هنرمندان هنرهای نمایشی و نویسندگانی شد که پیش از آن در ادبیات داستانی قلم میزدند. تجربه و طبعآزمایی این نویسندگان بود که به کار نمایشنامه نویسان دفاع مقدس آمد. تکنیک و معنا در مفهومی به نام تئاتر دفاع مقدس تجمیع شد و درام نویسی دفاع مقدس را پدید آورد و آن را به عنوان یک ژانر بومی به منصه ظهور رساند.
در عمر ۴۰ ساله نمایشنامه نویسی دفاع مقدس، با آثار متفاوتی روبهرو بودیم که کارنامه این هنر ارزشمند را شکل داده است. با این همه نمایشنامههای دیروز دفاع مقدس به کار امروز نمیآید. مخاطب امروز تئاتر قطعا نیازمند تجربه فضاهای تازه در تئاتر دفاع مقدس است. این تجربه اندوزی فرصتی مناسب برای جذب مخاطب و ورود به مضامین بکر برای صاحب اثر است.
از طرفی حجم عظیمی از علاقهمندان به هنرهای نمایشی، محدودیت سالنهای اجرا، هزینه بالای تولید و... مانع از این میشود تا نوآوری در نمایشنامهنویسی مورد داوری قرار بگیرد. در چنین فضایی است که نمایشنامه خوانی بهترین فرصت برای محک تجربه است که باید مورد حمایت قرار بگیرد.
نمایشنامه خوانی یا اجرا خوانی که عنوان مناسبتری است نه نیازمند تمرینهای طولانی است و نه صرف هزینههای سنگین مراحل مختلف تولید، اجرا خوانی را میتوان فارغ از دغدغه لباس، دکور، گریم و ... روی صحنه برد و آن را در تماشاخانههای کوچک روی صحنه برد. اجرا خوانی به دلیل داشتن میزانسنهای محدود بیشترین تاکید را روی خوانش متن دارد و از این منظر میتواند نمایشنامه را در مرکز توجه و قضاوت قرار داد.
نوع خوانش اجراخوانها میتواند گویای آن باشد که دیالوگ ـ به عنوان مهمترین وجه نمایشنامه ـ و داستان چقدر قوام یافته است. اینکه مخاطب با اثر ارتباط گرفته یا نه، متن اثر چقدر به هدف خود نزدیک شده است، معناها و پیامها تا چه میزان به مخاطب منتقل شده است. سوالاتی است که هنگام اجرا خوانی به آنها پاسخ داده خواهد شد. نویسنده در مقام مخاطب اثر خود تا حد زیادی خواهد توانست اثر خود را ارزیابی کند به شرط آنکه جانب انصاف را نگه دارد و نتیجه داوریش را در بازنویسیهای مکرر اعمال کند.
گذشته از این اگر اجرا خوانی را به عنوان یک شکل از اجرا در نظر بگیریم گذشته از ارزشگذاری بر یک گونه اجرایی، میتواند به اصالت بخشی نمایشنامه منجر شود. هر چه میزان اجراها بیشتر شود، مسلما میزان تولید متن بیشتر خواهد شد. فراوانی تولید متن، هر چند ممکن است آسیبهایی به همراه داشته باشد اما مهمترین حسن آن، رفتن به سمت موضوعات و مضامین کمتر کار شده است. همچنین طرح داستانهایی که ممکن است در اجرا با چالش مواجه و یا دچار ممیزی و سانسور شود در اجرا خوانی با چنین مشکلاتی روبهرو نخواهد شد.
مشکل اساسی که در اجراخوانی آزار دهنده است، محفلی بودن آن است. به ندرت تماشاگر عام و حتی حرفهای تئاتر به دیدن اجرا خوانی مینشیند. اغلب مخاطبان اجراخوانی دانشجویان تئاتر و هنرمندان این حوزه است. عمده دلیل آن نیز عدم تبلیغات مناسب است. شاید اگر این سوال را که اجراخوانی یا نمایشنامهخوانی چیست؟ از مردم پرسیده شود. عموم مردم نمیتوانند جواب درستی بدهند. تبلیغات در سطح شهری و انواع رسانه میتواند تا حد زیادی مردم را با این هنر آشنا کند. همچنین اهتمام مدیران تماشاخانهها بر روی صحنه رفتن اجراخوانی و اهمیت دادن به آن میتواند هنرمندان مطرح را به آمدن در این فضا ترغیب کند.
برای ارتقای نمایشنامه نویسی دفاع مقدس اقدمات متعددی را میتوان انجام داد، اما هیچ یک مانند یک اقدام عملی نمیتواند مانند یک داروی شفابخش عمل کند. نمایشنامه نویسی را نمیتوان با دستورالعمل، بخشنامه، سفارش و مانند آن ارتقاء داد. هنرمند نیازمند دیده شدن است و اجراخوانی بهترین فرصت برای این منظور است.
انتهای پیام/ 161