یادداشت/ نجمه زهدی

«محرم» ماه نزدیک شدن به خدا از راه امام حسین (ع)

هرچند همه روز‌ها و همه ماه‌های سال فرصتی برای نزدیک شدن به خداست، ولی «محرم» ماه نزدیک شدن به خدا از طریق امام حسین (ع) است، زیرا در این ماه عزاداران آقا خودشان را در آغوش گرم خدا می‌بینند و اشک می‌ریزند و از این طریق بنده الله می‌شوند.
کد خبر: ۳۶۰۶۱۹
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۹ - 07September 2019

محرم ماه نزدیک شدن به خداست از راه امام حسین(ع)گروه استان‌های دفاع‌پرس- نجمه زهدی؛ در بین همه ماه‌های سال گویی محرم حال و هوای خاصی دارد که شاید این حال و هوا را در هیچ ماه دیگری نتوان پیدا کرد. گویی غم انبوه حضرت امام حسین (ع) راهی برای تقرب به خداست و مسیری است که می‌شود از آن راه هزار ساله را خیلی زودتر پیمود و زودتر انسان شد و به راز جاودانگی دست یافت.

در این یادداشت سعی شده است مروری شود بر فضایل روضه امام حسین (ع)، آثار و برکات برپایی روضه های خانگی و همچنین خاطرات و شور و حال حسینی شهدای دفاع مقدس.

حجت الاسلام و المسلمین «علیرضا پناهیان» می‌گوید: «محرم آمد که ما را به سوی حسین (ع) ببرد، محرم بیش از آنکه ماه عزاداری باشد بهترین ماه تقرب به حسین (ع) و از آن طریق تقرب به خداست. عزاداری بهانه است و این حرارت و حلاوت محرم ناشی از ملاقات معنوی اباعبدالله (ع) است؛ در مجالس حسینی عزاداران خود را در آغوش مهر حسین (ع) می‌بینند که اشک می‌ریزند»

از روضه مستحبی امام حسین (ع) همه واجبات زنده می‌ماند

حجت الاسلام و المسلمین «مسعود عالی» درباره فضیلت روضه‌های امام حسین (ع) و احیای واجبات دین می‌گوید: «مرحوم آقا شیخ عبدالکریم حائری یزدی که اول شخص عالم تشیع در زمان رضاشاه بود وقتی که روضه امام حسین (ع) تعطیل شد، خیلی غصه می‌خورد، عده‌ای برای اینکه به ایشان تسلی بدهند می‌گفتند مجلس امام حسین (ع) که مستحب است نه واجب پس اینقدر غصه نخورید.

ایشان در جواب گفته بودند: درست است که مجلس روضه امام حسین (ع) مستحب است ولی مستحبی است که واجبات را حفظ کرده است، من و شما شیعه بودن‌مان را در کلاس درس یاد نگرفته ایم، از این مجالس شعورها، شورها و عاطفه‌ها به نفع اهل بیت شکل گرفته است؛ از این جهت است که این مجالس  اینقدر مهم است.

هرکس وارد مجلس امام حسین می‌شود در زیر پرچم آقا است حتی اگر گریه هم نکند، حتی اگر فقط بیاید و یک چای بخورد و برود و حتی کمتر فقط برای گرفتن غذا بیاید، همین هم در زیر پرچم امام حسین (ع) است.»

ﺁﯾﺖﺍﻟله ﻗﺎﺿﯽ نیز در‌باره برگزاری روضه‌های خانگی فرمودند: «دﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸهدا (ع) ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ، ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ.»

در روایات ما تاکید بسیاری بر برپایی مجلس عزای اهل بیت و به ویژه امام حسین (ع) شده است که از جمله آن می‌توان به این احادیث اشاره کرد.

امام رضا (ع) می‌فرمایند: هر کس بنشیند، در مجالسی که در آن به امر ائمه(ع) پرداخته شده و ذکر مصائب آنان است، دل او نمی‌‌میرد در آن روزی که دل‌‌ها می‌‌میرند.

در بحارالانوار نیز از معصوم آمده است که این مجالس محل نَظَر حضرت امام حسین(ع) است، زیرا آن جناب در عرش است و از آنجا به سوی سرزمین کربلا و زوار و گریه‌‌کنندگان خود نظاره می‌‌کنند.

امام باقر (ع) نسبت به کسانی که در روز عاشورا نمی‌توانند به زیارت آن حضرت بروند، اینگونه دستور عزاداری دادند و فرمودند:« بر حسین(ع) ندبه، عزاداری و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه‌اش با اظهار گریه و ناله بر حسین(ع) مراسم عزاداری برپا کند و یکدیگر را با گریه، تعزیت و تسلیت گویی در سوگ حسین در خانه‌هایشان ملاقات کنند.»

روضه‌های خانگی باعث طول عمر و ازدیاد رزق و روزی می‌شود

برپایی روضه‌ های خانگی بسیار مورد تاکید علمای دین بوده و هست زیرا مجالس و روضه‌های خانگی را باعث طول عمر و زیاد شدن رزق و روزی صاحب خانه و تریبت دینی فرزندان دانسته‌اند.

در روضه‌های خانگی از یک سو فرزندان از کودکی می‌آموزند که چگونه با اهل بیت (‌ع) ارتباط برقرار کنند و از سوی دیگر به صورت غیرمستقیم مسائل دینی به آنها آموزش داده می شود.

همچنین در خانه‌هایی که مراسم روضه برگزار می‌شود، کودکان با کمک در برگزاری و پذیرایی از مهمانان در لذت پذیرایی از عزاداران اهل بیت (ع) شریک شده و روحیه مسئولیت‌پذیری در آنها تقویت می‌شود.

آیت‌الله بهجت: گریه رابطه انسان با آن طرف عالم است

فرزند مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت درباره تقید پدر بزرگوارشان به برپایی مجلس عزای امام حسین (ع) می‌گوید: «پدرم می‌گفت: گریه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گریه، واسطه و رابطه است. وقتی که می‌خواهید وارد حرمی شوید و پا به حریمی بگذارید، طلب اجازه می‌کنید و اذن دخول می‌گیرید. می‌گویید یا خداوند من وارد شوم؟ یا پیامبر وارد شوم؟ یا امام وارد شوم؟ و در روایت است که اگر برای اذن دخول زیارت امام حسین (ع) اشک از چشمت جاری شد، بدان اجازه داده شده است.

پس این اشک رابطه انسان با ماوراء است. این اشک یک نشانه است. یک رمز است. فقط یک اتفاق فیزیکی نیست. پدرم تأکید داشت خود گریه یک اذن و اجازه است. مثل چراغی است که روشن می‌شود و برای تو نشانه است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن داده‌اند. این عین عبارت آقاست. پس اشک گاهی به اعلی علین وصل است و کلیدش از آنجا زده شده است. ممکن است خیلی‌ها این را نفهمند و بگویند خرافات است، در حالی‌که این اشک به عالم بالا مربوط می‌شود.

پدرم می‌گفت: گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات است. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب! چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر سیدالشهدا (ع) رقت روحی است و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است. کلید آن از نهان قلب خورده است و این خیلی ارزشمند است.»

دهه اول محرم سیاسی‌ترین ایام سال و عامل بقای اسلام

قطعا همین روضه ها و مجالس سینه زنی است که اسلام و تشیع را تا به امروز زنده و پویا نگه داشته است وگرنه باید سال‌‌ های سال بود که دیگر نامی از اسلام باقی نمی بود.

به درستی که امام خمینی (ره) فرمودند: والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام دین سیاست است قبل از اینکه دین معنویات باشد. (صحیفه امام، ج۱ص۲۷۰و ج۶ص۴۶۷)

«ماربین» نویسنده مسیحی آلمانى در اثر خود مى‌نویسد «بى‌اطلاعى بعضى از تاریخ نویسان ما موجب شد که عزادارى شیعه را به جنون و دیوانگى نسبت دهند. ولى اینان گزافه گفته و به شیعه تهمت زده‌اند؛ ما در میان ملل و اقوام، مردمى مانند شیعه پرشور و زنده ندیده‌ایم، زیرا شیعیان به واسطه به پا کردن عزادارى حسینى سیاست‌هاى عاقلانه‌اى را انجام داده و نهضت‌هاى مذهبى ثمربخشى را به وجود آورده‌اند.»

وی همچنین می‌گوید: «هیچ چیز مانند عزادارى حسینى نتوانست بیدارى سیاسى در مسلمانان ایجاد کند.» (سیاسة الحسینیة، ص 44)

حجت‌ الاسلام و المسلمین «علیرضا پناهیان» نیز می‌گوید: «اگر بپذیریم که دهۀ اول یا هفتۀ اول محرم، به‌ نام امربه معروف و نهی ازمنکر باشد، طبیعتاً این دهه سیاسی‌ترین دهۀ سال خواهد بود؛ چون امربه معروف و نهی ازمنکر در درجۀ اول، سیاسی است.

اینکه ما با شنیدن امربه معروف و نهی ازمنکر، یاد بی‌حجابی و مسائلی از این دست می‌افتیم، ناشی از اشتباه ما در دینداری است. امربه معروف و نهی ازمنکر، اول به مسائل کلان مربوط می‌شود، بعد به مسائل جزئی‌تر.

وقتی امام حسین (ع) فرمود: «اُرِیدُ اَن آمِر بِالمَعروفِ وَ اَنهَی عَنِ المُنکَرِ» بعدش یک حرکت سیاسی انجام داد. ایشان می‌خواست از یاران خود در کوفه، برای کوبیدن قدرت سیاسی باطل کمک بگیرد؛ که البته یارانش بی‌وفایی کردند.»

گره خوردن دفاع مقدس با روضه‌های اهل بیت(ع)

دوران دفاع مقدس ما نیز پر است از خاطرات رزمندگانی که با روضه‌های امام حسین (ع) و اهل بیت دل به صحنه نبرد می‌زدند و تنها هدف‌شان حفظ اسلام و راه امام حسین (ع) بود و هیچ واهمه‌ای از شهادت در این مسیر نداشتند. وصیت‌نامه شهدا و خاطرات آنان بهترین و روشن ترین سند این مدعاست.

در کتاب «چشم بیدار حماسه» خاطراتی از سرلشکر شهید «غلامحسین افشردی» با نام مستعار «حسن باقری» آمده است: او عاشق مولایش بود، آن روزها، در ایام سوگواری امام حسین (ع) و درست قبل از عملیات محرم، فرماندهان سپاه در قرارگاه فتح واقع در منطقه عین خوش، جلسه هماهنگی تشکیل داده بودند، حسین خرازی، مهدی زین الدین، مجید بقایی و حسن باقری در جلسه حاضربودند. پس از پایان جلسه، حاج حسن باقری با قد و قواره بلند ایستاد و با حزن و اندوه، مصائب کربلا را به زبان آورد. بعد، از روی کتابی که در دست داشت، شروع به خواندن کرد. وقتی به این جمله حضرت قاسم رسید که شهادت از عسل برای من شیرین‌تر است،  دیگر نتوانست طاقت بیاورد و خودش را کنترل کند. جمله‌ها را بریده بریده و با هق هق گریه ادا می‌کرد. در همین حال با چفیه چشم‌هایش را پاک می‌کرد. بقیه تحت تاثیر قرار گرفته و با صدای بلند گریه می‌کردند، او دیگر نتوانست ادامه بدهد . نشست روی زمین و های های گریه کرد. (چشم بیدار حماسه، خاطراتی از سرلشکر شهید حاج حسن باقری، ص 121).

در کتاب «خط شکنان، مجموعه خاطرات» در خاطرات شهید حمیدرضا همت آمده است: «فرمانده گردان به من و برادر حمیدرضا همت و برادر تورجی‌زاده دستور داد تا سنگر کمینی را نزدیک عراقی‌ها حفر کنیم و همانجا مستقر شویم. مدتی گذشت. دشمن متوجه ما شده بود و باید در همان مکان می‌ماندیم و با گشتی‌های دشمن درگیر شده و از نفوذ آنان به جبهه اسلام جلوگیری می‌کردیم. یکی از گلوله‌های خمپاره دشمن، نزدیک سنگر ما اصابت کرد و برادر حمیدرضا همت سر از بدن پاکش جدا شد و به فیض شهادت رسید. او را با مشکلات فراوانی به عقب آوردیم. شب بعد، برادر محمدرضا تورجی‌زاده در خواب، همت را دید که می‌گفت: «آرزو داشتم مانند امام حسین (ع) به شهادت برسم که به حمد خدا رسیدم. اما سر امام مفقود نشد، سر مرا با جنازه‌ام به عقب بفرستید.» شب بعد بچه‌ها دوباره جلو رفته و سر این شهید را پس از دو ساعت جست وجو، یافته و به عقب انتقال دادند. (خط شکنان، مجموعه خاطرات، ص 75).

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها