گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- کبری درویشپیشه؛ امروزه مشاهدهی بیحجابی و بدحجابی در میان جوانان و نوجوانان جامعه زنگ خطری است برای دست به کار شدن صاحبنظران و مصلحتاندیشان؛ تا عزم جزم کرده و تمام تدابیر خویش را در جهت مبارزه با این پدیدهی شوم که غرب تمام توان خود را برای رواج بی بندوباری کرده است بکار گیرند.
پس از آن جا که بدحجابی معضلی بزرگ در جامعه کنونی ما است تلاش شده که در این تحقیق ضمن اشاره به معنا ومفهوم حجاب وتاریخچه آن؛ به عوامل گرایش به بد حجابی اشارهای کوتاه شده تا ضمن شناخت آفات و نا بهنجاریهای آن از فلسفه پوشش اطلاع یافته و در افکار و رویّه خویش، در زمینه پوشش تجدید نظر بنمایند.
چرا که بی شک امروزه دشمنان عفاف وحجاب که سنگ آزادی زن را به سینه زده؛ مایلند تا او را با پلاک آزادی، اما با پیکری عریان و بزک کرده در صحنهی اجتماع وارد نمایند.
واژه حجاب
حجاب واژهای عربی است بامعانی متعدد؛ مانند: پوشش، وسیلهی پوشیدن، حائل و...؛ درکتاب "لسان العرب"دربارهی معانی آن چنین آمده است: حجاب به معنای "پوشش"است. زن محجوبه یعنی زنی که به وسیلهای پوشیده شده است. هم چنین حجاب نامی است برای آنچه بدان خودرامی پوشانند. آن چه میان دوچیزحائل گرددنیز"حجاب " نامیده میشود (فهیم کرمانی، ۱۳۷۲، ۲۲).
کلمه "حجاب" هر چند دراستعمالهای روزمره به معنی پوشش زن به کار میرود، ولی در لغت چنین مفهومی را ندارد. حجاب در لغت به معنی چیزی است که در میان دو شیء حائل میشود. به همین جهت، پردهای که در میان امعاء و قلب وریه کشیده شده (حجاب حاجز) نامیده میشود (محمدی آشنایی، ۱۳۷۳، ۶).
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است. درقدیم و مخصوصا دراصطلاح فقها کلمه «ستر» به معنای پوشش به کاررفته است. این کلمه ازآن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هرپوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده میشودکه از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد (مطهری، ۱۳۷۶، ۷۹).
نویسندهی کتاب «حجاب درادیان الهی» ازقول «علامه نقدی» می نویسد: در شرع برای «حجاب» سه اطلاق وجوددارد: ۱- این که زن تمام اجزای بدنش را. مگرآن مقداری که مجازشمرده شده است. ازهر ناظری که نگاه کردنش بدان جایزنیست، بپوشاند.۲- این که دربیت خویش بماند وجز هنگام ضرورت، ازآن خارج نشود. ۳- حایلی که بین زن ومردان نامحرم ساتر قرار میگیرد. (محمدی آشنایی، ۱۳۷۳، ۸).
تاریخچه حجاب
پیشینه حجاب به عنوان امری فطری به خلقت اولین انسانها میرسد، زمانی که آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه، عریان شدند و بلافاصله خود را با برگهای بهشتی پوشاندند. قدر مسلم این است که قبل از اسلام نیز در میان برخی ملل حجاب وجود داشته است (فهیم کرمانی، ۱۳۷۲، ۲۰).
اطلاع از جنبه تاریخی در این زمینه کامل نیست. اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بودهاند اظهار نظر کنیم. قدر مسلم این است که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است. تا آن جا که در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و از آن چه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیلهی اسلام در عرب پیدا شده است.
در ایران باستان، حجاب سخت و شدیدی حکمفرما بوده، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدهاند. به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آیین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا میشده که در اتاقی محبوس بوده، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و از معاشرت با او پرهیز داشتهاند، سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است (طباطبایی، ۱۳۸۹، ۱۱۹).
او در بخشی دیگر از نوشتههای خود آورده است: "زنان طبقات بالای اجتماع جرئت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نشد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرانشان باشد؛ ببینند. در نقشهایی که در ایران باستان برجای مانده، هیچ زنی دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظرنمی رسد. "
"کنت گوبینو" در کتاب سه سال در ایران، نیز معتقد است که حجاب شدید دورهی ساسانی، در دورهی اسلام در میان ایرانیان باقی ماند. او معتقد است که آن چه در ایران ساسانی بوده است تنها پوشیدگی زن نبوده است بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است. مدعی است که خودسری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن زیبایی در خانه داشت نمیگذاشت کسی از وجودش آگاه گردد و حتی الإمکان او را پنهان میکرد، زیرا اگر معلوم میشد که چنین خانمی در خانهاش هست دیگر مالک او و احیاناً مالک جان خودش هم نبود. در هند نیز حجاب سخت و شدیدی حکمفرما بوده است، ولی درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و یا بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تأثیر مسلمانان و مخصوصاً مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفتهاند. آن چه مسلم است این است که حجاب هندی نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است.
پژوهشها نشان میدهد که زنان ایران زمین از زمان مادها، دارای حجاب کاملی شامل: پیراهن بلند چیندار، شلوار تا مچ پا و چادر بر روی لباسها بودند. برابر متون تاریخی در آن زمانها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بود. در سال ۱۹۰۶ میلادی پروفسور " رودنکو" باستان شناس روس در مغولستان جنوبی، قطعه فرشی به دست آورد که قدیمیترین گونه قالی در جهان به شمار میرود.
آن چه در فرش مذکور جلب توجه میکند نقوش دو رویه آن است بر یک طرف تصویر چند بانو (احتمالاً شاهزادگان هخامنشی) به حالت ایستاده نقش شده در حالی که سراندازهایی بر سر دارند، در طرف دیگر تصویر چند بانوی اسب سوار دیده میشود که چادرهایی شبیه چادر زنان کنونی عشایر جنوب بر سر دارند. پیدایش این فرش منقوش نشان دهندهی آن است که در دوره هخامنشی چادر یک پوشش ایرانی بوده است و بانوان ایرانی از هر قشر و طبقهای از آن به عنوان پوشاک ملی استفاده میکردند. کشف و پیدایش تعدادی پیکره و مجسمه در همین دوره که از سنگ و فلز ساخته شده افزون بر ثبات، وجود حجاب کامل پیش از اسلام در ایران باستان، روشن میکنند که بانوان ایرانی بر خلاف یونانیان ملبس به چادر بوده و از برهنگی خودداری میکردهاند.
هم چنین نقوشی که از بانوان ساسانی، در بشقابهای ساخته شده از نقره، باقی مانده است، نشان میدهد که هر یک از بانوان چادری به خود پیچیده دارند.
«آرتو کریستن سن» و دیگر خاورشناسان نیز وجود و حضور چادر را در دوره ساسانی تأیید کردهاند. نکته قابل توجه این است که چادر در این دوران نیز ویژه طبقه یا گروه خاصی از بانوان نبوده، بلکه عموم بانوان از آن استفاده میکردند. وجود انواع حجابها و پوششها در دورههای مختلف تاریخی فوق در بین اقوام مختلف و در ادیان متفاوت همه دلایل و شواهد تاریخی روشنی بر فطری بودن اصل حجاب و پوشش نیز هستند (کریستین سن، ۱۳۷۰، ۱۱۲)
ادامه دارد...
102