به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، همسر شهید مدافع حرم علی سلطانمرادی در جمع همسران شهدای مدافع حرم در معراج الشهدای تهران با بیان خاطرهای به زنده بودن شهدا و حیات آنان در دنیا اشاره کرد و گفت: آیه «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ» سالهاست با روزهای من گره خورده. وقتی سال گذشته دخترم فاطمه قرار بود به کلاس اول برود با مدیر مدرسه صحبت کردم و خواستم فاطمه را روز اول به مدرسه نبرم، چون پدرها همراه بچهها میآیند و با دیدن این صحنه ممکن است دخترم اذیت شود. ایشان مخالفت کرد و گفت اطلاعیه میدهم هیچ پدری حضور نداشته باشد که من قبول نکردم. یکی از آقایان عضو انجمن پیشنهاد داد روز اول مهر ساعت هشت صبح به منزل بیاید و فاطمه را با عزت و احترام به مدرسه ببرد. این آقا متاسفانه اواخر شهریور سکته خفیفی داشت با این حال پای قولی که داده بود ایستاد. شبی که صبحش قرار بود دنبال فاطمه بیاید خواب دید و در خواب ندایی به او رسید با این مضمون که دختری که قرار است فردا به دنبالش بروید پدر دارد و شما حق ندارید دخالتی در کارش بکنید برو و آیه وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ را بخوان. این آقا هم بعد خواب از کارش منصرف شد.
حضور در معراج الشهدا دعوت شده است
این همسر شهید با اشاره به حس و حال خود از قرار گرفتن در فضای معراج الشهدا بیان کرد: معراج الشهدا برای ما جای خاصی است. من بعد از چهار سال از شهادت به معراج الشهدا آمدم. کسانی که به این مکان قدم میگذارند دعوت شده هستند. همه شهدا در این محل حضور دارند و ما را دعوت کردند. من وقتی بعد از چهار سال در این مکان به دیدن شهیدم آمدم، نتوانستم با او حرفی بزنم، انگار به زیارت آمده بودم، از ابتدای حرکتم به سمت معراج هر آنچه برای زیارت انجام میدادم را انجام دادم تا به معراج الشهدا رسیدم. لحظات سخت و شیرینی بود.
شهدا دنیا و آخرت را کنار نگذاشته بودند
وی با اشاره به ویژگیهای همسرش و دیگر شهدای مدافع حرم اظهار داشت: شهدا کسانی بودند که خالصانه زندگی و عمل کردند. نمونهاش کسی است که خودم با او زندگی کردم. اولین بار که با او صحبت کردم، گفت ممکن است شهید شود، خودش را آماده شهادت کرده بود. در نامههایی که برای من نوشته گفته است که حتی در بهشت هم تو را فراموش نمیکنم. حتی لحظهای به مرگ فکر نمیکرد و همه چیزش را برای رضای حق و رسیدن به شهادت گذاشته بود. همسران ما، هم نفسان ما، تاجرانه زندگی کردند من لحظه به لحظه میدیدم که زندگی را زندگی میکند و دنیا و آخرت را کنار نگذاشته بود. از راه حلال همه جوره با دنیا بود.
همسر شهید ادامه داد: برای رسیدن به هر هدفی تلاش مضاعف میکرد. در یک سال مترجم زبان عربی شد و در حیطه نظامی کتابهای خوبی را ترجمه کرد که در حال حاضر همکارانش از آن استفاده میکنند. ایشان لپ تاپ یکی از دوستانش را که روشن نمیشد قرض گرفت و توانست آن را روشن کند، با همان لپ تاپ ترجمههای ارزندهای انجام داد، اصلا محدودیتها او را محدود نمی کرد.
همسر شهید مدافع حرم به وظیفه امروز همسران شهدا اشاره کرد و گفت: امروز وظیفه من به عنوان یک همسر پاسدار و همسر شهید سنگینتر است. من و امثال من الگو نیستیم؛ چرا که ذرهای از دردهای بزرگان کشیدند را نکشیدیم. ما فقط در راه این شهدا بودیم.
چطور میتوانی انقدر راحت دل بکنی؟!
وی به خاطرهای از اولین دیدار خود با همسران شهدا اشاره کرد و افزود: این شهدا آنقدر بزرگ هستند که هرکدام از همسران شهدا میتوانند از کرامت شهیدشان بگویند. اولین بار که همسر شهید ترک را دیدم چنان بغض کردم که وقتی داخل ماشین برگشتم سرم درد میکرد. یک لحظه رو کردم به همسرم و گفتم شما چطور میتوانید آنقدر راحت دل بکنید. این واقعا سخت است. قشر مذهبی عاشقانهترین و زیباترین زندگیها را تجربه میکنند؛ چرا که زندگی الهی دارد و همین است که زندگیاش را زیبا می کند. دومین دیدارم با همسر شهید ترک در تشییع شهید حیدری بود. علی آقا به من گفت همسر شهید ترک آمده برو به او بگو چیزی لازم ندارد، یا نمیخواهد با کسی صحبت کند من برایش انجام میدهم. ما همسران شهدا یکسری قبل از شهادت همسرانمان همدیگر را دیدیم و یک عده هم بعد از شهادت همسرانمان باهم آشنا شدیم.
خطای ما را پای شهدا و اسلام نگذارید
همسر شهید مدافع حرم به سختی زندگی همسران شهدا در شرایط امروز اشاره کرد و گفت: در این زمانه شهادت همسر سخت است، ما سختی زیاد دیدیم، روضه خانههای ما قطع نمیشود، هر لحظه بچهها بهانه پدر را میگیرند و باید زخم زبانهای مردم را هم تحمل کنیم. مردم بیشتر خانوادههای شهدا را درک کنند و با دید بازتری به آنان نگاه کنند. اگر من همسر شهید خطایی کردم خطای من را پای اسلام و شهید و مقدسات ننویسید. خدا لطفی کرده و تاجی روی سر ما گذاشته تا همسر شهید مدافع حرم باشیم، میدانیم کم مقامی نیست؛ اما از خدا میخواهیم کمکمان کند تا شرمنده نباشیم.
انتهای پیام/ 141