پیام‌ها و پیامدهای حمله به آرامکو

حمله نیروهای مردمی و ارتش یمن به پالایشگا‌ه‌های «بقیق» و «خریص» شرکت آرامکو در شرق عربستان، از لحاظ شدت و غافلگیری بوجود آمده، تاثیرات مهم سیاسی و اقتصادی در منطقه و جهان در پی داشت.
کد خبر: ۳۶۴۲۱۲
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۲ - 29September 2019

پیام‌ها و پیامدهای حمله به آرامکوگروه بین‌الملل دفاع‌پرس- شعیب بهمن؛ حمله نیروهای مردمی و ارتش یمن به پالایشگا‌ه‌های «بقیق» و «خریص» شرکت آرامکو در شرق عربستان سعودی، از لحاظ شدت و غافلگیری بوجود آمده، تاثیرات مهم سیاسی و اقتصادی در منطقه و جهان در پی داشت.

این حمله که به کاهش پنج میلیون بشکه‌ای تولید نفت شرکت آرامکو منجر شد، از پیامدهای جنگ خونینی است که عربستان سعودی طی سال‌های اخیر علیه مردم یمن آغاز کرده است؛ اگرچه در گذشته دولت سعودی به صورت یکجانبه مردم یمن را مورد هدف قرار می‌داد، حمله به تاسیسات نفتی آرامکو نشان داد که بسیاری از معادلات موجود دستخوش دگرگونی و تحول شده‌اند.

شرکت سعودی آرامکو که تحت مالکیت دولت عربستان قرار دارد، از سال ۱۹۳۳ فعالیت خود را آغاز کرده است. این شرکت که دارای بالاترین حجم ذخایر نفتی اثبات شده‌است، از لحاظ مالکیت ذخایر نفت خام و گاز طبیعی، یکی از با ارزش‌ترین شرکت‌های جهان محسوب می‌شود.

اگرچه آرامکو به دلیل اهمیت و ارزش خود با پیشرفته‌ترین سامانه‌های دفاعی و نظامی محافظت می‌شود، با این حال، نیروهای مردمی و ارتش یمن موفق شدند ضربه‌ای بی‌سابقه به تاسیسات نفتی عربستان وارد کنند. این ضربه به حدی جدی و مثمر ثمر بود که نه‌تنها حدود نیمی از تولید نفت سعودی‌ها را از مدار خارج کرد، بلکه باعث شد تا این کشور از یک صادر‌کننده نفت و فرآورده‌های نفتی به یک وارد‌کننده تبدیل شود.

از لحاظ سیاسی آنچه در آرامکو اتفاق افتاد، دارای پیام‌های قابل توجهی بود.

نخست آنکه اقدام نیروهای مردمی و ارتش یمن در مورد هدف قرار دادن تاسیسات نفتی عربستان نشان داد که بازیگران کوچک و به ظاهر ضعیف، توانایی وارد آوردن ضربه‌های بزرگ و اساسی دارند.

دوم آنکه اقدام نیروهای مردمی و ارتش یمن اثبات کرد که تجاوز یکطرفه عربستان به کشوری که فاقد نیروی دفاعی لازم برای دفاع از خود است، همیشه با یک نتیجه از پیش تعیین شده به پایان نمی‌رسد. در واقع اقدام ارتش یمن در مورد هدف قرار دادن آرامکو، تغییر معادلات میدانی و شرایط حاکم بر تجاوز یک​طرفه سعودی علیه مردم یمن بود.

سوم آنکه اقدام ارتش یمن نشان داد که نمی توان بر سایر کشورها فشارهای مضاعف وارد کرد؛ اما انتظار پاسخ مقتضی از آنها نداشت. اگر چه نیروهای مردمی و ارتش یمن از لحاظ قدرت نظامی بسیار ضعیف​تر از عربستان سعودی هستند، اما پاسخ نامتقارن آن‌ها در آرامکو توانست معادلات را به کلی تغییر دهد.

چهارم آنکه خرید و انباشت تسلیحات نظامی به تنهایی نمی‌تواند ضامن تامین امنیت یک کشور باشد. در واقع کشوری همچون عربستان که با هزینه ۶۷.۶ میلیارد دلاری در مقام سوم بیشترین هزینه‌کرد نظامی در جهان قرار دارد، با تمام خریدهای پیشرفته تسلیحاتی خود هم دارای آسیب​پذیری‌های قابل توجهی است.

پنجم آنکه در نظام بین‌الملل فعلی، آمریکا دیگر قادر به حمایت تمام قد از متحدان سنتی خود نیست. در واقع آمریکا نه‌تنها فاقد قدرت و توانایی دفاع از متحدان خود است، بلکه حتی توان محافظت از خویش را هم از دست داده است.

در نتیجه مهم‌ترین درسی که اقدام نیروهای مردمی و ارتش یمن در بر داشت، این بود که صرف برخورداری از قدرت نظامی و تسلیحات پیشرفته یا کسب حمایت قدرت‌های بزرگ نمی‌تواند تامین کننده امنیت یک کشور باشد. در واقع آنچه می‌تواند موجب تامین امنیت برای عربستان سعودی شود، نه به راه انداختن جنگ و درگیری با کشورهای منطقه، بلکه پیروی از منش صلح و دوستی و احترام متقابل است.

از این رو آینده موقعیت عربستان سعودی در منطقه بیش از همه به سیاست‌های دولت این کشور مرتبط است. اگر دولت سعودی به جنگ افروزی خود ادامه دهد، نه‌تنها درگیر یک آتش​بازی گسترده می‌شود، بلکه در قعر چاهی که خود کنده است، خواهد سوخت.

انتهای پیام/ 411

نظر شما
پربیننده ها