به گزارش دفاع پرس، هویت تکفیری در منطقه خاورمیانه، هویتی گره خورده با متحجرانهترین شیوههای تفکر است. اصولا این تفکر که ریشه در اندیشههای کسانی چون «احمد بن تیمیه» دارد، بهعنوان یک راهبرد و نه یک تاکتیک، در برابر هر پدیده جدیدی مقاومت میکند. این نگاه راهبردی متحجرانه در نهایت یک هدف اساسی را دنبال میکند و آن خالص ماندن هویت با استفاده از روشهای سلبی است.
عربستان سعودی همچنان رانندگی را برای زنان مجاز نمیشمارد. طالبان افغانستان به زنان اجازه کار نمیداد، تلویزیون و اینترنت را حرام اعلام کرده بود و با هرگونه ظواهر دنیای جدید بهشدت مخالفت میکرد. شنیده شده که در بین علمای تکفیری کسانی بودهاند که حتی استفاده از تلفن را حرام میدانستند چرا که در صدر اسلام مورد استفاده نبوده است.
بر این اساس، بهدرستی مشهور است که تفکر تکفیری با نوعی تحجر و طرد پدیدههای زندگی نوین درآمیخته است. این تحجر یک «رینگ حفاظتی» برای هویت تکفیری است و بهصورت یک مانع اجازه نمیدهد پیروان این اندیشه، تحت تاثیر فضای بینالاذهانی دیگر فرهنگها قرار گیرند. حتی به یک معنی میتوان چنین اظهار داشت که تکفیریها، از تحجر بهعنوان ابزار «بقا» بهره میبرند چرا که بقای این جریان منوط به بقای شالوده هویتی آنهاست.
اما ظهور گروهک تروریستی داعش بارقههایی از شکاف در این رینگ حفاظتی را نشان میدهد. بهنظر میرسد داعش چندان به لزوم حفظ شالوده هویتی خود از طریق گریز از ظواهر مدرنیته اعتقادی ندارد.
طی چند ماهه اخیر، رخدادهایی بودهاند که توجه به برخی از آنها را نباید از دست داد:
- در شرایطی که حتی یک عکس قابل اعتماد از «مولوی محمد عمر»، کسی که طالبان وی را خلیفه قرار داده بود هرگز منتشر نشد، «ابوبکر البغدادی»، خلیفه خودخوانده داعش در همان اوان تسلط این گروه بر شهر موصل، در یکی از مساجد خطبه خواند و تصویر وی فیلمبرداری شد؛
- تصاویر خلیفه داعشی، اندکی بعد توسط سمپاتهای این گروهک تروریستی در شبکههای اجتماعی قرار گرفت. از این جهت، نهتنها برای بغدادی و یارانش تصویربرداری حرام نبود، بلکه استفاده از شبکه اینترنت و حضور در شبکههای اجتماعی مجازی هم حلال بهنظر رسید؛
- در شبکه یوتیوب، فیلمهای متعددی از گروهک تروریستی – تکفیری داعش منتشر شده که تنها یک سلسله از آنها، مجموعه «و لو کره الکافرون» است. جدا از اینکه در این ویدئوها، اوج خشونت داعش به تصویر کشیده میشود تا راهبرد «النصر بالرعب» این گروهک محقق گردد، از تکنیکهای مدرن فیلمبرداری در آنها استفاده شده تا آنجا که برخی میگویند شبیه به فیلمهای هالیوودی است؛
- برخی حامیان گروهک تکفیری داعش مستمرا در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر در حال تبلیغ به نفع آن هستند. در همین ایام عزاداری اربعین، بسیار بودند این دسته کاربران که تلاش میکردند با رعب افکندن، راهپیمایی اربعین را تحت تاثیر قرار دهند که البته هرگز موفق نشدند.
با این وصف، روشن است که داعش بهعکس اسلاف تکفیری خود استفاده از ابزارهای مدرن رسانهای را پذیرفته است. به باور نگارنده این سطور، برای تمام کسانی که با تفکر تکفیری در تضادند، اعم از شیعه، سنی و دیگران، این رویکرد جدید داعش هم تهدید در بر دارد و هم فرصت.
* تهدید
محرومیت یکی از اصلیترین علل فرهنگی گرایش به افراطیگری است. این محرومیت صرفا محرومیت مادی نیست بلکه فقر فرهنگی و جهل را هم باید از مصادیق و انواع آن برشمرد. غالب کسانی که به گروههای تکفیری میپیوندند کسانی هستند که در جامعه خود بهخاطر عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سرخوردهاند.
متاسفانه در تمام جهان و بالاخص در منطقه غرب آسیا همچنان محرومیت از انواع مختلف گسترده است و زمینه برای انحراف وجود دارد. در چنین شرایطی گسترش دامنه تبلیغات داعش از روشهای صرفا سنتی به روشهای مدرن میتواند تعداد افرادی را که بهسوی تفکر سراپا انحراف تکفیری جذب میشوند افزایش دهد.
این تنها به معنای افزایش پیادهنظام داعش در میادین نبرد نیست بلکه بهمعنای ورود تفکر تکفیری به کف جوامع مختلف و تسری آن است. تئوریسینهای تکفیری در سالهای پس از یازده سپتامبر که کار تشکیلاتی برای آنها سخت شده بود روش جدیدی از جهاد را «اختراع» کردند که جهاد فردی نام داشت. بر اساس این روش هر کس در هر جای جهان باید خود به تنهایی دست به اقدامات تروریستی از جمله عملیات انتحاری بزند.
گسترش تمایلات افراطیگرایانه که خود ناشی از جهل و فقر است، امنیت فکری و اجتماعی جوامع مختلف را تهدید میکند بالاخص جوامع اهل سنت را که تکفیریها خود را به آنان منتسب میکنند و اساسا برای جذب جوانان این جوامع است که تبلیغ میکنند.
* فرصت
اما به باور صاحب این قلم، فرصتی که رویکرد جدید داعش ایجاد کرده بههیچ وجه کوچکتر از تهدیدی که با آن تحمیل میکند نیست.
همانطور که پیشتر ذکر شد، بقای تفکر تکفیری منوط به بقای هویت تکفیری است و بقای این هویت تاکنون با یک رینگ حفاظتی تامین شده که تحجر است. وقتی اجازه ورود عناصری از فرهنگ مدرنیته – نرمافزار مدرنیته و نه سختافزار آن - به ساحت نامیمون هویت تکفیری داده شود، این به معنای آن است که تکفیریها از رینگ حفاظتی خود خارج شده و به فضای رقابتهای فرهنگی پای نهادهاند، جایی که در آن بهشدت ضعف دارند و اصولا حرفی برای گفتن ندارند.
تفکر تکفیری فاقد اجتهاد و پویایی است و در مواجهه با سایر پدیدههای فرهنگی قابلیت دگردیسی جدی دارد. کاری که تاکنون برای حفاظت از خود میکردند، پرهیز از مواجهه با پدیدههای فرهنگی دیگر بود اما امروز از آن لاک دفاعی خارج شدهاند. هویت تکفیری اکنون به کودک دنیاندیدهای شبیه است که ناگهان با امواج اطلاعات مواجه میشود.
داعش با این اقدام عملا خود را در معرکهای قرار داده که با تفنگ نمیتوان در آن پیروز شد. پیروزی در این میدان ابزارهای نرم میخواهد که بعید است در حوزه فرهنگی شمشیری در نیامشان باشد و از چشمه تفکر اخباریگریشان قابلیت مواجهه نرم بجوشد.
اجازه ورود عناصر جدید فرهنگی به حوزه هویت تکفیری یک واقعه ساده و اتفاقی نیست. داعش انبوه شدن نیروهایش را به برجا ماندن هویتش ترجیح داده و این پدیده برای مخالفان این هویت خبیث، فرصتی فراهم میآورد که بال و پرش را بچینند و همانطور که این روزها اجساد مزدوران داعشی از میادین نبرد جمع میشود، جسد هویت تکفیری نیز در پیشگاه وجدانها به دار آویخته شود.
منبع: فارس