رمز ماندگاری نظام اسلامی رسیدن به همه ابعاد استقلال است

شهید بهشتی رمز اقتدار ایران اسلامی را استقلال در همه ابعاد آن می‌دانند که اگر این استقلال دچار نقص شود، عملاً آزادی نیز وجود نخواهد داشت.
کد خبر: ۳۶۸۰۲۶
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۰ - 31October 2019

رمز مانایی نظام اسلامی رسیدن به همه ابعاد استقلال استبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، دو واژه استقلال و آزادی معانی گسترده و متعددی دارد که وقتی در کنار عبارت جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد به حقیقت خود نزدیک‌تر می‌شوند. با این حال باید این دو واژه موردبررسی قرار بگیرد تا بدانیم منظور از استقلال و آزادی در یک کشور اسلامی چیست و برای تحقق آنچه مسیری را باید طی کرد.

«داود فیرحی» در کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» با عنوان فرعی «تحول حکومت‌داری و فقه حکومت اسلامی» تا حدودی به این مسئله پرداخته است. نویسنده در فصل ششم کتاب خود تحت عنوان «الهیات حکومت در ایران معاصر» و در بخش «حکومت و استقلال» به تفسیر و تشریح این بحث پرداخته است که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید:

«استقلال از ارکان اندیشه دولت در ایران معاصر است. این واژه هرچند با کلمه آزادی دوقلوهای مفهومی در ایران جدید را تشکیل می‌دهند، اما در مجموعه متون مربوط به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (شامل مقدمه و متن پیش‌نویس، مشروح مذاکرات خبرگان قانون اساسی 58، متن قانون اساسی مصوب 58 و 68 و نیز مذاکرات هیئت تدوین متمم قانون اساسی سال 1368) واژه استقلال حداقل یازده بار بیش از آزادی تکرار شده است.

این برتری البته اتفاقی نیست، بلکه از اولویت استقلال بر آزادی در این نوع از حکومت دارای (governmentality) است. در مقدمه پیش‌نویس قانون اساسی تأکید شده است؛ وقتی استقلال همه‌جانبه تحقق می‌پذیرد، آزادی‌ها نیز واقعیت پیدا می‌کند آزادی در استقلال و استقلال در آزادی و تحصیل این دو ممکن می‌گردد. بدین‌سان آزادی نیز تعریفی دیگر می‌یابد.

عبارت بالا که حاکی از پیوند اسلام، استقلال و آزادی است، اساس تصور حکومت در ایران امروز را شکل می‌دهد. چنین می‌نماید که این سه ارتباط طولی دارند، به‌گونه‌ای که؛ آزادی تابعی از استقلال و این دو تابعی از اسلام دیده‌شده‌اند. از حیث اهمیت نیز، چنان‌که تجربه جمهوری اسلامی نشان می‌دهد؛ ابتدا بر اولویت اسلام، آن‌گاه استقلال و سپس آزادی تکیه شده و تأکید می‌شود. شهید بهشتی درباره نسبت استقلال و آزادی می‌گوید:

منظور از استقلال، استقلال افراد نیست بلکه استقلال جامعه است در برابر قدرت‌های خارج از جامعه. این قدرت‌های خارج از جامعه گاهی می‌آیند بخشی از سرزمین یک جامعه را می‌گیرند می‌شود نقض تمامیت ارضی، ولی گاهی این‌طور نیست. یک وجب از خاک کشوری رسماً در تصرف حکومت و یک کشور بیگانه نیست ولی اقتصاد کشوری وابسته به آن کشور دیگر است.

سیاست کشوری وابسته به آن کشور دیگر است؛ یعنی یک کشوری می‌آید و به‌گونه‌ای قراردادهایی با کشور دیگر می‌بندد که عملاً دست خودش را در شکوفایی آزاد استعدادها در ابعاد فرهنگی و سیاسی و غیره می‌بندد؛ یعنی نقض استقلال اجتماعی خودبه‌خود منجر می‌شود به نقض آزادی‌ها و بالعکس نقض آزادی انسان‌ها در تعیین سرنوشت منجر می‌شود به این‌که به‌شکلی در کام بیگانه بیفتد چون بالاخره نتیجه‌اش این است که قدرت حاکم متکی به مردمش نمی‌باشد و خودبه‌خود باید از طریقی به بیگانه متوسل شود.

این عبارت آشکارا ملازمه استقلال و آزادی را نشان می‌دهد، اما همچنین، این عبارت را اگر در زمینه حیات حاکم بر شرایط انقلابی این دوره قرار دهیم، خواهیم دید که در مجموع سهم استقلال بیش‌تر و کفه آن سنگین‌تر است.»

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها