به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، شهید «سیدجواد(قاسم) مرتضوی» فرزند «میرمحمد» در تاریخ یکم فروردین ماه سال 1345 در دیوکلای بابل چشم به دنیا گشود و در هشتم آبان ماه 1365 در منطقه اروندکنار به شهادت رسید.
قسمتی از وصیتنامه این شهید بزرگوار در ادامه میآید:
بار الها! همانگونه که میدانی امروز که دارم وصیتنامه ام را برای چندمین بار مینویسم با آگاهی کامل راهی جبهه میشوم تا همچون اصحاب بدر، خندق و حنین، دین رسول الله(ص) را یاری کنم تا درخت اسلام را اگر خداوند لیاقت داد با خونم آبیاری گردد.
خدایا مدت زیادی است که با قبول انواع مشقتها انتظار رفتن به عملیات را داشتم که در یک حمله بزرگ شرکت کنم و از تو میخواهم سعادت شهادت را نصیبم گردانی.
پروردگارا! اگر میدانی ریختن خونم بیشتر از زنده ماندنم و خدمت ناچیز من ارزش دارد من آمادگی کامل را دارم و شهادتم را نزدیک میبینم.
ای مردم در این مکان شور دیگری برپاست عزیزانتان با نام حسین (ع) و زیارت کربلایش آنچنان گریه و زاری میکنند که از خود بیخود میشوند.
خدایا تنها تو بهتر میدانی چقدر خوشحالم که هم اینک در این راه پر فراز نشیب که همانا آزمایش توست قدم مینهم و این نه برای انتقام بلکه برای برقراری و استواری حکومت الله در جهان و ادامه راه دیگر شهداست همچون شهدای همسنگرم که مدتها با هم بودیم ولی هم اکنون اسامیشان در دفتر شهدا نوشته شده است.
به همین جهت نمیتوانستم در منزل بنشینم، گویی نیرویی مرا از درون نهی میکرد و وقتی صدای عملیات به گوشم میرسید خیلی ناراحت میشدم که در آن عملیات حضور نداشتم و این امر منجر به این شد که این بار هم برای چندمین بار به این مکان مقدس و نورانی جبهه قدم نهم و ندای حسین زمان را لبیک مجدد گویم و پیمانی که با شهدا بستهام عینیت عملی بخشم و امروز هر تیری که از تفنگ گرمم به بیرون میجهد و بر قلب دشمن مینشیند با توکل بر خداست.
عزیزانم! شما شهدای زیادی را دیدید، پیام آنان چه بود و برای چه رفتند، آیا فنا شدند؟، خیر! این ندای ناآگاهان یا آگاهان منافق است ولی باید گفت راهشان ادامه دارد همانگونه که تاکنون ادامه داشته است.
دوستانم امروز یکی از برادران شما که سالها بین شما بود به ظاهر از بین شما رفت و دیگر او نیست و صدایش را نمیشنوید ولی هدف و خط مشی او که خدا، مسیر انبیاء و حسین (ع) بود زنده است و هرگز فنا نخواهد شد و بقا این هدف مهم بستگی به شما و روش شما دارد و با تلاش و کوشش بیدریغ شما چه در جبهه مستقیم با استکبار شرق و غرب و چه در مدرسه و دانشگاه و سایر جبهههای داخلی است که هدف شهدا زنده خواهد ماند.
دوستان عزیز سلاح اصلی ما دعا است و خواهد بود پس در دعاهای توسل و کمیل و نمازهای جمعه و جماعت شرکت فعال داشته باشید. «الدعا سلاح مومن»
شما ای ملت اسلام دست از امام عزیز برندارید و همچنان با روحانیت اصیل و در خط امام باشید و همیشه پشت سر آنها حرکت کنید.
«یوسف غلامی» خاطره ای از این شهید بزرگوار روایت میکند که در ادامه میآید:
در منطقه اروندکنار با دختری مواجه شدم که روزی آرزوی خادم الشهدا شدن را داشت. تا اینکه شبی شهید «سید قاسم مرتضوی» به خواب او آمد و اسمش را در لیست خادم الشهدا نوشت و من با چشمان خودم دیدم که چگونه آن دختر در اروندکنار به دنبال عکس شهید مرتضوی بود و به هر کسی که میرسید نشان از این شهید میگرفت.
این دختر مدام از بچهها میپرسید: «قاسم غواص دارید؟» و زمانی که عکس شهید را دید گویا گمشدهاش را پیدا کرده باشد، عکس شهید را به آغوش گرفت.
این عکس همان لحظههای مقدس در اروندکنار است
انتهای پیام/