به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس به نقل از پایگاه خبری رأی الیوم، عبدالباری عطوان سردبیر این نشریه در خصوص حادثه مربوط به سرنگونی جنگنده اردنی وابسته به ائتلاف موسوم به مبارزه با داعش و به اسارت در آمدن خلبان این جنگنده از سوی تروریست های داعش این سؤال را مطرح کرد؟ واقعا مشکل کجاست که داعش توانست یک جنگنده اردنی را سرنگون کند؟ و اصولا ً چرا باید از خلبان جوان این جنگنده انتقاد کرد آن هم پیش از این که ابتدا تحقیقات در این رابطه از آمریکا شروع شود، و این که بررسی شود که چرا این جنگنده آمریکایی کلا فرسوده بوده است؟ و یا این سوال را مطرح کنیم که چرا دیگر خلبانان آمریکایی برای نجات جان همقطار اردنیشان کاری نکردند ؟ و اصولا ً چرا از سفیر آمریکا میخواهیم سکوت کند ؟
بلوای مربوط به سرنگونی جنگنده اردنی و به اسارت در آمدن خلبان آن هنوز در اردن فروکش نکرده است، اگر چه بخش قابل توجهی از این شوک مردمی و رسمی قابل پیش بینی بعد از انتشار این خبر فروکش کرده است اما اکنون دولت اردن در یک تلاش رسانه ای به دنبال تبلیغ داستان خود از این واقعه است و امان اکنون سعی دارد تاکید کند، دولت اسلامی داعش نبوده که این هواپیمای نظامی را سرنگون کرده است و برای توجیه این ادعای خود سخت تلاش می کند از بیانیه های آمریکایی در این خصوص استناد کند، اما در این راستا تاکنون هیچ دلیل ملموسی که ادعای خود را تایید کند را ارائه نکرده است و برای توجیه این واقعه هنوز به برخی از تحلیل های کارشناسان نظامی خود که می گویند اشکال فنی علت سقوط بوده یا اشتباهی انسانی روی داد که باعث سرنگونی آن شده بسنده کرده است.
در مقابل باید گفت داعش تنها به انتشار شماری از تصاویر از خلبان اردنی به اسارت در آمده بنام ستوان معاذ الکساسبه بسنده کرد و هرگز از سرنگونی این هواپیما به خود نبالید و حتی به دروغ هم که شده حاضر نشد از نحوه سرنگونی این جنگنده پرده بردارد، و تنها این بحران را و دفاع از خود را و ارائه توجیه ها در این زمینه را به اردنی ها واگذار کرد.
واقعا ً علت اصلی این همه تکذیب از سوی کارشناسان نظامی که نمی خواهند باور کنند، داعش اقدام به سرنگونی این جنگنده نموده چیست ؟ گویی که نمی خواهند بپذیرند که این سرنگونی بواسطه شلیک یکی از موشکهای داعش یا پدافند هوایی آنها بر روی زمین صورت گرفته است! و اگر بخواهند این مساله را باور کنند گویی گناهی نا بخشودنی را مرتکب شده اند و کسی اجازه ندارد به این محدوده حتی نزدیک هم بشود، چه رسد به اشاره کردن به این موضوع !
اکنون همه خوب می دانند تنها با موشکهای ساخت اسرائیل و ساخت آمریکاست که میتوان چنین جنگندهای را که ساخت آمریکا و مصون از هرگونه سرنگونی است را سرنگون کرد، چرا که کشورهای عربی به اندازه کافی و لازم عقب نگاه داشته شده هستند که به خوبی باور دارند نمیتوانند چنین جنگنده ای را سرنگون کنند، باید عربها همواره محروم و عقب مانده نگاه داشته شوند تا همیشه به صورتی خفت بار به نزد این قدرت ها برویم و از آنها در خواست کمک کنیم.
داستانسرایی آمریکاییها برای وارونه جلوه دادن ماجرا
تمام داستان ها و روایت هایی که آمریکایی ها قصد داشتند در خصوص علت سرنگونی این جنگنده اردنی بیان کنند و هر دلیل که نشان دهد این جنگنده با پدافند های زمینی سرنگون شده را رد می کند و می کوشند مساله مربوط به مشکل فنی با خطای انسانی را در این زمینه تقویت کنند، آمریکاییها در توجیه بیان این علتها تنها به تصاویر دریافت شده از فاصله دور در خصوص بقایای این جنگنده بسنده شده است و این یک کوتاهی بزرگ و خطرناک است کسانی که می کوشند مانع از کشف حقایق در این زمینه شوند در واقع می کوشند واقعیت مساله را از نگاه عربی در وهله نخست دور سازند، حتی کسانی که ما را به دلیل پیگیری این مساله همواره متهم و محکوم کرده اند تلاش می کنند ما را به عجله داشتن در تصمیم گیری متهم سازند و قصد دارند طرح توطئه را جایگزین سازند.
هم اکنون چهار کشور عربی جنگندههایی را برای شرکت در ائتلاف آمریکایی بین المللی ضد داعش برای بمباران مواضع دولت اسلامی داعش اعزام کرده اند و این کشورها پادشاهی عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و اردن است هدف آنها از این شرکت در ائتلاف هدف قرار دادن تجمع های داعش و پالایشگاه های دولت اسلامی است.
داعش با موشکهای ساخت آمریکا و اسرائیل جنگنده ائتلاف را سرنگون کرد
این کشورها تاکنون بدون هیچ خطری به ماموریت های پروازی خود عمل کرده اند و اگر هم کمی احساس می کردند قرار است خطری آنها را اصولا ً تهدید کند هرگز کشورهای خود را هم ترک نمی کردند، این جنگنده ها را همه خوب می شناسند که تنها با هدف برگزاری مانورهای نظامی خریداری شده اند، یا این که در پروازهای شناسایی امن شرکت داده شوند، یا این که به برخی از اهداف امن حمله کنند، و آنها زمانی تصمیم به این شرکت در ائتلاف ضد داعش گرفتند که مطمئن شدند دشمن موشک هایی را که با کمک آنها بتواند این جنگنده ها را سرنگون کند در اختیار ندارد، و چه رسد به این که خلبان های آنها را دشمن بخواهد به اسارت در آورد، گمان نمیکنیم این وضعیت زیاد دوام آورد، چرا که بعد از سرنگونی جنگنده اردنی دیگران هم پیش از پرواز بر فراز مناطق تحت سیطره داعش باید هزار مرتبه فکر کنند، که چه عاقبت و سرنوشتی در انتظار آنان است؟ و چه کنند تا خلبان آنها به اسارت در نیاید؟ باید روزی را تصور کنیم که در آن یک جنگنده سعودی سرنگون می شود و شاهزادهای که در آن بوده به اسارت داعش در آید ؟ این امر در آینده روی می دهد . واقعا چرا دچار این دوگانگی شده ایم؟ این مساله در بیش از یک موضوع روی داده است واقعیت مربوط به نبرد ضد داعش در این است که داعش توانسته با موشک هایی که در اختیار دارد یک جنگنده ساخت آمریکا را سرنگون کنند، و برخی از این مساله احساس شرم می کنند اما مساله ای که باعث حیرت ما نشده و احساس ننگ در باره اش نداشته ایم این است که چگونه این گروه تروریست توانسته است نیمی از خاک عراق را به تصرف در آورد و یک سوم خاک سوریه را تصرف کند و از این مساله شگفت زده نشده ایم ؟.
این که هکتارها از زمین های عربی و شهری بعد از شهر دیگر به دست داعش سقوط می کنند باعث شگفتی نشده است اما در این بین سرنگونی یک جنگنده ساخت آمریکا از سوی داعش به موضوعی حیرت انگیز تبدیل شده است که هرگز نمی توان در قبال آن سکوت کرد! چرا سرنگونی این جنگنده به دستان عربی و اسلامی مایه حیرت شده است و گوئی بزرگ ترین منکر زمین اتفاق افتاده است آیا این تناقض را در بین ما می توانید مشاهده کنید ؟ گویی از نظر برخی از مردم شهروند عربی لگدکوب شده و فریب خورده قابل قبول تر از عکس آن است ؟.
هیچ جنگی بدون هزینه و خسارات و تلفات نیست و هیچ جنگی بدون اسیر و کشته نمی یابید این جوان خلبان اردنی که همه در توانایی و قدرتش در مهار جنگنده اش و کنترل آن شک دارند و علت سرنگونی این جنگنده را در عملکرد ضعیف وی دانسته اند آنها در واقع کسانی هستند که پیش از هر بررسی و رسیدگی رسمی درباره علت اصلی سقوط این جنگنده به عقیده ما بهتر این بود ابتدا این خلبان در دفاع از خاک اردن شرکت می کرد و یا در دفاع از مقدسات اسلامی در فلسطین وارد عمل می شد، همان اقدامی را می کرد که برادر خونی و اهل سرزمینش احمد الدقامسه که هم اکنون در زندان های اردن در زندان به سر می برد دست به کار می شد، او به نبرد با دولت داعش رفت ولی این رفتنش نه برای وی سودی داشت و نه برای کشورش سودمند بود.
این جوان اردنی یعنی معاذ الکساسبه توانایی دارد که کمتر از توانایی همتایان آمریکاییش در میدان های نبرد نیست، او چه گناهی دارد که در حال پرواز با جنگنده ای ساخت آمریکا اما فرسوده ای است که به دولت پادشاهی اردن واشنگتن هدیه داده است یا جنگنده های مشابهی که آمریکا به جای انتقال آنها به پایگاه های متروکه نظامی آمریکایی برای از بین بردن به این کشورها تحویل داده شده است.
سوالی که در این میان مطرح می شود این است که چرا دیگر خلبانان جنگنده های آمریکایی شرکت کننده در این ائتلاف ضد داعش برای نجات جان همرزمشان به پرواز در نیامدند؟ چرا هواپیماهای بدون سرنشین برای این کار به پرواز در نیامدند ؟ اگر این جنگندههای بدون خلبان برای مبارزه با داعش در حال پرواز مستمر در آسمان منطقه هستند چرا بعد از سقوط فوری این جنگنده وارد عمل نشدند؟ همان گونه که معمولا جنگندههای آمریکایی در حالات مشابه برای نجات خلبانان وارد عمل می شوند و خلبانان خود را نجات می دهند ! آیا علت انجام ندادن این اقدام آن است که این خلبان عرب بوده است ؟
چرا جنگندهای که به پیشرفتهترین دستگاهها مجهز است سقوط کرد
آخرین سوال منطقی که در پایه اصول قواعد منطقی در این زمینه مطرح می کنیم این است که : اگر علت سقوط این هواپیمای جنگنده نظامی مشکل فنی بوده و ما به خوبی می دانیم که این قبیل جنگنده ها از نظر الکترونیک در رهگیری دائم هستند و به پیشرفته ترین دستگاه های روز ناوبری بهره مند هستند وحتی می توان در آسمان اقدام به تعمیرشان کرد، چرا اجازه داده شد این جنگنده سقوط کند؟ چرا ناوبری الکترونیک برای نجات هواپیما و خلبان کاری نکرد ؟
بار دیگر اعلام می داریم که ما در رای الیوم کارشناس نظامی نیستیم و تنها خبرها را اعلام می کنیم ولی به مسائل از زوایه منطقی می نگریم،و علم قیاس یکی از علوم منطقی جهان است این علم اجداد و آبای بشریت است و می کوشیم از داده های ساده براساس معیارهای صحیح به برخی از نتیجه گیری ها دست یابیم، ما اجازه نمی دهیم به ما همچون گله ای نگریسته شود که هر آن چه دوست دارند به خوردمان داده شود!
کشورهای عربی حتی یک گلوله برای آزادی فلسطین شلیک نکردند
زمانی که می گوییم ما با پیوستن اردن به این ائتلاف مخالف هستیم به این دلیل است که می دانیم علت و ریشه بحران سوریه و عراق از کجا منشاء گرفته می باشد، در این باره نزد عرب ها و غربی ها کمی تامل باید کرد، آنهایی که زمینه و بستر لازم را برای پرورش و شکل گیری این تروریست ها در این دو کشور فراهم کردند، همین مساله باعث شد تا این گروه های تندرو تشدید شوند و متاسفانه این قبیل کشورها بودند که میلیاردها دلار و هزاران تن سلاح را در اختیار این گروه ها قراردادند و این کشورهای عربی همان کشورهایی هستند که تاکنون برای نجات کشورهای عربی در اشغال دشمن باقی مانده حاضر نبودند تنها یک گلوله هزینه کنند.
دولت آمریکا عامل اصلی تمام مشکلات منطقه است
آخرین سخن در این زمینه خطاب به سفیر آمریکا در اردن الیس ویلز است از او دعوت می کنیم ساکت شود، از او می خواهیم از احساسات دروغین خود برای ملت اردن هزینه نکند، آنجا که وی مدعی شده است که دولتش به اتفاق دولت اردن درحال تلاش هستند تا این خلبان اردنی بدون هیچ مشکلی به امان بازگردد، از این رو از وی می خواهیم ساکت شود، این مواضع این سفیر باعث می شود تا کشورش در این ماجرا دخالت داده شود و چه بسا بعد از این موضوع نتیجه برعکس دهد، و نتایج بسیار بدی را به دنبال داشته باشد، البته باید به این مساله هم اشاره کرد که با به اسارت در آمدن این خلبان اردنی به دست نیروهای داعش آمریکا و دیگران نمی توانند کار زیادی را از پیش ببرند، چرا که این نیروها تنها افتخارشان کشتن و سربریدن و خونریزی است و این وحشیگری ها ستون اصلی کمر داعش را تشکیل می دهد، دولت آمریکا را نباید فراموش کنیم که عامل اصلی وعلت اساسی تمام گرفتارهای های منطقه است که آخرین آنها تاکنون همین مساله اسارت الکساسبه است.
انتهای پیام /ح
