به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، وبلاگ دران 52 نوشت:
خرداد بود. ماه حماسههای جاوید. در تقویم انقلاب اسلامی ایران، این ماه شاهد حماسههای تاریخی است که در آن خلق شده است. از پانزده خرداد 1342 که نقطه عطف و آغاز نهضت اسلامی حضرت امام خمینی رحمه الله است گرفته تا سوم خرداد 1361 سالروز آزادسازی خرمشهر قهرمان و 14 خرداد 1368 سالروز رحلت جانسوز رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله و آغاز رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی. در طول تاریخ معاصر، به ویژه در عصر مشروطیت نیز کشور ایران در ماه خرداد شاهد وقایع مهمی بوده است که ذکر آن در این مجال نمیگنجد.
همچون سالهای دور در خرداد سال 88 نیز مردم مسلمان کشور جمهوری اسلامی ایران، حماسهای خلق کردند، حماسهای که سبب بُهت و حیرت جهانیان گردید؛ به شکلی که چشمان حیرتزده دشمن از حدقه بیرون زد. ملت با حضور پرشور خود، حماسهای پرشکوه آفریدند که جلوهاش تماشایی و ماندگار بود و هست؛ اما این حضور پرشکوه و خلق حماسه بر دشمن خبیث بسیارگران آمد؛ زیرا دشمن به هر حیله و ترفند و تزویری دست زده بود تا انتخاباتی بیرونق و سست و بیمایه در ایران برگزار شود، اما بر خلاف میل شیطانی دشمن ملت با حضور حماسی خود، دشمن را ناکام گذاشت. آنان برای جبران ناکامی خود و مقابله با پیروزی شکوهمند ملت در حماسه حضور، دست به کار شدند.
او برای نیل به اهداف پلید خویش، فتنهای خلق کرد تا آن پیروزی شورآفرین بر کام ملت تلخ گردد. در این میان هزینههای سنگینی بر ملت تحمیل شد. از دشمن دون که انتظاری جز این نبوده و نیست، ولی در این میان عدهای خیانتکار، وطنفروش و منافق داخلی نیز آب به آسیاب دشمن ریختند و آتش افروخته فتنه را افروختهتر نگه داشتند؛ اما ملت شریف و صبور و حماسهساز ایران اسلامی در سایه بصیرت و آگاهی و پا به پای ولایت عرصه را بر فتنه و فتنهگران تنگ و تنگتر کردند. ناگزیر فتنهگران برای اینکه بتوانند حماسه خلق شده ملت را به شکست بکشانند دست به هر روش نابکاری زدند.
آنان با اردوکشیهای خیابانی به جان و مال مردم حمله کردند و اموال عمومی و شخصی ملت، را در آتش کینه خویش سوختند. در این حملات ناجوانمردانه عدهای از زنان و مردان این خاک شهیدپرور، شهید شدند و با این کار روح احساسی ملت متدین ایران را برانگیختند.
وقتی از این اعمال خبیثانه طرفی نبستند و نتیجهای نگرفتند و به هدف خویش نرسیدند، کمکم به اقداماتی دیگر دست زدند و در موضوعاتی ورود کرده و به آن اهانت نمودند که همواره ضربه اساسی را از آنجا دیده بودند.
آن موضوعات چیزی نبود مگر مقدسات اسلامی و عاشورایی و ارزشهای دینی ملت؛ زیرا دشمن پلید خوب میدانست که ملت ایران با عمل به فرامین قرآن و ائمه اطهار ( و در سایه دین مبین اسلام و مذهب حقّه تشیع به باور استقامت و مقاومت رسیده است و نتیجه ایستادگی و مقاومت نیز چیزی نیست مگر پیروزی. ناگزیر با حمله به مقدسات روح ملت قهرمانپرور و غیور ایران اسلامی را آزردند و احساس مذهبی و ملّی آنان را جریحهدار کردند.
ابتدا با حمله به پایگاههای مقدس مردم؛ یعنی مساجد که مظهر امنیّت، آسایش و همبستگی، محل عبادت و انجام فرایض مذهبی و دینی ایرانیان است، به مقابله با ملت و فرهنگ آنان پرداختند. در ادامه، برخی دیگر از پایگاههای مردمنهاد اجتماعی و نظامی نیز مورد هجوم کینهتوزانه عوامل داخلی دشمن قرار گرفت.
دشمن با استفاده ازعوامل دستآموز خود و منافقین خودفروخته داخلی، طی ماههای بعد از خرداد ضربههای ناجوانمردانهای را بر پیکر ملت زد. در نماز جمعهای که سنگر وحدت و انسجام ملی و مذهبی است، در سایه سکوت و چراغ سبز برخی زخمخورده، قدرتطلب و خواص بیبصیرت، شعارهای انحرافی سر دادند و حرمت نماز و نماز جمعه را شکستند.
هنگامی که از این ماجرا نیز طرفی نبستند، در روز جهانی قدس شعار «نه غزه و نه لبنان» و «جمهوری ایرانی» سر دادند.
در روز 13 آبان که برای ایرانیان به عنوان روز مقابله با استکبار جهانی معرفی و شناخته میشود و یادآور حماسههای تاریخی در انقلاب اسلامی است نیز افزون بر تخریب اماکن عمومی و ضرب و شتم مردم شعارهای انحرافی و دشمنشادکن سردادند.
این ماجراها ادامه یافت و از هیچ اهانتی به مقدسات و ملیّت ایران و ایرانی فروگذار نشد؛ تا اینکه محرم امام حسین علیه السلام و ایّام عزاداری سرور و سالار شهیدان آغاز شد.
اینکه امام راحل رحمه الله فرمود: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»؛ سخنی است که باید با آب طلا بر گنبد دوّار نوشت.
کار از اهانت به امام راحل رحمه الله و رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی گذشته بود و دشمن با یاری ایادی داخلیاش به اینها اکتفا نکرد؛ تا اینکه دستور حمله به امام حسین علیه السلام و خیام برپا شده جهت عزاداری و عزاداران آن سرور و سالار آزادگان صادر شد. چنانکه در تهران به برخی از خیمهها، تکایا، حسینهها و هیأتهایی که در سوگ امام حسین علیه السلام برای عزاداری ایام محرم و هفتاد و دو شهید کربلا و قیام عاشورا برپا شده بود، در روز عاشورای حسینی اهانت شد. آنان به عزاداران حمله کردند و پرچم سرخ حسینی را از بام خیام به زیر آورده و خیمه و بیرق را با هم به آتش کشیدند.
اینجا بود که ملت ولایتمدار و حسینی ایران اسلامی خونش به جوش آمد، و طاقتش طاق شد و کاسه صبرش لبریز؛ و دیگر نتوانست تحمل کند.
ملت سلحشور و شهیدپرور و عاشوراساز با عزمی ملّی و روحی عاشورایی، روز نهم دی 1388 به خیابانها ریختند و بیآنکه «هل من ناصری» شنیده باشند؛ به عبارت بهتر بدون آنکه کسی «هل من ناصر ینصرنی» گفته باشد، به پا خاستند. در این انسجام ملّی و اتفاق عاشورایی، از هر سلیقه و عقیده سیاسی حضور یافت. آن روز عقاید و اختلافات سیاسی کنار گذاشته شد و ملت با تمام شور و شعف حسینی و عاشورایی به خیابانها آمدند تا بساط فتنه و فتنهانگیزان را جمع کنند.
اهانت به امام حسین علیه السلام که قیامش سرلوحه انقلاب اسلامی است و اهداف بلندمرتبهاش برنامه و راهبرد ملت مسلمان ایران بوده و هست و ایام عزایش فرهنگ این ملت را تشکیل میدهد، خون ایرانیان را به جوش آورد و احساسات حسینی آنان را برانگیخت.
این اهانت سنگین و ناگوار بر ملت سلحشور بسیارگران آمد، به شکلی که برای ملت عزادار تحمل ممکن نبود، ناچار همه به خیابان آمدند و سیلی از جمعیت به راه افتاد که دشمن هرگز تصور آن را نمیکرد چنین قیامی صورت بگیرد.
دشمن دون هنوز نفهمیده بود، همچنان نیز این موضوع مهم را درک نکرده که اینجا ایران است و بر بام آن پرچم و بیرق سرخ حسین علیه السلام در اهتزاز است.
در روز نهم دی 1388 بصیرت ملت گُل کرد و بدون اینکه امامشان «مسلم»ی را به عنوان «سفیر» گسیل داشته باشد، به قیام و یاریاش برخاستند؛ زیرا اینجا ایران بود نه کوفه. گرچه روز نهم دی 88، ملت بافرهنگ و عاشورایی ایران اسلامی عزادار سالار شهیدان کربلا بود و از داغ جانگداز آن سرور آزاده، خون میگریست، اما آنان با بصیرت و شناخت کامل، جشن بلوغ فکری و شخصیتی نظام اسلامی خویش را به رُخ عالم کشید و در منظر عام به تماشای جهانیان گذاشت به شکلی که دشمن همچون حماسه حضور 22 خرداد همانسال انگشت حیرت به دهان گزید.
ملت بزرگ و ولایتمدار ایران اسلامی در روز نهم دی نشان داد که فرق ایرانی و کوفی در پذیرش ولایت و ولایتمداری چیست.
اگر کوفیان هجده هزار نامه نوشتند و امامشان را دعوت کردند، اما با بیوفایی و ناجوانمردانه «مسلم»ش را از بام دارالاماره به پایین افکندند و در نهایت امام را نیز در دشت سرخ کربلا با بیوفایی تمام تنها گذاشتند، اما در اینجا نه سفیری گسیل شده بود و نه دعوتنامهای ارسال گردیده بود، اما هم بیعت سابق تجدید شد و هم وفای به آن بیعت به طور عملی نشان داده شد.
در نهم دی 88، سن، سال، جنسیت و سلامت جسمی مطرح نبود؛ زیرا از طفل شیرخواره آرام گرفته در آغوش مادران تا زنان و مردان، جوانان، سالخوردگان و میانسالان؛ دختران و پسران؛ جانبازان، پهلوانان و قهرمانان، کارگران و کارمندان، همه و همه آمده بودند. آری همه آمده بودند، بیآنکه صدای هل من ناصری شنیده باشند.
روز نهم دی، تجلی بصیرت و دانایی بود که ملت ایران از خود نشان داد. گرچه در ابتدای فصل سرد زمستان بود، ولی گرمای بصیرت و آگاهی و بینش سیاسی مردم سبب شد درخت تنومند انقلاب شکوفا شود و گل بدهد و عطر حسینی از آن تراوش کند؛ یعنی تولد بهار در اوج سرمای زمستان.
اگر دشمن تصور میکرد با تیغ سرمای خشک و بیروحش میتواند به این درخت تناور حمله کند و آن را از ریشه بخشکاند، تصور باطل و خام و برنامههای شوم و نامبارک وی با قیام آگاهانه و بابصیرت مردم از ریشه خشکید و امیدش به یأس تبدیل شد.
بصیرت مردم در نهم دی، تن ناپاک سردمداران کفر و استکبار نشسته در کاخ سیاه موسوم به سفید را به لرزه درآورد؛ حتی پایههای آن کاخ شیطانی با این قیام حسینی لرزید؛ همچنان که کاخ امویان با قیام عاشورایی زینب کبری علیها السلام متزلزل گشت و در نهایت فرو ریخت.
به جرئت میتوان گفت آنچنان حضور مردم در نهم دی 1388 پرشکوه و عظیم بود که اگر رهبران بسیاری از قیامهای تاریخی، تجلی حضور بابصیرت مردم ایران را در این روز تاریخی از نزدیک میدیدند، در برابر عظمت این ملت عاشورایی سر تعظیم و تکریم فرود میآوردند و زبان به تحسین و تشویق میگشودند. روز نهم دی 1388 را میتوان نماد زیبای اعلام حضور عصر ظهور قلمداد کرد که ولیشناسی و ولایتمداری در عرصه پیکار با دشمن نابکار در هنگام نیاز یعنی چه.
این ملت منتظر که انتظار سرلوحه برنامههای حیاتبخش زندگی آنان است، با حضور شکوهمند و پرصلابت خویش نشان داد روزی که منتقم خون حسین علیه السلام ، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور فرماید و قیام کند چگونه ملتی را پشت سر خویش خواهد داشت.
ملت غیور ایران اسلامی با حرکت عزتمند و مقتدرش در نهم دی فرهنگ جدیدی بنیان نهاد که میتوان آن را فرهنگ بصیرت و عزتخواهی نام نهاد؛ زیرا گرچه این قیام بابصیرت در یک نیمروز اتفاق افتاد، اما همچون قیام عاشورا، برکاتی عظیم در خود نهفته داشت و دارد؛ تا جایی که شاید بتوان گفت طبق آیه شریفه قرآن کریم برکاتش «خیرٌ من الف شهر» بود و هست. نهم دی 1388، تجلی و ثمره خون شهیدان این دیار بود که نوعی عاشورا در ایران پدید آمد. عاشورایی که خلق شد ابتر بودن دشمن و کوثر بودن رهبر عظیمالشأن و ولایت را به اثبات رساند.
کوتاه سخن اینکه: دشمن بداند اینجا ایران است؛ ایران ولایتمدار و عاشورایی. با این ملت نمیتواند مقابله کند و در کشورش فتنهانگیزی نماید. او مجبور است به خود بفهماند که اگر همچنان تصور خام و باطل فتنه را در ذهن شیطانیاش پرورش میدهد، باید نیک بداند اینجا «ولی» و «ولایت» در دل است، آنان روز «غدیر» با «ولی» عهد بستهاند، کافی است او لبتر کند.
دیدید هنوز عشق لشکر دارد دیدید که این قافله رهبر دارد
ای مانده نهروانی پست، هنوز این ملک علی، مالک اشتر دارد