جشنواره مردمی رسول آفتاب-4

راضیه تجار: خسروشاهی زخمی بر دل داشته که "زخمدار" را نوشته است

هرگز ندیدم خنجری در مشت پنهان کرده باشد یا زبانش تیغی بران باشد و یا در ظاهر دوست و در باطن دشمن! که اگر سلام می‌کند سلامش سلام خیانت نیست.
کد خبر: ۳۷۲۷۰
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۷ - 30December 2014

راضیه تجار: خسروشاهی زخمی بر دل داشته که

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس، راضیه تجار نویسنده در آئین تجلیل از برگزیدگان جشنواره مردمی رسول آفتاب روی سن حاضر شد و متنی را در خصوص چهره سال جشنواره مردمی رسول آفتاب قرائت کرد که به شرح زیر است:

ما نویسنده ایم، من، آقای x، خانم y، آقای خسرو شاهی. ما نویسنده ایم و چیزی نه از جنس اتفاق که ان درونی، یک وجه اشتراک، یک قرار داد ایمانی اما پنهانی ما را حول یک محور جمع کرده است. طرز نگاه، باور، اعتقاد، ارزشها و در نهایت سبک زندگیمان باعث شده است بال در بال بپریم.

اینکه چقدر ادعا کنیم و چقدر پایبندی داشته باشیم از جهاتی به خودمان مربوط می شود، چرا که ان بخش نیمه پنهان ماه است و هیچکس بهتر از خودمان نمی شناسد. اما بخش دیگر پنهان کردنی نیست و در طول این سی و 5 سال که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد خویشاوندان ادبی هم شده ایم و شاید پیش از انکه فامیل خود را ببینیم کاممان را با نام هم شیرین کردیم.

من، آقای خسرو شاهی را بیشتر برای داوری در جشنوارهای یا در هیئت کارشناسی در یک نهاد دولتی دیدهام. اما در همین دیدارهای کم و اندک هم احساس کردهام که چه بی شمار ایشان را دیدهام. چه بی شمار ایشان را می شناسمو چه بی شمار احساس آرامش و قرار از این حضور دارم. چرا که هرگز ندیدم خنجری در مشت پنهان کرده باشد یا زبانش تیغی بران باشد و یا در ظاهر دوست و در باطن دشمن! که اگر سلام میکند سلامش سلام خیانت نیست. ایشان تاجایی که می شناسم یکی از با اخلاقترین، خالصترین، متواضعترین، خاشعترین نویسندگانی است که تا به حال دیدهام.

از ان دست ادم هایی که بی دلیل خوبند و آنقدر ترس از خدا دارند که به شیطان نیندیشند؛ از ان نویسندگانی که احساس می کنی زخمی بر دل داشته که توانسته "زخمدار" را بنویسد و عزتی که جابجا بگوید : الحمدالله، سبحان الله، شکر خدا.

نویسنده ای که اگرمسئول باشی دوست داری کف دستش را بگیری و نگاه کنی در آن شاید خطوط ساده و پیچیده زخمی نشسته باشد که پنهانش می دارد.

زخمی چون ستارهای سرخ و پرپر زده. زخمی که راه درمانش را باید جست. هر چند که خود آنقدر عزت نفس دارد که اگر بپرسی حالت چگونه است، بگوید خوبم.

اما تو بشنو و باور مکن که ما همسایه ایم، خانه هم را ندیده ایم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها