به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، گمنامان زیادی در راه حفظ استقلال و کیان کشور در طول دوران دفاع مقدس و بعد از آن جان خود را در برابر دشمنان سپر کردند، کسانی که امروز کمتر نام و نشانی از آنها به میان میآید و صحبتی از آنانی میشود.
جهادگران و سنگرسازان بیسنگر رزمندگان جبهههای جنگ و تلاشگران عرصه جهادسازندگی بودند که در دو جبهه همزمان مشغول به فعالیت و کار شدند. افرادی مثل شهید «علی آثاری» که در دوران جوانی برای ادای تکلیف و دفاع از کشور به جبهههای جنگ رفت.
او 12 آذر سال 1339 در اردکان یزد به دنیا آمد. دوران دبستان را همراه با پدرش که معلم مدرسه بود در دبستان ولیعصر (عج) قلهک سپری کرد و پس از پایان دبیرستان در رشته الکترونیک دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی پذیرفته شد.
علی دومین فرزند خانواده آثاری بود که تربیت صحیح و مراقبت والدین او را جوانی دوست داشتنی، کمک کار خانواده و دوستدار مردم بار آورده بود. اهل نماز اول وقت، جماعت و نماز شب بود. مقید به انجام واجبات و ترک محرمات بود. با افراد مذهبی ارتباط خوبی داشت و همه مردم او را دوست داشتند و او هم مردم را دوست داشت.
16 ساله بود که بارقههای انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) دلش را متوجه خود کرد و 18 ساله بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. او در این زمان همه وجودش را برای انقلاب صرف کرد، بسیار مخلص و باحیا بود، برای پدر، مادر و دیگران احترام زیادی قائل بود، نه تنها در مراسم مذهبی دعا و قرائت قرآن شرکت میکرد، بلکه نسبت به تشکیل آن هم همت داشت. او عاشق امام و انقلاب و تشنه خدمت بود برای همین وارد جهادسازندگی شهر اردکان شد.
زمانی که دشمن بعثی به کشور حمله کرد علی برای رفتن به جبهه دیگر سر از پا نمیشناخت و کلاس درس و سنگر خدمت در جهاد را رها کرد تا در سنگری دیگر به دفاع از کشور مشغول شود. در بسیج ثبت نام کرد و پس از گذراندن مراحل آموزشی نظامی راهی جبهه شد. مدت دو ماه و 22 روز از بهترین روزهای جوانی و عمر با برکت خود را در جبهه و جهاد گذراند و مسوولیت تسلیحات گردان در لشکر 27 محمد رسول الله (ص) برعهده گرفت.
در تاریخ 23 فروردین سال 62 در منطقه عملیاتی فکه در عملیات والفجر یک شرکت کرد و در این عملیات به شدت مجروح شد و به شهادت رسید اما پیکر مطهرش سالها در کربلای ایران ماند و عنوان شهید مفقودالاثر را به خود گرفت تا اینکه 12 سال بعد در مهر سال 1374 پیکرش نزد خانواده برگشت و در بهشت شهدای شهرستان اردکان به خاک سپرده شد.
او در قسمتی از وصیتنامه خود نوشته است: «از تمامی مسلمین می خواهم تحت لوای پرچم اسلام و قرآن با هم ید واحد بوده تا در سایه آن مقدمات ظهور حضرت مهدی (عج) فراهم آید. بر مردم مسلمان به خصوص مردم ایران واجب است تا آخرین نفس از امام امت پشتیبانی و پیروی نمایند.
همه مردم بدانند اگر می خواهند در دنیا و آخرت پیش خدا و خلق خدا سرفراز باشند راه پیروی از ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را در پیش گیرند که این تنها فقط تنها راه سعادت و نجات است. به مجلس و دست اندرکاران به خصوص دولت عزیز توصیه می کنم اگر میخواهند به قشر روستایی مملکت کمک نمایند و به وضع روستاها رسیدگی نمایند، با هدفها و برنامه های جهاد و همچنین اساسنامه آن برخورد جهادی داشته باشند و برادران جهاد نیز سعی در بالا بردن روح معنویت و تخصص در خود و جامعه روستایی کشور داشته باشند.»
انتهای پیام/ 141