سینما‌حقیقت/9

وقتی که موضوع از تکنیک پیشی می‌گیرد

گاهی از یک فیلم نباید انتظار فیلم داشت، به این معنا که موضوع چنان از تکنیک پیشی می‌گیرد که دیگر نمی‌توان درباره آن به راحتی صحبت کرد و «بیر عالم سوز» از این دسته فیلم‌ها محسوب می‌شود.
کد خبر: ۳۷۳۹۵۵
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۸ - ۰۶:۰۰ - 12December 2019

وقتی که موضوع از تکنیک پیشی می‌گیردبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، سال‌ها پیش شاعری جوان و دل‌سوخته دست به قلم برد و اشعار متعددی در رثای شهدا سرود. این جوان که «ابوالفضل سپهر» نام داشت بی آنکه ادعای شاعری داشته باشد چند دفتر شعر در احوالات مادر، همسر، فرزندان شهدا و جانبازان به یادگار گذاشت که به لحاظ فرم و تکنیک حرفی برای گفتن نداشتند.

اما به لحاظ موضوع و مضمون و البته نوع نگاه سپهر برای همیشه در حافظه ادبیات پایداری ماندگار شدند. نمی‌توان به درستی گفت وقتی اشعاری مانند آثار سپهر با مختصات شعر همخوان نیست چگونه تا این حد مانا و زنده می‌ماند جز اینکه درونمایه شعر از قالب شعر پیشی گرفته است تا حدی که خواننده و شنونده این اشعار دیگر در بند قاعده و اسلوب شعری نیست.

این اتفاق البته به ندرت می‌افتد بخصوص در قالبی غیر از شعر. همین اتفاق در خصوص فیلم «بیر عالم سوز» به کارگردانی «محمدطه امیری» نیز صادق است. این فیلم که در بخش «جایزه شهید آوینی» سیزدهمین جشنواره بین‌المللی «سینما‌حقیقت» به نمایش درآمده بود روایت‌گر خاطرات «بهزاد پروین قدس» از عکاسان و فیلمسازان جنگ تحمیلی است. کارگردان به سراغ وی رفته تا خاطراتش را به اتکای تصاویر آرشیوی ثبت و ضبط کند.

در نگاه اول هیچ اثری از نشانه‌های یک فیلم به اصطلاح استاندارد نمی‌بینیم، حتی خلاقیتی در نوع ضبط مصاحبه دیده نمی‌شود. اما زمان تقریبی ۹۰ دقیقه‌ای فیلم که اصولا برای فیلم مستند کمی طولانی است احساس نمی‌شود. عمده دلیل این امر آن است که کارگردان سعی نکرده تا تکنیک را به رخ مخاطب بکشد.

فیلمساز سعی کرده فقط شنونده خوبی برای خاطرات یکی از بازماندگان سال‌های دفاع مقدس باشد، به نحوی که این خاطرات در یک خلوت دوستانه بازگو شده است و گویی که اصلا دوربینی هم در کار نیست، در چنین شرایطی است که تک تک مخاطبان خود را شنونده اصلی فیلم تصور می‌کنند و دقیقا به همین دلیل حس عاطفی آن‌ها با حس عاطفی پروین‌قدس بی‌واسطه درگیر می‌شود.

ابدا قرار نیست همیشه در فیلم مستند شنونده افکار جهان‌شمولی شویم که به درد امروز ما نمی‌خورد. در شرایطی که همه سلبریتی‌ها و هنرمندنما‌های روشنفکرمآب سعی در حذف نام و یاد شهدا دارند، دیدن «بیر عالم سوز» یک تلنگر است برای آنکه کمی به پشت سر خود نگاهی بیندازیم تا ببینیم اگر الآن اینجا ایستاده‌ایم مرهون خون چه کسانی بوده و چرا اغلب آن‌ها را فراموش می‌کنیم.

هر چند مخاطب اشک‌هایی که در سالن سینما و همراه با پروین‌قدس ریخته فراموش خواهد کرد، اما دیدن این فیلم مانند شنیدن اشعار ابولفضل سپهر ما را با هویت از دست رفته و فراموش شده خود روبه‌رو کرد به امید اینکه ساعتی به آنچه بودیم، آنچه هستیم و آنچه خواهیم شد فکر کنیم.

«بیر عالم سوز» عمیقا یادآور این شعر ابوالفضل سپهر است که:
«آهای آهای گوش کنید - درد دل بابا رو‌
می‌خواد بگه چه جوری - کشتند بچه‌ها رو
هیچ می‌دونی یعنی چه - زخمی‌ها رو بیاری
یکی یکی و با زور - تو آمبو لانس بذاری
درست جلوی چشمات - همینطوری که میره
با شلیک مستقیم - ماشین الو بگیره
همینجوری که می‌گفت - چشماشو به دیوار دوخت
انگار با این خاطره - بابام الو گرفت، سوخت
گفتن این خاطره - بد جوری می‌سوزوندش
با بغض و ناله می‌گفت - کاشکی که پر نبودش ...»

انتهای پیام/161

نظر شما
پربیننده ها