به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، شرح حکیمانه رهبر معظم انقلاب بر فرازهایی از نهج البلاغه را در ادامه میخوانیم.
فراوانی نعمت در زمان حکومت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)
خب حالا این شکره نعمت (که بنده گاهى در بعضى از صحبتها هم به آن تکیه میکنم) بد نیست شما آقایان بدانید که من چه چیزى را میخواهم عرض بکنم. ببینید آقایان! زمان امیرالمؤمنین با زمان پیغمبر این تفاوت را داشت که در زمان پیغمبر آنچه بر جامعه و محیط مسلّط بود فقر بود، در زمان امیرالمؤمنین آنچه بر جامعه و محیط مسلّط بود غنا بود یعنى جامعه، جامعه ثروتمندى شده بود؛ دیگر آن اهل صفّه و این حرفها وجود نداشت. اگر فقرى دیده میشد براثر خطا بود، براثر خطاى در عمل برخى از مسئولین بود؛ وَالّا اینجور نبود که بهطور طبیعى بتواند فقرى وجود داشته باشد مثل اصحاب صفّه؛ لذا امیرالمؤمنین وقتىکه در کوفه راه میرود و میبیند مثلاً یک بیوه زنى دارد بارش را میکشد و گریه میکند و چه میکند، حضرت مینشیند گریه میکند و خودش را ملامت میکند؛ با این که حضرت قطعاً در این قضیّه مقصّر نبوده؛ یک استاندارى یک خطایى کرده یا (مربوط میشود به) نظام حکومتىِ قبل از آن بزرگوار لکن به هر حال این قضیّه برمیگردد به مسئولین. مثل زمان پیغمبر نیست که فقر پدیدهاى بود که اوّلْ حادثه حکومت بود و از آن گریزى و اجتنابى نبود. خب، پس بنابراین زمان امیرالمؤمنین یک چنین وضعى بود؛ زمان نعمت.
دو آفت فراوانی نعمت در جامعه
در نعمت اگر چنانچه این توجّه به استفاده از نعمت نباشد، دو اشکال بزرگ پدید مىآید: یکاشکال این است که شکاف طبقاتى زیاد خواهد شد، فاصله طبقاتى زیاد خواهد شد، فاصله بین فقرا و اغنیا بیشتر خواهد شد اگر استفاده از نعمت و درآمد به شکل صحیحى هدایت نشود؛ دوّمى که از آن (اوّلى) خطرش بیشتر است، این است که خوبها فاسد خواهند شد. یعنى اگر یک وقتى یک انسان با تقوایى سرِ راه نعمتى قرار گرفت و نعمت او را جذب کرد یا او نعمت را جذب کرد، این در معرض فاسد شدن است؛ یعنى خوبها خراب میشوند. آنچه امیرالمؤمنین در این خطبه و بعضى از خطبههاى دیگر به آن توجّه دارند، آن بخش تبعیض و اختلاف طبقاتى و مانند اینها نیست، بخش دورى از فقر و نجات فقرا نیست؛ این بخش دوّم است که به نظر ما خطرش هم بیشتر است، لذا میفرماید مستى نعمت. باید مراقب باشیم که در جامعه حالت مستى از نعمت پیش نیاید.
اثر زیانبار روی آوردن مسئولان به مالاندوزی
خب، «اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِم اَشبَهُ مِنهُم بِآبائِهِم»؛ یعنى مردم به حکّامشان شبیهترند تا به پدرانشان. هر کارى که حکّام بکنند مردم آن را تکرار خواهند کرد؛ البتّه طبعاً با یک مکانیسمى. خیلى آسان نیست؛ طبعاً یک مکانیسمِ طولانىِ بطىء لکن اجتنابناپذیرى دارد. التفات میکنید؟ یا یک عبارت دیگر که باز در نهجالبلاغه هست: «لا تَصلَحُ الرَّعیَّةُ اِلاّ بِصَلاحِ الوُلاة»؛ (میفرماید:) رعیّت اصلاح پیدا نمیکنند مگر وقتى که وُلات اصلاح پیدا کنند. ولات چه کسانى هستند؟ فعلاً من و شما وزیر و مسئول عالى رتبه و امثال ما.
اگر چنانچه شماها نسبت به نعمت و نسبت به لذّات شخصى زندگى و نسبت به آن چیزهایى که جنبه خدایى ندارد بىرغبتى نشان دادید، این به طور سلسله مراتب روى مردم اثر خواهد گذاشت؛ مردم بىرغبتى نشان میدهند. این را باید ببینند در کار شما؛ باید مردم احساس کنند که شما نسبت به لذّات زندگى براى شخص خودتان بىرغبتید؛ در امر خانه و مسکن و پوشش و اتومبیل و آنچه مربوط به خانواده است، آنچه مربوط به سفرهاى غیر لازم است و ازاینقبیل چیزها؛ این را مردم باید در مسئولین حس کنند و ببینند.
خب، ما حالا مسئولین درجه اوّل را مخاطب قراردادیم که وزرا هستند. حالا اتّفاقاً وزرا الحمدلله وضعشان خوب است. خوشبختانه وزراى ما نسبت به آنچه توقّع میرود از طرف بعضى آدمهاى ناباب (که، چون قیاس میکنند وزرا را به دیگران، خیال میکنند وزراى ما هم آنجورى هستند) نسبت به وضع زمان، انصافاً وضعشان خوب است؛ ما واقعاً هیچ شِکوهاى، گلهاى در این مقوله از وزرا نداریم. مشغول زندگى هستید. الحمدلله جورى هم بوده است که خب خیلى جلوه تلذّذ و تکیّف و تجمّل و مانند اینها در کار وزرا نبوده.
هرچه در کار شما سادگى باشد، در مردم منعکس میشود، منتها به واسطه. به واسطهها بایستى رسید؛ واسطهها؛ یعنى معاونین، مدیران، مسئولان ادارات، رؤساى بخشهاى مختلف دولتى، کارگزاران. گاهى هست که روال کار خوب است، کما این که حالا تصوّر ما این است که انشاءالله روال کار خوب است (یعنى جریان کار جریان صحیحى است، جریان غلطى نیست) لکن مواردى پیدا میشود که اگر روى آن موارد حسّاسیّت به خرج داده نشود، سرمشق میشود براى دیگران و مشاهدهکنندگان را به توهّم مىاندازد که گویا نسبت به اقبال به دنیا و توجّه به دنیا و غرق شدن در لذّات دنیا حسّاسیّتى نیست. باید شما نگذارید که یک چنین احساسى بهوجود بیاید که خیال کنند حسّاسیّتى وجود ندارد نسبت به اقبال به دنیا؛ این، آن چیزى است که ما میخواهیم عرض بکنیم.
خطر مستی نعمت در امروز کشور در عین وجود نابسامانی در برخی بخشها
الان در جامعه ما وقت شکره نعمت است؛ الان همان زمانى است که ممکن است مستى نعمت جامعه ما را بگیرد، چون کشور در حال بازسازى است، در حال حرکت است. البتّه نابسامانى زیاد است. این را نبادا فراموش کنید. من همیشه با دوستان، با نزدیکان و با مسئولینى که با من ملاقات میکنند (شاید به خیلى از شما آقایان گفتهام) هیچوقت پیشرفتها و خیراتى که وجود دارد، ما را از مشاهده نابسامانىها و بدىها غافل نکند. این که ما داریم خیلى کار میکنیم، موجبِ این نشود که فراموش کنیم که الان همین حالا کسانى هستند که به نان شبشان محتاجند. قطعاً کسانى هستند که الان در بیمارستانها، در جاهاى گوناگون براى یک دواى مختصر ماندهاند و کسى نیست که اینها را نجات بدهد؛ یعنى شدیدترین وضعیّتهاى زندگى را الان کسانى دارند؛ نه این که خیال کنید همه مردم راحتند؛ نخیر. البتّه کشور دارد پیش میرود و امید ما این است که انشاءالله اگر همین حرکت خوب ادامه پیدا بکند، به فاصله ده سال، پانزده سال بتدریج این فقر کم بشود و مردم حدّاقل لازم را براى یک زندگى شرافتمندانه در اختیار داشته باشند وَالاّ الان آنجور نیست. خب، حالا به هر حال دوران سازندگى است، دوران حرکت است؛ در این دوران حرکت که پول زیاد است، تبادل پول زیاد است، دست به دست شدن ثروت فراوان است، خیلى باید مراقب باشید؛ خیلى.
وظیفه مسئولان؛ حسّاسیّت نسبت به فاسد شدن اطرافیان
نباید اجازه بدهید که میکروب فساد در کالبد شما نفوذ بکند؛ چه در شخص خودتان، چه در نزدیکانتان؛ چه نزدیکان از لحاظ خویشاوندى و فامیلى، چه نزدیکان از لحاظ ادارى و کارى؛ نباید بگذارید، یعنى نسبت به آنها هم همان طور که نسبت به خودتان حسّاسید، حسّاس باشید؛ هم این (نکته) و هم این که نگذارید به آنچه در دستگاه شما میکنند، احساس بىتفاوتى وجود داشته باشد. یعنى اگر دیدید در دستگاهتان کسى تخلّفى و خداىنکرده کار فاسدى انجام داد، هرکسى هست، بدون هیچ ملاحظهاى با او برخورد بکنید که اگر چنانچه اینها را انجام دادید، آنوقت این دستگاه اصلى نظام، همین طور پاکیزه و طاهر و سلامت که هست باقى خواهد ماند؛ و آن وقت میشود راههاى طولانى را پیمود.
منبع: کیهان
انتهای پیام/ 900