یادداشت/ داود عامری

سردار آسمانی، آسمانی شد

حاج قاسم در بین مردم مظلوم منطقه به نماد امنیت و پاسدار صلح تبدیل شده بود و این مسئله برای داعش‌پروران که به دنبال آنارشی در جهان اسلام بودند، سخت گران می‌آمد.
کد خبر: ۳۷۷۹۴۷
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۶ - 05January 2020

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ داود عامری؛ بزرگا مردا که در زندگی، سردار دل‌ها بود و در شهادت، غمش در نهانخانه دل میلیون‌ها انسان آزاده نشسته است.

حاج قاسم سلیمانی، سرداری بود که اعتبارش را از جایگاه و موقعیت شغلی اش نگرفته بود، بلکه به واسطه حضور در بین مردم، تواضع و جدا نشدن از مردم، همیشه در قلب و روح ملت ایران ماندگار خواهد شد.

او جا مانده از شهدای بزرگ دفاع مقدس نبود، بلکه یادگار ارزشمندی بود که هر کجا قدم می‌گذاشت، خاطره و شخصیت سرداران دلیر اسلام در هشت سال دفاع مقدس را به عینه و به صورت واقعی تداعی می‌کرد. از این رو غم و اندوه امروز، تنها به خاطر شهادت آن سردار رشید سفر کرده نیست، بلکه بدین خاطر است که مردم شهید پرور ایران اسلامی، یادگاریِ پر ارزش خود را از دست داده اند. هر چند مزد مجاهدات‌های خویش را گرفت، آسمانی شد و میهمان ذات ربوبی شد و این جهان اسلام است که قهرمان بزرگ خود را دیگر در کنار ندارد.

فرزند شایسته‌ای که مردم ایران و مسلمانان منطقه از لحظه شنیدن فاجعه ترور او، با حیرت و دریغ، نمی‌دانند با اندوه خود چه کنند و چه سازند با این خاری که بر دلشان خلیده است. دلاوری بزرگ و شخصیتی نستوه و خستگی ناپذیر که به سمبل ایستادگی و مقاومت در برابر خون آشامان داعش تبدیل شد، و، چون دیواری سترگ، سد راه پیش روی آنان به سوی دیگر سرزمین‌های اسلامی گردید و نگذاشت جان و مال و نوامیس مسلمانان و تمامی انسان‌های بی گناه در منطقه‌ی خاورمیانه از سوریه گرفته تا عراق و آسیای میانه، به زیر چکمه‌های جنایتکاران تکفیری و اربابان آمریکائیشان به تاراج رود.

حاج قاسم در بین مردم مظلوم منطقه به نماد امنیت و پاسدار صلح تبدیل شده بود و این مسئله برای داعش پروران که به دنبال آنارشی در جهان اسلام بودند، سخت گران می‌آمد، لذا بر آن شدند تا انتقام خود را با به شهادت رساندن این مرد بزرگ بگیرند.

سردار سلیمانی، همیشه خود را سرباز اسلام می‌نامید و هیچگاه دلخوش به عناوین ظاهری و غره به تعریف، تمجید‌های دیگران نمی‌شد، به این خاطر سال‌های عمر خود را در مجاهدت سپری کرد و هیچ گاه از جهاد فی سبیل الله دست برنداشت و چه مزدی بالاتر از شهادت می‌توان برای یک مجاهد واقعی متصور شد. حاج قاسم مرگ را به بازی گرفته بود. او بار‌ها گفته بود که دشمن او را به چه چیزی تهدید می‌کند، چیزی که او عاشقش هست.

همه مردم ایران او را دوست داشتند و این بازخورد عشق و علاقه او به همه مردم ایران از کرد و لر و ترک و عرب و همه سختی کشیده‌ها و فقرا بود و امروز اگر تمامی مردم ایران عاشقانه برگرد شمع پیکر او، چون پروانه می‌چرخند و عاشقانه سوز و گداز می‌کنند، به خاطر عشقی بود که سردار دل‌ها در دل نسبت به آن‌ها داشت که یک نمونه کوچک آن حضور در مناطق محروم و آسیب دیده از سیل و زلزله بود که همگان شاهد بودند که چه مهربانانه در کنار آن‌ها حاضر می‌شد و با چه اندوهی از غم و غصه مردم آسیب دیده، دست نوازش بر سرشان می‌کشید.

همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی به حاجی فرمودند که «ان‌شاءالله خدای متعال به ایشان اجر بدهد و تفضل کند و زندگی ایشان را با سعادت و عاقبت ایشان را با شهادت قرار دهد...». باید گفت که سحرگاه روز جمعه ۱۳ آبان، دعای، ولی درباره یکی از بهترین سربازان ولایت برآورده شد و سردار رشید اسلام به آرزوی دیرینه خود رسید و دلتنگی پیوستن به یاران دیرین با به سامان رسیدن معشوق به پایان آمد. اما اندیشه، منش و فضایل انسانی او همچنان پابرجاست و تربیت شدگان مدرسه ولایت، این شمع پر فروغ را چراغ راه خود خواهند ساخت، چرا که او انسانی برجسته و مجاهدی خستگی‌ناپذیر بود که:

رسیدگی به مظلومین و دفاع از حقوق آن‌ها را در همه حال سرلوحه زندگی خود ساخته بود و این ویژگی از او انسانی خدوم، مهربان و فروتن می‌ساخت. حضورش در بین مردم به آن‌ها آرامش می‌داد و ابهتش کسی را نمی‌ترساند.

ظلم ستیز بود و در هیچ لحظه‌ای به خود اجازه کوچکترین اغماضی نسبت به مبارزه با ظالمان و جائران نمی‌داد. خمیر مایه وجودی حاج‌قاسم در آزادی خواهی و حمایت از مظلومان و ستمدیدگان سرشته شده بود.

نماد عالی مقاومت و ایستادگی بود. سال‌های سال بود که به تبعیت از ولایت، پرچم مقاومت را در منطقه به دوش می‌کشید و در این راه خستگی را خسته کرده بود.

مبارزه و مقاومت را جز برای صلح و آرامش امت اسلامی و انسان‌های بی دفاع نمی‌دانست، از این رو روحی مهربان و اندیشه‌ای حق مدار داشت و برای همه انسان‌های روی زمین خواهان عدالت و آرامش واقعی بود.

سرباز واقعی ولایت بود و جز به اطاعت از ولایت و رهبر خود، اندیشه دیگری در سر نداشت.

سپهبد قاسم سلیمانی، رزم را برای صلح و عدالت برگزیده بود تا با کوتاه کردن دست متجاوزان و جنایتکاران، بتواند عدالت و آرامش را برای مردم رنج کشیده منطقه به ارمغان آورد.

در طی سال‌های پر برکت حیات خود، اندیشه مقاومت را چنان عمقی بخشید که به یک گفتمان وجریان فکری عمیق و قدرتی شکست ناپذیر تبدیل شد که روز به روز بر بلندای آن افزوده می‌شود.

او اگر چه به آرزوی خود رسید، اما نام و یادش و اندیشه تسلیم ناپذیری و مقاومت او پیوسته زنده و پویا جریان خواهد یافت و خواب راحت را از چشم مستکبران و ظالمان عالم خواهد ربود. او هم حیاتش برای امت اسلامی مایه برکت و سربلندی بود و هم با شهادت خود منشاء وحدت و استحکام بیش از پیش جبهه مقاومت شد و چشم‌ها خواهند دید که همه مجاهدان جبهه مقاومت با افتخار در راهش ایستاده اند و طنین الله اکبر شان به زودی طنین انداز خواهد شد تا آرامشی باشد برای مظلومان و لرزه‌ای بر دل دشمنانش. ان شاء الله

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها