گروه حماسه و جهاد دفاعپرس - فرشته امیری؛ تردیدی نیست که آمریکا، انگلیس و ارتجاع منطقه، به ویژه آل سعود و امارات، با شهادت حاج قاسم سلیمانی بر ما ضربه زدند و نیرویی را از ما گرفتند که تقریبا بی بدیل بود و جبران آن، اگرنه محال، اما مشکل خواهد بود. درست است که در ایران، افراد فداکار، ایثارگر و ازجانگذشته بسیارند، اما خصلتها و صفات آن سردار سترگ و شهید سوای همه خصایل و امتیازاتی است که ممکن است دیگر نیروها در وجود خود داشته باشند. مع الوصف این مسئله را هم باید در نظر داشته باشیم که ما ایرانیها، عادت داریم گاهی اوقات تسلیم شرایط و فضاهای التهابی و احساسی شویم و به هر چیز و هرکس، رنگ تقدس ببخشیم و متاسفانه بر اساس خلقیات مذمومی که برخی از ما به آن ها مبتلا شدهایم، گاهی بروز احساسات و ارادت خود را به شخص یا موضوعی آن چنان پر رنگ نشان دهیم که بوی ریا و چاپلوسی از آن به مشام برسد، اما در مورد سردار سلیمانی، قضیه فرق میکند.
میفرمایند چو عیبش بگفتی، حسنش نیز بگوی. مردم ایران البته یک حسن بزرگ هم دارند و آن این که هم موقعیت شناس و قدرشناس هستند، هم هوشمند و سرشار از نجابت. واکنش مردم منطقه، از ایران و عراق تا لبنان، فلسطین، سوریه، یمن، پاکستان، بحرین و... دربرابر جنایت آمریکا و شهادت سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس و همراهانشان، به هیچ روی واکنشی صرفا احساسی نبوده و نیست. مردم منطقه قاسم سلیمانی را به واقع شخصیتی کم نظیر، فرماندهی طراح و استراتژیست، عارفی مخلص و وارسته و انسانی در همه ابعاد انسان و دارای ماهیتی الهی میدانند که فعالیتهای نظامی و مبارزه با داعش و تروریسم، تنها بخشی کوچک و ظاهری از تحرکات ایشان بود وگرنه شاید بعضی باور نکنند که ژنرال سلیمانی قلبی بسیار رئوف و مهربان و منشی به غایت ملایم و صلحجو داشت و اساسا جنگهایی که برای صلح و تحقق آرامش و امنیت باشد هم حرکتی کاملا منطقی و هم هدفی کاملا مقدس است، چنانچه سردار سلیمانی به حکم وظیفه انسانی و الهی وظیفه مقاتله و مبارزه با عوامل جنایتکار استکبار یعنی گروه های وحشی تروریستی دست ساخته آمریکا و غرب را داشت.
شخصیت سردار سلیمانی در یک کلام، شخصیتی کاریزماتیک بود و طبیعی است که آمریکا و غرب، از چنین شخصیتهایی به شدت بیمناک باشند. از دیگر سو، سردار سلیمانی، بازوی توانمند جبهه مقاومت در برابر توطئه شوم استکبار جهانی برای تجزیه کشورهای منطقه و تشکیل خاورمیانه جدید مطابق با نقشههای از پیش طراحی شده اتاق فکر واشنگتن، تل آویو و لندن بود. ترامپ بارها اعلام کرده است که آمریکا از سپتامبر سال ۲٠٠۳ تا کنون میلیاردها دلار در خاورمیانه صرف به ثمر نشاندن اهداف خود کرده، اما هیچ توفیقی کسب نکرده است، اما ترامپ در هیچ موردی صداقت ندارد، برای آن که از وقایع سپتامبر ۲٠٠۱ به بعد، با مداخله نظامی آمریکا در افغانستان و عراق و متعاقب آن، در رویدادهای سوریه و عراق، تاکنون علاوه بر سرقت آشکار میلیاردها دلار از منابع نفتی سوریه و عراق، عربستان را نیز به عنوان گاو شیرده خود در منطقه میلیاردها دلار دوشیده و هنوز هم به این قلدر بازی و لات منشی خود ادامه میدهد.
اصولا و بنا بر سنت تاریخی، ایالات متحده طی چندین دهه، هرگاه در داخل آمریکا بحران اقتصادی به وجود آمده و یا نشانههای آن به سردمداران آمریکا آلارم خطر بروز بحران اقتصادی داده است، آنها طی ترسیم نقشههایی به جان مردم منطقه افتاده و با طرح مسایلی واهی و همچنین با استفاده از شرایط استقرار نظامهای مرتجع عرب در حوزه خاورمیانه، ضمن چپاول منابع انرژی، با انعقاد قراردادهای تسلیحاتی، امنیتی و اقتصادی، میلیاردها دلار را نیز از این طریق، به جیب زده است. آمریکاییها در هر برهه با عناوین گوناگون مانند سنتکام، یونیماک، کلاه آبیها، کلاه سبزها، بلک واتر و غیره، تجمعی از پیمان کاران امنیتی، نیروهای مستشاری و نیروهای نظامی و واکنش سریع خود را به منطقه، گسیل و طی پروسههایی علاوه بر به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه، منابع سرشار انرژی آنها را به یغما میبرند.
بسیاری در این شرایط و متاثر از فضای سنگین و دردناک شهادت این فرمانده غیرتمند و رشید ایران و دنیای اسلام، بلکه فرمانده ستمدیدگان جهان، خواستار واکنش سریع ایران و انتقام سخت از جنایت کاران آمریکایی هستند. ایران میتواند این انتقام را خردمندانه، صبورانه و مطابق با برنامههای دقیق از آمریکا بگیرد و به نظر من هم، چنین انتقامی اگر رنگ واقعی به خود نگیرد و تنها در حد تهدید و توپ و تشر و رجزخوانیهای معمول و مرسوم دنیای سیاست باشد، خیانت به ایران، ایرانی و جهان اسلام خواهد بود، اما در دنیای سیاست و در شرایطی که بنا به هر دلیل، ارتجاع منطقه، متشکل از تقریبا تمامی کشورهای عربی، اتحادیه اروپا، ژاپن و کره جنوبی، آمریکا و اسرائیل به شدت به دنبال اجماع جهانی علیه ما هستند و ترامپ جنایت کار ممکن است در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، دست به هر اقدامی بزند «این بحث از سر استیصال، ترس یا رسوب اندیشههای لیبرالی نیست!»، رهبران ایران و سیاست مداران، این واکنش را در چند مرحله دنبال خواهند کرد:
۱- خنثی سازی یا کم اثر کردن تبلیغات گسترده آمریکا و غرب علیه فعالیتها و تحرکات ایران در منطقه که برای ما نفوذ معنوی و القای آنها از سوی آمریکا و غرب به افکار عمومی منطقه و جهان، تحت عنوان مداخلات غیر موجه است.
۲- بهره گیری درست، به موقع و به دور از احساسات از شهادت سردار سلیمانی و همراهانش به عنوان سرداری ملی و قهرمانی اسلامی و جهانی علیه داعش و تروریسم در سراسر جهان.
۳- تنش زدایی و ایجاد بسترهای همکاری ها و هماهنگیهای منطقهای با کشورهای منطقه، حتی عربستان.
۴- افشای حقایق پشت پرده حضور آمریکا در عراق، افغانستان، سوریه و حوزه خلیج همیشه فارس، برای دولتهای منطقه و اعمال فشار مردم این کشورها برای اخراج آمریکا از منطقه و لغو پیمانهای نظامی و امنیتی با شیطان بزرگ، چنانچه طلیعه این موضوع در عراق آشکار شده است.
۵- استفاده گسترده از ظرفیت حقوقی مجامع بین المللی مانند نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل و پی گیری مسئله شهادت سردار سلیمانی و همراهانشان از نظر روابط و حقوق بین الملل.
۶- تقویت و انسجام هرچه بیش پتر وضعیت سیاسی در داخل کشور و برپایی آشتی و صلح ملی و رسیدگی عملی به مردم، مبارزه اساسی با تبعیض و بی عدالتی به عنوان پاداش عظمت هوشمندی، حضور و بلوغ سیاسی این مردم که نه تنها در رخداد تالم برانگیز شهادت سردار سلیمانی، بلکه در همه برهههای حساس، به اثبات رساندهاند.
۷- تقویت آشکار و علنی نهضتها و جنبشهای آزادی بخش منطقه و جهان علیه استکبار جهانی، مطابق با قانون اساسی و کنار گذاشتن هرگونه ملاحظه کاری در این زمینه و یا ترس از تبعات منفی آن.
۸- تقویت زمینهها،جنبهها، ساختارها، ظرفیتها و ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی و رفع مشکلات و مسدود سازی منفذ و مجاری نفوذ دشمن.
۹- تقویت عملی و واقعی بنیانهای مبارزه با مفاسد اقتصادی در قالب برنامه ای دایمی و اثر گذار.
۱٠- اصلاح قوانین و وضع قوانین جدید به منظور جلوگیری از سؤاستفادههای کلان اقتصادی.
۱۱- تقویت طرح نهضت ساخت داخل با تعاریف و ساز و کارهای نو و تغییر و به کارگیری مدیران خلاق، هوشمند و مقتدر و جهادی تولیدی و اقتصادی در این زمینه.
۱۲- گسترش کمی و کیفی نیروهای جبهه مقاومت در منطقه و ایجاد جنگی نامتقارن، نامتعارف، کوبنده و مستمرعلیه نیروها و مواضع متجاوزان آمریکایی و انگلیسی به منظور تحت فشار قرار دادن آنها برای ترک منطقه خاورمیانه و خلیج فارس.
۱۳- کمکهای معنوی و حمایتهای گسترده تبلیغاتی و حتی مستشاری به مردم یمن و اعلام آشکار این کمک ها به جامعه جهانی به عنوان ضرورت مبارزه با آمریکا و ایادی آن علیه متجاوزان به یمن به منظور اجبار متجاوزان به پذیرش صلح و منطق.
۱۴- اعلام این مطلب به جامعه جهانی که تجاوز به هر کشور اسلامی، به مثابه تجاوز به همه مسلمانان بوده و ایران در مقابل آن، واکنش منطقی، مؤثر و قطعی نشان خواهد داد.
۱۵- اعلام این مطلب به متجاوزان و مداخله گران غربی که از این به بعد، با حضور هر نیروی نظامی و مستشاری غربی، به ویژه آمریکا، انگلیس و همچنین اسرائیل در خاورمیانه و حوزه خلیج فارس به مثابه اعلان جنگ، تلقی و هرگونه عواقب و تبعات برخورد نیروهای نظامی با آنان، برعهده متجاوزان خواهد بود.
۱۶- طراحی و اجرای یک یورش سهمگین نظامی به مواضع بسیار مهم آمریکا در منطقه با همراهی همه جبهه مقاومت، به نحوی که برق آسا، کوبنده و پشیمان کننده باشد.
انتهای پیام/ 141