بسم‌‌الله قاصم‌الجبارین/ یادداشت

حاج «قاسم» محاسبات دشمن را بهم زد

تولید داعش، شروع جنگی ویرانگر در دو کشور سوریه و عراق بود. مقصود، از همان آغاز پیدا بود: نابودی محور مقاومت و نجات اسراییل! آنها قدرت انقلاب اسلامی و فرزند خلف آن، حاج‌قاسم را در محاسبات خود ندیده بودند. ویرانی‌های زیادی به بار آوردند ولی سرانجام ارادۀ حاج‌قاسم بر اراده استکبار جهانی غلبه یافت. داعش به گورستان تاریخ رفت. دو کشور عراق و سوریه آزاد شد. شهرهای ایران از اشغال حتمی نجات یافت. محور مقاومت، یک کلِّ واحد شد. از ایران تا لبنان؛ از یمن تا نیجریه؛ و از دل حاج‌قاسم تا دل‌ امت بزرگ اسلام.
کد خبر: ۳۷۸۷۹۴
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۹ - 09January 2020

از دل حاج «قاسم» تا دل امت بزرگ اسلامگروه استانهای دفاع‌پرس ـ سیدحسین ولی‌پور زرومی؛ «خداوندا مرا پاکیزه بپذیر»؛ آخرین یادداشت سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» که چند ساعت قبل از شهادتش نوشته، مبیّن تمام زندگی و شخصیت این شهید والامقام است. روستازاده‌ای که از دوازده سالگی دل به نهضت امام امت بست و 50 سال در هوایی نفس کشید که بوی قیام و شهادت داشت.

لحظه لحظۀ زندگی سردار دل‌ها با حیات 41 سالۀ جمهوری اسلامی قرین و عجیم بود. به محض شروع جنگ تحمیلی با بسیج دوستان و همشهریانش به یاری هم‌میهنان جنگ‌زده شتافت و بی‌محابا تا آخرین لحظۀ دفاع مقدس هشت‌ ساله، با بعثیان خدانشناس جنگید و جان خویش را در طَبَق اخلاص داشت.

هنوز 26 سال نداشت که در کسوت فرماندهی یکی از پرتوان‌ترین لشکرهای دوران دفاع مقدس یعنی لشکر 41 ثارالله ظاهر شد. رودخانه اروند و سرزمین شلمچه شهادت خواهد داد که این مظلومِ جبهه‌ها چه رنج‌ها برای دفاع از مامِ میهن کشید. همزمان در قامت مسئول امنیت کل جنوب شرق کشور، استان سیستان و بلوچستان را از بند کین اشرار و معاندین نجات داد.

جنگ به پایان رسید ولی کینه‌های دشمنان همچنان شعله داشت و زبانه می‌کشید. می‌بایست به دل دشمن زد و آن را از نفس انداخت. سپاه قدس با فرماندهی حاج‌قاسم از سال 1376 جانی دیگر گرفت. 22 سال در قالب این نیرو شرافتی دوچندان بدان بخشید. دیگر انتظار برای آمدن دشمن مطرح نبود، بلکه می‌بایست ارادۀ دشمن را در بدو تولد نابود ساخت. تلاش‌های حاج‌قاسم در بیداری منطقه چشم و گوش دشمنان را حساس کرد. پادشاه مزدور اردن، برای مقابله، از شکل‌گیری هلال شیعی خبر داد. خیلی زود استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المل دست به کار شد و این بار با حربۀ به ظاهر مذهبی وارد میدان شد.

تولید داعش، شروع جنگی ویرانگر در دو کشور سوریه و عراق بود. مقصود، از همان آغاز پیدا بود: نابودی محور مقاومت و نجات اسراییل! آنها قدرت انقلاب اسلامی و فرزند خلف آن، حاج‌قاسم را در محاسبات خود ندیده بودند. ویرانی‌های زیادی به بار آوردند ولی سرانجام ارادۀ حاج‌قاسم بر اراده استکبار جهانی غلبه یافت. داعش به گورستان تاریخ رفت. دو کشور عراق و سوریه آزاد شد. شهرهای ایران از اشغال حتمی نجات یافت. محور مقاومت، یک کلِّ واحد شد. از ایران تا لبنان؛ از یمن تا نیجریه؛ و از دل حاج‌قاسم تا دل‌ امت بزرگ اسلام.

حاج‌قاسم چشم و چراغ امت شد و معیاری شد که بر اساس آن عیار مسلمانی مشخص می‌گردد. اما چرا حاج قاسم؟! مقام معظم رهبری به خوبی فرمودند: «اخلاص بزرگی در این مرد وجود داشت.» ذره‌ای رنگ ریا و تزویر نداشت. قربِ به خدا میدان‌دار رفتارش بود. در کوی و بیابان برای جان‌سپردن در راه او می‌دوید. می‌خواست هزار بار جان عزیز خویش را برای حفظ نظام اسلامی هدیه کند. تلاش بی‌وقفه، اخلاص بی‌مثال و خدمات بسیار بزرگ این سردار رشید اسلام بود که رهبری می‌فرمایند: «من در برابر او سر تعظیم فرود می‌آورم.» تعهد به تکلیف و حرکت در راه رسیدن به مقصود، مشخصۀ رفتاری ایشان بود، به هدف چه برسد یا نرسد. فکرش، در مسیر خدا جولان داشت.

لحظه‌ای در گرداب دنیا و مافیها گرفتار نبود و در زندگی همان روستازاده باقی ماند. ذره‌ای از ساده‌زیستی دور نشد. همین خصلت باعث شد تا بعد از 30 سال دوری از یاران شهیدش همچنان به مانند همان‌ها از این دنیا رخت بر بندد. حفظ این عظمت، بی‌مانند است. بی‌جهت نبود که در این مدت طولانی یک لحظه نیز از دغدغۀ شهادت رها نشود.

چه در انتظار، چه در شهادت، شبیه مولایش علی علیه‌السلام بود؛ مولایی که از احد در سال سوم هجرت تا شب نوزدهم ماه مبارک در سال چهل هجرت به انتظار نشست تا به فوز عظیم شهادت آن هم بدست شقی‌ترین فرد دست یابد؛ همان گونه که حاج‌قاسم نیز بدست شقی‌ترین افراد روزگار ما به شهادت رسید.  مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا. 

به فرمایش مقام معظم رهبری شهادت حاج‌قاسم نشان داد که انقلاب زنده است. نشان داد که مردم پاک‌نیت ما عاشق خوبی‌ها هستند. نشان داد که می‌توان پاک زیست و پاک رفت. هر چند که ایشان زنده هستند و به قول شهید آوینی زمان ما را چنانچه غفلت کنیم با خودش خواهد برد. خون حاج‌قاسم همانند خون مولایش حسین علیه‌السلام، دین‌دزدان و دنیا‌طلبان را رسوا خواهد کرد. با شهادت او دوباره انقلاب با تمام هیمنه و بزرگی خود عیان شد. همه گواهی دادند که عیب از انقلاب نیست و هرچه عیب است از تاجرمآبی‌هاست. باید قدردان این شهید عزیز بود. این قدردانی مقدمۀ دست‌یافتن به تمامی اهدافی است که بدن او برای رسیدن به آنها همانند اربابش ارباً اربا شد و بی‌سر به دیدار معبود شتافت. همه مدیون حاج‌قاسم هستیم. او مرد خطر بود. خطر برای دین، خطر برای میهن، خطر برای انسان. اشک رهبر بر پیکر او اشکی برای ازدست‌دادن یک رفیق بی‌مثال در این میادین بزرگ بود.

آیا به او خواهیم رسید؟ آیا به مانند او تبعیت از خوبی‌ها و اطاعت از ولایت را خواهیم آموخت؟ تنها از این طریق است که می‌توان به تولّی رسید و از دشمن تبرّی جست. انتقام سخت از دشمن، تنها از این معبر خواهد گذشت.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار