گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ خسرو هداوندخانی؛ ترامپ در بین روسای جمهور آمریکا در دو، سه دهه اخیر، با ویژگیهای منحصر به فردی با مسائل بینالمللی برخورد کرده و همواره سعی دارد از خود شخصیتی غیرقابل پیش بینی با تصمیماتی برخلاف تصور و خارج از پیمانها و عقود جهانی ترسیم کند و این استراتژی را به عنوان حربهای برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی خود دنبال کرده است. شاید به همین خاطر است که در ادبیات عامیانه از وی به رئیس جمهوری «دیوانه» یاد میشود.
این شیوه نگرش به ظاهر جسورانه و برخورد با مسائل و واقعیتهای منطقهای و بینالمللی باعث شده که در برخی از موارد باخطاهای محاسباتی و راهبردی فراوانی مواجه شود که از جمله مهمترین آنان در به شهادت رساندن سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران بود.
ترامپ که در آستانه کارزار انتخاباتی با رقبای دموکرات خود برای تصدی جایگاه ریاست جمهوری برای چهار سال دیگر است، به دنبال انجام اقدامی خارقالعاده برای افزایش محبوبیت خود در جامعه آمریکا بود. اولین اقدام وی که شاید چندان نتوانست بازتابهای مثبتی برای وی به وجود آورد، ظاهرا کشتن «ابوبکر البغدادی» سرکرده گروه تکفیری داعش بود، اما از آنجا که جامعه بینالملل امروز به آن سطح از آگاهی سیاسی رسیده که تشخیص دهد، جنبش داعش و سرکرده آن البغدادی، زائیده تفکر شیطانی خود آمریکا و متحدین آن برای ایجاد اختلاف و تضعیف جهان اسلام و بویژه محور مقاومت در منطقه خاورمیانه بود، بنابراین این حربه نتوانست اثر مثبت چندانی در افزایش محبوبیت وی داشته باشد.
وی این بار در اقدامی مشابه تصمیم به ترور و حذف یکی از چهرههای کاریزمای حوزه نظامی و امنیتی منطقه خاورمیانه بلکه نظام بینالملل، یعنی سپهبد شهید قاسم سلیمانی گرفت و این به واقع به عنوان بزرگترین خطای محاسباتی و امنیتی وی در طول دوران ریاست جمهوری و حتی در آینده تلقی خواهد شد.
کشتن ابوبکر البغدادی که دنباله سناریوی کهنه دیگر روسای جمهوری آمریکا برای افزایش اعتبار نزد افکار عمومی کشور خود و جامعه بینالملل بود، اگرچه به ترامپ کمک زیادی در افزایش محبوبیت و تثبیت جایگاه برای موفقیت در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا نکرد، اما دردسر و مشکلی را نیز از این اقدام متوجه او نساخت، چراکه سرکرده یک گروه منفور تروریستی را حذف کرده بود.
اما اقدام وی در به شهادت رساندن سردار سلیمانی که به عنوان نوک پیکان محور مقاومت در برابر جبهه تکفیری و تروریستی در کل منطقه خاورمیانه محسوب میشد، چهره وی را به عنوان منفورترین رئیس جمهور کل دوران حیات آمریکا نه تنها در بین مردم ایران بلکه کل ملتهای مسلمان و آزادیخواه منطقه تبدیل کرد، چرا که سردار سلیمانی به عنوان نماد مبارزهخواهی و نبرد با تروریسم و افراط گراdی نه تنها در خاورمیانه، بلکه کل جهان تلقی میشد و این مهمترین اشتباه محاسباتی ترامپ و مشاورینش در تخمین میزان محبوبیت این سردار سرافراز بود. نمود بارز ادعای ما قیامی است که از پس شهادت این مرد دلیر با گذشت چندین روز در سراسر گیتی جهت پاسداشت رشادتهای وی و محکومیت ترورa همچنان ادامه دارد.
عظمت و جایگاه مهم و محبوبیت سرشار حاج قاسم سلیمانی نزد دولت و ملت ایران، این شجاعت را نزد ایرانیان ایجاد کرد تا پاسخ دندان شکنی را با قبول تمامی پیامدها و خطرات احتمالی به آمریکای جنایتکار داده و مهمترین و بزرگترین پایگاه نظامی آنها یعنی «عین الاسد» را در عراق آماج حملات موشکی خود قرار دهند.
در جمعبندی میتوان گفت که شهادت سردار سلیمانی توسط آمریکائیها چندین پیامد بد را برای ترامپ و دولت او به همراه داشت:
اولا: شهادت یک مبارز خستگی ناپذیر در جبهه حق علیه کفر، الحاد، تروریسم و افراط گرایی، توسط آمریکائی ها، نفرت و کینهای را در دل ملتهای مسلمان منطقه ایجاد کرد که جزء با خروج آمریکائیها از این منطقه، کاهش نخواهد یافت. کمااینکه بلافاصله بعد از شهادت سردار سلیمانی و همرزمش «ابو مهدی المهندس» فرمانده گروه بسیج مردمی حشدالشعبی عراق، پارلمان عراق در تصمیمی تاریخی، خروج نیروهای آمریکائی از عراق را تصویب کرد و مردم خشمگین عراق با حمله به سفارت آمریکا خواستار خروج قریب الوقوع آمریکا از کشورشان شدند.
ثانیا: ناتوانی آمریکا در پاسخگویی به حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آن در عراق علیرغم همه تهدیدات آنان قبل از حمله ایران، هیمنه و پرستیژ بینالمللی آمریکا را دچار خدشه فراوانی کرد؛ چراکه از پایان جنگ جهانی دوم یعنی حدود 70 سال پیش هیج کشوری جرات تعرض به پایگاهها و مراکز نظامی آمریکا را پیدا نکرده بود.
ثالثا: این اتفاقات بار دیگر در صحنه عمل نشان داد که ایران به عنوان سلسله جنبان محور مقاومت به عنوان قدرتمندترین کشور خاورمیانه محسوب شده که در صورت لزوم، قابلیت هدایت و راهبری جنگی تمامعیار را در نقاط مختلف منطقه با متحدین خود علیه دشمنان داراست.
رابعا: شهادت سرلشکر قاسم سلیمانی و همرزمانش اتحاد بینظیری را بین ملتهای مسلمان منطقه ایجاد کردند و آنان را در مقابله و مبارزه با زیادهخواهیهای آمریکا و متحدین منطقهای و بینالمللی آن مصممتر کرد و خون تازهای در رگهای محور مقاومت جاری ساخت.
خامسا: این اقدام غیر قابل توجیه ترامپ و ناتوانی وی در پاسخ به انتقام سخت ایران، برخلاف پیشبینیهای او از ترور سردار سلیمانی در افزایش محبوبیت خود، برعکس باعث حقارت و سرخوردگی جامعه آمریکا شد که شاید بتوان گفت جبران این حقارت، جز با حذف او از ادامه سکانداری ایالات متحده در انتخابات پیش رو میسر نخواهد بود.
انتهای پیام/ 112