به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، یک روز سرد دی است و دانههای بارانی که زمین را خیس میکند.. و خوب نیست حال و هوای مازندران در روزهایی که سردار دلها آسمانی شده، از شما چه پنهان حال بچههای خانه قرآن شورکای جویبار هم خوب نیست؛ بچههایی که دلشان برای شهیدی گمنامی میتپد که سال گذشته قول آن را گرفتند و حالا آنها یک سالی است که منتظر پیکر این شهید گمنام هستند. با پیگیریهایی که داشتند درخواستشان نتیجه نداد و مخالفتهایی هم داشت.
این بار در روزهایی که کشور عزیزمان در غم شهادت سردار شهید «سلیمانی» به سر میبرد، این بچهها تصمیم گرفتند تا این موضوع را با سردار «عبدالله ملکی» مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مازندران مطرح کنند. آنها در قالب نامهای این مطلب را عنوان کردند؛ نامهای که در یک روز بارانی توسط «مصطفی مدانلو» مسئول پایگاه فرهنگی کوثر شورکای جویبار به دست سردار رسید. با هم متن نامه را میخوانیم:
به نام خداجون مهربون
جناب سردار ملکی عزیز سلام. خوب هستین؟ حالتون چطوره؟ آقا مصطفای ما که خیلی زحمت میکشه، یه روز ماها رو پیش خودش آورد و گفت که یه خبر خوب برای شماها دارم!
ماها پیش خودمون هزار تا فکر کردیم. بیشتر بچهها گفتند میخواهی ما رو ببری اردو و...
آقا مصطفی گفت: احتمال داره یه شهید گمنام بیارن تو حیاط خانه قرآن دفن کنن. ماها به خودمون نگاه کردیم و گفتیم شهید گمنام؟! یعنی چی؟
مگه شهید هم گم میشه؟!
خانم مربیمان درباره شهید گمنام برامون مفصل توضیح دادن. تازه فهمیدیم که بعضی وقتها توی تلویزیون میگن «شهید گمنام» دارن میارن یعنی چه؟
راستش الان یک سال از قول آقا مصطفی گذشت. ما پیش خودمون گفتیم شاید آقا مصطفی داره خدای نکرده دروغ میگه یا با ما شوخی میکنه. بعدا که فهمیدیم داستان مخالفت بعضیها رو خیلی ناراخت شدیم.
آقای ملکی ما بچههای خانه قرآن از شما میخواهیم دستی روی سر ما بکشین و اون شهیدی که قول داده بودین را به ما بدین.
الان که شهید حاج «قاسم سلیمانی» شهید شد دلمون بیشتر برای اون شهید گمناممون تنگ شد. راستی شما میدونین اسم اون شهید گمنام چی هست؟ تا ما بچهها با اسم صداش کنیم.
قربان شما بچههای خانه قرآن
رونوشت:
خداجون مهربون جهت مساعدت
شهید گمنام عزیزمون جهت همکاری
انتهای پیام/