به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، سرهنگ «محمد صفا» بیش از 72 ماه حضور در جبهه با مسئولیت های مختلف در دوران دفاع مقدس دارد. او بیش از 2 سال به عنوان جانشین بهداری تیپ 21 امام رضا (ع) و 2 سال نیز به عنوان فرمانده گردان بهداری تیپ 12 قائم (عج) در دوران دفاع مقدس انجام وظیفه کرده است. در طول دوران دفاع مقدس 5 بار مجروح شد و دارای 48 درصد جانبازی است.
به منظور آشنایی بیشتر با مجموعه فعالیت های این رزمنده دوران دفاع مقدس گفتوگویی را با وی ترتیب دادیم که مشروح آن در زیر می آید.
دفاع پرس: جناب سرهنگ از نحوه و سابقه تشکیل واحد بهداری بفرمایید؟
واحد بهداری سپاه استان کمی پس از شکل گیری سپاه استان شکل گرفت و با تعداد نیروی کم پس از طی دوره ها و آموزش های لازم در لشکرهای مختلف آغاز به کار کرد.
هر رده یا سازمانی که در حین مأموریت باشد و آفند یا پدافند داشته باشد بهداشت و درمان نیز لازم و ملزوم آن بوده است و همانند غذا و تدارکات عمل می کند.
در ابتدا به پیشنهاد اولین فرمانده سپاه سمنان (مرحوم مجیدی) تعدادی از برادران جهت آموزش به اصفهان و ساری و تهران رفتند و پس از طی دوره 45 روزه به سمنان بازگشتند و بهداری را راه اندازی کردند.
تازه خدمت سربازی ام به پایان رسیده بود که روزی آقای دکتر علی اصغر یعقوبی به نزد من آمد. ایشان در آن زمان مسئول واحد بهداری بود. او گفت در نظر داریم گروه های آموزشی بهیاری را راه اندازی کنیم و شما هم باید در کلاسها شرکت کنید. من هم قبول کردم و پس از سه روز کلاسها آغاز شد. که به همراه 90 نفر دیگر که از شهرستانهای مختلف آمده بودند درس را شروع کردیم.
در حین آموزش نیز در مأموریت های یک ماهه به لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) و کردستان مأمور شدیم و پس از اجرای مأموریت جهت ادامه درس به سمنان بازگشتیم. موضوعات درسی نیز اکثراً تخصصی بود. جمعاً 14 کتاب درس داشتیم که به مطالعه موضوعاتی از قبیل داروشناسی، بهداشت، تغذیه، امداد نجات، زبان انگلیسی، سیاسی، عقیدتی، شناخت نهضت های انقلابی جهان، فن بهیاری و ... می پرداخت. آموزش بهیار بالاتر از پزشکی است که نقش اساسی در گردانهای رزمی و یگانها داشت. پس امدادگر بهیار بود که کار اساسی را انجام می داد و وظیفه اش درمان پرسنل، پایوران شامل سرم زدن، بانداژ کردن، تجویز دارو بود که نقش حساسی در اورژانس، پست امداد و بیمارستانها داشت.
اساتید درسهای تخصصی بهیاری از دانشگاه علوم پزشکی سمنان که در آن زمان شبکه بهداشت و درمان بود، تأمین می شد. دو استاد نیز از سپاه می آمدند که دروس سیاسی و شناخت نهضت های انقلابی جهان را تدریس می کردند.
در ابتدا گروهان بهداری با استعداد 10 نفر کادر، 20 بسیجی و 30 سرباز وظیفه و مقداری امکانات که از استان انتقال داده شده بود آغاز به کار کرد.
دفاع پرس: نقش بهداری رزمی در دوران دفاع مقدس را بیان فرمایید؟
تا قبل از سال 1365 و تشکیل تیپ 12 قائم (عج) نیروهای تخصصی اعم از پزشکان، پیراپزشکان و نیروهای امدادگر و نیروهای تخصصی درمانی پاسدار و بسیجی از استان به لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) و تیپ امام رضا (ع) اعزام می شدند و این همکاری و انجام وظایف ادامه داشت تا این که تیپ 12 قائم (عج) در سال 1365 تشکیل شد.
با توجه به اعزام های قبلی و تجربیات خوبی که در این زمینه وجود داشت و با مشارکت و مساعدت سازمان بهداشت و درمان استان همزمان با تشکیل تیپ، مقدمات تشکیل و تأسیس گردان بهداری نیز فراهم شد. گردان بهداری از دو نقش پشتیبانی و رزمی در قالب محور بهداری یا گروهان امام سجاد (ع) و چند مجموعه ستادی و تخصصی شامل درمان، بهداشت، تدارکات، موتوری، تبلیغات، تعاون و ... تشکیل شده بود که در ارتباط با هم بوده و در خط مقدم و پشت خطوط مقدم انجام وظیفه می کردند.
1- محور بهداری که در قالب گروهان امام سجاد (ع) شکل گرفته و از واحدهای دسته تخلیه (حمل مجروح) و دسته امدادگران عملیاتی و امدادگران اورژانس و آمبولانس ها تشکیل شده بود. برای هر گردان رزمی 3 پزشکیار،9 امدادگر و 18 تخلیه مجروح از طرف بهداری رزمی جهت شرکت در عملیات معرفی می شدند.
گروهان امام سجاد (ع) وظیفه خطیری به عهده داشت. این گروهان همراه و همزمان با رزمندگان اسلام در نوک پیکان عملیات وارد می شد. تخلیه مجروحین، بانداژ و جلوگیری از خونریزی، انتقال مجروحین توسط امدادگران عملیاتی که ارتباط مستقیم با فرمانده گروهان داشتند، آموزش در حین خدمت، انتقال اخبار یا گزارش از وضعیت خط به فرمانده گروهان و ... از مهمترین وظایف این واحد به شمار می رود.
طبق آمار به دست آمده از بدو تشکیل تیپ 12 قائم (عج) تا اتمام جنگ 2700 مجروح توسط گروهان امام سجاد (ع) تخلیه مجروح شده اند. واحد بهداری استان به منظور نجات جان مجروحین و رزمندگان در طول 8 سال دفاع مقدس تعداد 108 نفر در قالب گردان بهداری تیپ 12 قائم (عج) به فیض شهادت نائل آمده اند که اکثراً در حین تخلیه مجروح و یا پانسمان و بانداژ کردن در منطقه عملیاتی به شهادت رسیده اند.
2- واحد درمان از پست امدادها، اورژانس و داروخانه شکل گرفت و انجام وظیفه می کرد. این واحد در خط مقدم از چند تخت، مقداری دارو و وسایل و تجهیزات پزشکی تشکیل شده بود و یک پرستار به عنوان مسئول و چند نفر نیروی متخصص و بهیار و امدادگر به عنوان نیروی فعال انجام وظیفه می کردند.
تمامی مجروحینی که از خط مقدم و پست امداد مرخص می شدند به اورژانس منتقل شده و پس از انجام خدمات سرپایی به بیمارستان صحرایی انتقال داده می شدند. اورژانسی نیز به نام اورژانس شیمیایی در واحد درمان حضور داشت که شامل یک حمام صحرایی، اتاق تعویض البسه، تخت پانسمان، اتاق ایزوله و نقاهتگاه بود که از تعدادی نیروی متخصص، پرستار و تخلیه مجروح و تعدادی آمبولانس تشکیل شده بود و کار درمان مصدومین شیمیایی را به عهده داشت.
واحد دارویی نیز تأمین کننده دارو و تجهیزات پزشکی برای پست امدادها، اورژانس ها و درمانگاه ها بود. تمامی وسایل مصرفی و تجهیزات دارویی از دو طریق مرکز بهداری قرارگاه مستقر در جبهه های جنوب و غرب و مرکز بهداری سپاه استان تأمین می شد. لازم به ذکر اینکه براساس چارت سازمانی در حین عملیات آفندی به ازای هر گردان رزمی دو دستگاه آمبولانس و به ازای هر گردان پشتیبانی رزم یک دستگاه در نظر گرفته می شد.
تعداد حداقل 18 دستگاه آمبولانس نیز به صورت متمرکز در اختیار گردان بهداری برای حمل مجروحین از خطوط مقدم به پست امداد و اورژانس و بیمارستان صحرایی در اختیار گردان قرار داشت. تدبیری نیز جهت جلوگیری از آسیب دیدن مجروحین در آمبولانس به واسطه بمبارانها و موج انفجار اندیشیده شد و آن برداشتن شیشه های آمبولانس و تعبیه نمودن ورقهای مخصوص به جای آن بود.
3- واحد بهداشت که انجام امور بهداشت محیط، بهداشت تغذیه و بهداشت عملیاتی را بر عهده داشتند. ذخیره ای نیز وجود داشت که از تعدادی پزشکیار تشکیل شده و تحت فرماندهی یک فرمانده گروهان عمل نمود. حفظ بهداشت مواد غذایی، بهداشت محیط زیست در آفند و پدافند از مهمترین وظایف واحد بهداشت به شمار می رود. واحد بهداشت عملکرد آشپزخانه ها، انبارها، سردخانه ها، ماشینهای حمل و غذا و کلیه افرادی را که در این مرکز با پخت، حمل و نقل و تقسیم غذا سر و کار داشتند را کنترل نموده و کارت بهداشت و سلامت صادر می نمود. همچنین کنترل بهداشت پادگانها، سنگرها، محوطه ها، فروشگاهها، سرویس های بهداشتی، فروشگاهها، آرایشگاهها، حمامهای صحرایی و ضد عفونی کردن آنها و واکسن زدن رزمندگان از دیگر وظایف واحد بهداشت به شمار می رود.
دفاع پرس: با توجه به آمار بالای آمبولانس ظاهراً اهمیت و نقش خاصی بر عهده این وسایل نقلیه بود. لطفاً بیشتر توضیح بفرمایید؟
با توجه به اهمیت حفظ جان و سلامتی رزمندگان و ضرورت رسیدگی و حمل مجروح به پشت جبهه در اولین فرصت ممکن، برای اقدامات درمانی نقش آمبولانس و به ویژه راننده آن بسیار مهم و حیاتی است. راننده آمبولانس باید با شجاعت و مهارت در صحنه عملیات برای تخلیه مجروح به موقع اقدام کند. نمونه های زیادی از شجاعت و ایثار و فداکاری رانندگان آمبولانس سراغ دارم که در این مصاحبه زمان مطرح کردن آنان نیست.
پس هم خود آمبولانس و هم راننده می تواند در نجات جان مجروحین و حفظ روحیه رزمندگان بسیار با اهمیت باشد. برای نمونه گردان بهداری در عملیات کربلای 5 با 28 دستگاه آمبولانس انجام وظیفه کرد که در این بین با توجه به آتش شدید دشمن بیش از نیمی از آنها منهدم یا دچار آسیب شد. شرایط در این عملیات به نحوی بود که در بعضی از مناطق امکان تردد آمبولانس وجود نداشت و سریعاً مورد اصابت گلوله تانک یا آتش های مستقیم قرار می گرفتند. در این زمان تدبیر این شد که از نفربرهای زرهی (خشایار) برای تخلیه مجروحین استفاده شود.
دفاع پرس: ارتباط شما با دانشگاه علوم پزشکی استان و نقش آن سازمان در پشتیبانی از گردان بهداری را توضیح بفرمایید؟
دانشگاه علوم پزشکی (شبکه بهداشت و درمان سالهای دفاع مقدس) در آن دوران عملکرد خوب و نقش سازنده ای را داشت. دانشگاه 20 درصد از پزشکان متخصص را که شمار پیراپزشکان، دندان پزشکان، و گاهی انترن ها و رزیدنت ها بود طی حکمی به جبهه مأمور می کرد که معمولاً دو الی پنج پزشک به بهداری مأمور می شدند. جدای از پزشکان متخصص دانشگاه بهیاران، پرستاران و نیروهای بهداشت را که معمولاً تعداد آنها به 50 تن می رسید به واحد مأمور می کرد که 45 روز در جبهه ماندند.
تأمین پزشک از دو راه صورت می گرفت: یک مورد از طریق مسئول بهداری سپاه مستقر در سمنان بود که به دانشگاه اعلام می کرد و نیرو تأمین می شد. راه دیگر برقراری ارتباط مستقیم واحد بهداری مستقر در جبهه با دانشگاه بود که پس از اعلام نیاز، نیرو به واحد بهداری مأمور می شد. بسیاری از پزشکان نیز دواطلبانه در جبهه حضور پیدا می کردند و کارهای سختی انجام می دادند.
دفاع پرس: با خاطراتی از حضور و نقش نیروهای تخصصی بهداری ما را مهمان بفرمایید؟
در عملیات والفجر 8 دندانپزشکی بود که دائم در خط مقدم و در پست امداد حضور داشت. او بر روی اتیکت لباسش عنوان امدادگر عملیات را زده بود و اصلاً راضی نبود که شناخته شود و بازگردد و همیشه در بین رزمندگان بود تا از نزدیک سختی ها و مشکلات را درک کند.
عملیات والفجر 8 بود، عملیات اصلی در فاو انجام می شد. تیپ 21 امام رضا (ع) به اتفاق چند یگان دیگر عملیات پشتیبانی و ضربتی اجرا کردند. بنا بود دشمن را از راست سمت خرمشهر مشغول نماییم. حجم آتش نیز بسیار زیاد بود. برای سرکشی از وضعیت خط مقدم از پست امداد خارج شدم. شهید رضایی یکی از امدادگران را دیدم، ناگهان خمپاره ای آمد و در کنارش به زمین اصابت کرد و او به سختی مجروح شد.
آتش به قدری سنگین بود که از سنگر نمی توانستیم خارج بشویم. به هر حال با سختی فراوان خارج شدم و به سمتش رفتم. ترکش به شریان گردنش خورده بود و خون به بیرون فواره می زد. فک او نیز به طور کامل از بین رفته بود. پدی آوردم و روی زخم گذاشتم. اوضاعش به گونه ای بود که اگر پد بر روی زخم گذاشته می شد با تنفسش پد به داخل می رفت و نفسش قطع می شد. اگر هم پد را برمی داشتم که خون به بیرون پرتاب می شد. در دو راهی سختی گرفتار شده بودم. لحظات آخر عمر شهید بود که دیدم با دست اشاره می کند به مجروحین دیگر رسیدگی کنم و این ایثار او از خاطرات فراموش نشدنی برای بنده است. خداوند منان ارواح طیبه همه شهدا را از ما راضی و خشنود بگرداند.
انتهای پیام/