تئاتر فجر/ 6

زندگی با طعم کدام خردل کام جانبازان را تلخ کرده است

«زندگی با طعم خردل» که روز سوم جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت نگاهی دارد به زندگی جانبازان شیمیایی که به‌واسطه گاز خردل دچار آسیب‌های فراوانی شده‌اند، آسیب‌هایی که نسل‌های بعدی را نیز درگیر کرده است.
کد خبر: ۳۸۱۹۷۴
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۱ - 02February 2020

زندگی باطعم کدام خردل کام جانبازان را تلخ کرده استگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ پرداختن به زندگی جانبازان شیمیایی کار سخت و طاقت‌‌فرسایی است، موضوعی که در خیل آثار مربوط به دفاع مقدس کمتر به چشم می‌آید. جانبازان شیمیایی به خاطر تأثیرات ناشی از بمب‌های شیمیایی در وضعیت بحرانی‌تری قرار دارند و در برخی موارد عوارض آن به نسل‌های بعدی نیز منتقل می‌شود. نسل‌هایی که قربانی جنگ تحمیلی شده‌اند اما جانباز محسوب نمی‌شوند و مدام با مصائب آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

مسئولیت جامعه در قبال این جانبازان بسیار حساس‌تر از چیزی است که گمان می‌کنیم و در این میان رسالت هنرمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. متاسفانه نه‌تنها در تئاتر که در سینما و تلویزیون نیز چندان که باید به مشکلات این قشر از جامعه پرداخته نشده است و آن‌چه که تولید شده، چیزی نیست که انتظار داریم. در حالی که هیچ رسانه‌ای مانند تئاتر، سینما و تلویزیون نمی‌تواند مصائب جانبازان شیمیایی را منتقل کند.

در سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نمایش «زندگی با طعم خردل» با همین نگاه و موضوع به نویسندگی «محمد غدیرزاده» و کارگردانی «سعید نجفیان» دیروز (شنبه) در تماشاخانه سرو روی صحنه رفت. این نمایش زندگی دو برادر به نام‌های «ابراهیم» و «ذبیح» را روایت می‌کند که هر دو در جبهه و با گاز خردل شیمیایی شده‌اند.‌ «خاطره» دختر ذبیح نیز به خاطر عوارض شیمیایی که از پدرش به او منتقل شده دچار سرطان شده و به همین دلیل نمی‌ تواند ازدواج کند.‌

پرداختن به چنین موضوعی در وهله اول اقدام پسندیده‌ و قابل تاملی است اما پرداخت صرف به موضوع جانبازان شیمیایی بدون اینکه داستان مشخص و درستی داشته باشد مخاطب را دچار سرگردانی می‌کند. بیننده ابتدا باید در بطن یک داستان مشخص قرار می‌گیرد تا بتواند با آدم‌های نمایش همراه شود و بعد موضوع نمایش را در خلوت خود تحلیل کند. این نمایش حفره‌های پرشمار بسیاری دارد که باید از آن‌ها گذشت چرا که پرداختن به همه آن‌ها از حوصله این متن خارج است.

وقتی نمایشنامه از شدت ضعف توان ایستادن ندارد طبعا کارگردانی، بازیگری و عناصر دیگر نمایش نیز دچار اشکال خواهند شد. با این حال همین که محمد غدیرزاده در کسوت نویسندگی و سعید نجفیان در جایگاه کارگردانی به سراغ چنین موضوعی رفته‌اند قابل تقدیر است. همین که در میان انبوه آثار پوچ و بی‌معنایی که ادعای روشنفکری دارند اما نه روشنگری می‌کنند و نه به فکر وامی‌دارند، نمایشی مانند «زندگی با طعم خردل» می‌تواند قدم امیدوارکننده‌ای باشد. هر چند این قدم، لنگان است، به هر حال هر حرکت توفنده‌ای با قدم‌هایی آغاز شده که در ابتدا با اشکالاتی همراه بوده است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها