سید محمد میرسندوسی از رزمندگان دوران دفاع مقدس که شش سال در دفاع از کشور در میدان رزم حضور داشت و هم اکنون دکترای جامعه شناسی دارد در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس به خاطرهای از منطقه عملیاتی والفجر 8 اشاره و روایت کرد:
عکس پانورامای پیش رو که در عید سال 1394 گرفته ام در منطقه خسروآباد است. مکانی که قرارگاه تطبیق آتش توپخانه 15 خرداد در عملیات والفجر 8 بود و در دو کیلومتری اروند قرار داشت. در چنین ایامی نیروهای ما در اینجا مستقر شده بودند، نخلستانی انبوه که در آن زمان به نوعی انتخاب جا برای پوشش و استتار محسوب میشد.
طی 75 روز نبرد پیوسته از 20 بهمن 64 تا آخر فروردین 65 در این مقر بودم، مقری که نبض آتش منطقه والفجر 8 را در دست داشت و هر لحظه از آن دوره که به نظرم طولانیترین نبرد طی 8 سال جنگ بود سرشار از خاطره های تلخ و شیرین بود.
طی عملیات والفجر 8 منطقهای که ما در آن حضور داشتیم سه بار آماج موشک هواپیمای دشمن قرار گرفت. نکته جالب این بود که موشکها با فاصله 30 تا 50 متری به زمین گل آلود منطقه برخورد میکردند و حتی گلهای پرت شده پس از انفجار بخشی از سوله را تخریب میکردند اما به سنگر و مقر ما برخورد نکرد.
بمبارانهای شیمیایی مداومی در منطقه صورت می گرفت و چون منطقه نخلستانی بود و در معرض باد قرار نداشت باعث اثرگذاری این بمبارانها میشد. بمباران شیمیایی دشمن در این منطقه یکی از مهمترین حملات در طول جنگ بود.
از نکات دیگر عملیات آتش موشکهای هاگ بود که با شلیک یک موشک به طور همزمان 2 هواپیمای دشمن سقوط میکردند. پرحجمترین آتش تهیه دشمن با گلولههای خرج موشکی 155 اتریشی که عراق تازه به آن تجهیز شده بود در این عملیات مانند ستارههای متحرک سراسر آسمان منطقه را پر میکردند و از این نظر تا آن زمان کمتر چنین صحنهای در جبهه دیده بودیم.
من به همراه برادران زهدی، رسولی، خندان، وکیلی و ... از جمله همسنگرانی هستند که در این مقر و در این عملیات در کنار هم بودیم.
دردناکی این تصویر برای من آن است که دیگر هیچ نشانهای از آن نخل های برافراشته و سرسبز نیست. جنگ آنها را در آتش خود سوزاند و پس از سی سال دیگر هیچ نشانی از آنها یافت نمیشود.
انتهای پیام/ 141