مطالبات و منویات رهبری/4

مسئله فلسطین خط قرمز امام (ره) بود

رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها با تبیین راه و هدف امام خمینی (ره) اشاره داشته‌اند مسئله مقاومت فقط به ایران اسلامی محدود نمی‌شود و دفاع از فلسطین را از آموزه‌های امام راحل قلمداد کرده و فرموده‌اند ما هزینه دفاع از ملت فلسطین را داده‌ایم و خواهیم داد.
کد خبر: ۳۸۶۱۸۷
تاریخ انتشار: ۰۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۰ - 27March 2020

مسئله فلسطین خط قرمز امام بودبه گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال گذشته ـ 1398ـ در بیش از ده‌ها سخنرانی که مناسبت‌های گوناگون ایراد فرمودند؛ مطالب ارزنده‌ای را گوشزد نمودند. بسیاری از فرمایشات ایشان در عبارات گوناگون و بنا به موقعیت‌های مختلف تکرار شده که نشان از اهمیت آن‌ها دارد. مباحثی از قبیل، رونق تولید ملی، توجه به ظرفیت‌های داخلی، جوانگرایی، پرهیز از افتادن در بروکراسی‌های اداری، عدم مذاکره، جهاد و مقاومت اقتصادی از پرتکرارترین مباحث ایشان در طول یک‌سال گذشته بود.

هر چند قدم‌هایی در این مسیر برداشته شد اما فاصله آن با آنچه مدنظر رهبری است قابل تامل است. در سلسله مطالبی تحت عنوان «مطالبات و منویات رهبری» مروری کوتاه و گذرا خواهیم داشت بر سخنرانی‌های امام خامنه‌ای در سالی که گذشت تا بدانیم مسیری که طی شده با آنچه که معظم‌له انتظار داشتند تا چه اندازه منطبق است.

قسمت چهارم این گزارش را در ادامه می‌خوانید:

جاذبه‌ امام

«تلاش‌های زیادی صورت گرفته است که یاد امام، اصول امام، فکر امام، راه امام در اداره‌ی کلان جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته شود. از طرف دشمنان گوناگون و از طرف بعضاً افراد غافل این گونه تلاش‌ها انجام می‌گیرد لکن واقعیت، تماماً به‌عکس خواسته‌ مخالفان و دشمنان جریان پیدا کرده است. واقعیت این است که جاذبه‌ امام نه فقط کاسته نشده است بلکه امتداد بیشتری هم پیدا کرده است.

 سر این جاذبه چیست. امام مختصات شخصیتی‌ و موهبت‌هایی را دارا بود که این مختصات در کمتر کسی جمع می‌شود. امام انسانی بود شجاع، باحکمت و باتدبیر، پارسا و پرهیزکار و دلبسته‌ به خدا، ظلم‌ستیز، حامی مظلوم، استکبارستیز، عدالت‌خواه، اهل صداقت و اهل مجاهدت بود این‌ها عوامل جاذبه‌ امام است.

حرف امام چه بود که بر آن ایستادگی و پافشاری می‌کرد؟ حرف امام حاکمیت دین خدا بود بر جامعه‌ مسلمین بود. بعد از آنکه توفیق این را پیدا کرد نظام جمهوری اسلامی را تشکیل بدهد، اعلام کرد نه ظلم می‌کنیم، نه زیر باز ظلم می‌رویم؛ این حرف امام بود.

بدیهی است که این حرف دشمنانی دارد. یک حکومتی در ایران به وجود بیاید که شعارش این باشد که با ظلم کنار نمی‌‌آید، معلوم است برای [دشمنان] سخت بود؛ لذا دشمنی‌ها شروع شد. در دهه‌ اول انقلاب، در زمان امام بزرگوار یک‌ جور، بعد از رحلت امام هم یک‌ جور دیگر. امام در مقابل این تهاجم فکر مقاومت، گم نکردن راه و هدف را پایه‌گذاری کرد و به عنوان یک راه، برای مسئولان کشور گذاشت تا از این راه حرکت کنیم.

 این مقاومت از مرزهای جمهوری اسلامی فراتر رفت. ما انقلاب را صادر نمی‌‌کنیم؛ انقلاب، اندیشه و راه است؛ اگر مورد قبول ملتی قرار بگیرد، به خودی خود آن را می‌پذیرد. مقاومت مورد قبول ملت‌ها قرار گرفت. امروز در منطقه‌ ما، کلمه‌ مشترک ملت‌ها مقاومت است. شکست‌هایی که در این چند سال، آمریکایی‌ها در عراق و در سوریه و در لبنان و در فلسطین و مانند این‌ها داشتند، محصول  گروه‌های مقاومت است.

مقاومت، واکنش طبیعی هر ملت آزاده در مقابل تحمیل و زورگویی است و موجب عقب‌نشینی دشمن می‌شود [اما] منطق مقاومت بدون هزینه نیست. مقاومت [تحقق] وعده‌ الهی است. خداوند متعال وعده داده است که اهل حق پیروز نهایی‌اند. مقاومت یک امر ممکن است.

امروز جبهه‌ مقاومت در منسجم‌ترین وضعیت در چهل سال گذشته‌ است؛ نقطه‌ مقابل، قدرت استکباری است؛ قدرت استکباری آمریکا و خباثت رژیم صهیونیستی، از چهل سال پیش به این طرف بمراتب تنزل کرده‌ است. ما البته مشکل داریم؛ مشکلات اقتصادی داریم، اما بن‌بست نداریم. بعکس پیشرفت داریم. نقاط قوت دیگری هم وجود دارد. پس منطق مقاومت این‌ها است که عرض کردیم.

هدف مقاومت عبارت است از رسیدن به نقطه‌ بازدارندگی. هم در اقتصاد، هم در مسائل سیاسی کشور، هم در مسائل اجتماعی، هم در مسائل نظامی باید به نقطه‌ای برسیم که بازدارنده باشد، یعنی بتواند جوری خود را نشان بدهد که دشمن را از تعرض به ملت ایران در همه‌ زمینه‌ها منصرف کند.

اندیشه‌ مقاومت، قدرتمندترین سلاح یک ملت است؛ پس طبیعی است که دشمن بخواهد این سلاح را از دست ملت ایران بگیرد؛ [لذا] روی اندیشه‌ مقاومت شروع می‌کنند به وسوسه کردن، باید اندیشه‌ مقاومت از ترفند دشمن مصون بماند.»[1]

هزینه دفاع از فلسطین را می‌پردازیم

«اصرار داریم که مضمون «امت مسلمان» در ذهن‌های آحاد مردم مسلمان، مخصوصاً مسئولین، مسلمان زنده و برجسته شود؛ چون سعی دشمنان این بوده که عنوان امت مسلمان را از یادها ببرند و ما فراموش کنیم که یک جمعیت عظیم در ده‌ها کشور اسلامی یک واحد محسوب می‌شویم؛ و متأسفانه دشمنان موفق هم شدند.

می‌بینید صف‌آرایی‌ها به جای اینکه بین اسلام و کفر باشد، بین مؤمنین و متجاوزین باشد، بین خود مسلمان‌ها است. یک کشور اسلامی با مردم مسلمان اما حاکمان لاابالی پیدا می‌شود که به جای دشمنی با رژیم غاصب صهیونیستی، در کنار او قرار می‌گیرد و با یک کشور اسلامی مبارزه می‌کند. این را باید دنیای اسلام علاج بکند.

امروز مسئله‌ فلسطین مسئله‌ اول دنیای اسلام است، آن وقت در بحرین اجلاس تشکیل می‌دهند به دستور آمریکا علیه مسئله‌ فلسطین، برای نابود کردن فلسطین! حکام بحرین بدانند زیر پای خودشان را دارند خالی می‌کنند. متأسفانه نمی‌فهمند. مشکلات دنیای اسلام با همراهی مسلمان‌ها با هم، با همدلی مسلمان‌ها با هم حل خواهد شد؛ باید برای این تلاش کرد و روشنفکران دنیای اسلام موظفند، علمای دنیای اسلام موظفند.

ما در جمهوری اسلامی، هزینه‌های دفاع از فلسطین را پذیرفتیم. گفتیم از فلسطین دفاع می‌کنیم، دنیای استکبار در مقابل ما ایستاد و ضربه زد اما ما استقامت کردیم، ایستادیم، باز هم خواهیم ایستاد، و مسلم می‌دانیم که پیروزی نهایی متعلق است به ملت فلسطین.»[2]

قوه قضائیه فراتر از محکمه داری است

«درباره‌ اهمیت قوه‌ قضائیه خیلی حرف زده شده، محور این اهمیت هم عدل است. عدل، نیاز اصلی حیات طیبه‌ انسانی است. مأموریت اصلی شما اقامه‌ عدل است. اهمیت قوه‌ قضائیه از اینجا است. قوه‌ی قضائیه در جمهوری اسلامی یک بنای جدید بود  ـ مثل یک نهال ـ و با قوه‌ی قضائیه‌ی قبل از انقلاب تفاوتهای اساسی داشت.

این نهال باید روزبه‌روز رشد کند. هر دوره‌ای باید نسبت به دوره‌ی قبل یک پیشرفتی داشته باشد. شما یک اصول معین و مشخصی بر اساس اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی دارید که بایستی این‌ها را رعایت کنید؛ پایبند به این‌ها و در چارچوب این‌ها باید حرکت کنید. این‌ها مأموریت‌های اساسی قوه‌ قضائیه است؛ این‌ها که تغییر نمی‌‌کند؛ شما برای پرداختن به این اصول شیوه‌ها و روش‌های ابتکاری و مؤثر و نو و دارای تأثیر فراوان را ابداع کنید و از این شیوه‌ها استفاده کنید؛ این یک؛ عیوب و خلأها و نقص‌هایی را هم که در گذشته داشته است برطرف کنید.

باید شیوه‌ها بهینه بشود، تبدیل بشود به شیوه‌های مؤثرتر، کارآمدتر، روان‌تر و آن موانع، آن اشکالات، آن کمبودها برطرف بشود.

شما به قانون اساسی مراجعه کنید و وظایف قوه را در قانون ببینید. وظیفه‌ قوه فقط قضاوت کردن و محکمه‌داری نیست؛ در قانون اساسی احیای حقوق عامه جزو وظایف قوه‌ قضائیه است؛ احیای حقوق عامه، خیلی دامنه‌ وسیعی دارد؛ از مسئله‌ی اقتصاد تا مسئله‌ امنیت تا عرصه‌ بین‌المللی، جایگاه حقوق عامه است. دفاع از حق مردم در عرصه‌ بین‌الملل چیز خیلی مهمی است؛ این جزو وظایف شما است؛ یا فرض بفرمایید گسترش عدل و آزادی که خب این گسترش عدل در کنار گسترش آزادی است؛ گسترش آزادی هم جزو وظایف شما است.

مسئله‌ پیشگیری از وقوع جرم خیلی مهم است، کار بسیار وسیعی است؛ باید جرم را بشناسید، علل جرم را بشناسید، عواملی که جرم را ایجاد می‌کنند بشناسید، کارهایی را که می‌تواند از وقوع جرم جلوگیری کند بشناسید؛ یک فصل عظیمی از کار در اینجا وجود دارد.

مبارزه با فساد، هم در درون قوه محل کلام است، هم بیرون قوه؛ لکن اولویت با درون قوه است. نسبت به فساد درون قوه‌ قضائیه سخت‌گیری کنید. علتش هم این است که این قوه، مسئول رفع فساد است؛ اگر خودش فاسد شد، گناه او نابخشودنی است. هر چه رتبه‌ شأنی و حقوقی انسان بالاتر رفت، به همان اندازه اهمیت کار او بیشتر می‌شود؛ هم در جنبه‌ مثبت، هم در جنبه‌ منفی.

نسبت به قوه، تعرض و تهمت و بدگویی و مانند این‌ها هم زیاد است؛ یعنی واقعاً خیلی بیش از آنچه واقعیت دارد، علیه قوه حرف می‌زنند. این‌ها اهمیتی ندارد، این مانع از این نشود که شما کارتان را انجام بدهید. قوه‌ای است دارای گوش شنوا برای شنیدن. حوصله‌ی شنیدن باید داشته باشید، هم در دادسرا به وسیله‌ بازپرس، هم در مواجهه‌ی با دادستان، هم در نهایت در دادگاه در مواجهه‌ی با دادرس و قاضی.

بایستی گوش شنوا وجود داشته باشد. بشنوید! هم از آن کسی که شاکی است و آمده شکایت می‌کند گوش بدهید ببینید واقعاً چه می‌گوید، هم از آن کسی که متهم است و از خودش دفاع می‌کند، کاملاً گوش کنید ببینید چه می‌گوید؛ این باید شنیده بشود؛ ممکن است حرف او را قبول هم نکنید اما گوش کنید. باید دارای حکمت باشید، دارای علم باشید، دارای حالت و حس شنیداری باشید و دارای اقتدار. باید بفهمند قوه‌ قضائیه دارای اقتدار است، آنچه را تشخیص می‌دهد، به آن قاطعاً عمل می‌کند. دستگاه قضائی متعلق به انقلاب است، متعلق به مردم است، متعلق به کشور است؛ همه‌ی دستگاه‌ها بایست به این معنا کمک کنند.

[وظیفه‌] قوه‌ قضائیه قانون و حقوق است و بریدن و حد معین کردن است؛ لکن وسیله‌ تلطیف هم وجود داشته باشد. یک چیزهایی وجود دارد که این‌ها تلطیف می‌کند؛ هم خود قوه‌ قضائیه را، هم محصول کار قوه‌ قضائیه را؛ در خود قوه‌ قضائیه با رعایت اخلاق [است]. پرهیز از بداخلاقی با مراجعین؛ حتماً موظف کنید خودتان را که با اخلاق برخورد کنید. اصلاً کار غربی‌ها را ملاک عمل قرار ندهید؛ نگاه کنید ببینید اسلام چه می‌گوید.

در عملکردها، در آنجاهایی که تخاصم وجود دارد، توصیه‌ به عفو و گذشت و بخشش و مانند این‌ها [باشد]. در اسلام هم در مسائل خانوادگی فرمودند: صلح بدهند، آشتی بدهند. همین مسئله‌ احیای حکمیت که مربوط به خانواده است یا این شوراهای حل اختلاف این‌ها همان دخالت دادن اخلاق در مسائل قوه‌ قضائیه است.

ما مورد ظلم هستیم، مظلومیم، اما ضعیف نیستیم؛ ما مقتدریم. بخش اصلی و مهم قوت ملت ایران به خاطر اعتقاد به حمایت الهی است. فتنه راه‌ انداخته‌اند، نفوذ درست کرده‌اند، عوامل تروریستی را به جان مردم انداخته‌اند، این ملت مثل کوه ایستاد و روزبه‌روز هم استوارتر شد؛ حالا وقتی که نتوانستند مقاصد خودشان را از راه فشارها و مانند این‌ها به دست بیاورند، آمده‌اند که:

بیایید با ما مذاکره کنید؛ شما قابل پیشرفتید! بله، ملت ایران حتماً پیشرفت می‌کند اما بدون شما. ملت ایران راه خودش را پیدا کرده است؛ اهداف ما مشخص است، رسیدن به رفاه مادی، عزت اجتماعی، به عقلانیت، دانش برجسته و ممتاز و رسیدن به آرامش اجتماعی و امنیت اجتماعی؛  اهداف ما است و دنبال این اهداف، حرکت کرده‌ایم و به همه‌ آن‌ها هم خواهیم رسید.»[3]

سیاسی نکردن حج معنا ندارد

«حج یک فریضه‌ استثنائی است. در حج مجموعه‌ای از ارزش‌های اسلامی جمع شده است که در هیچ واجب دیگری، این‌ همه خصوصیت مورد تمجید اسلام وجود ندارد. در واقع حج یک نمودار کوچکی از جامعه‌ اسلامی برتر چیزی است که ما در تمدن اسلامی، مورد نظر داریم.

در حج، هم نمایش بندگی هم یک عامل اجتماعی وجود دارد و آن وحدت، برادری و یکرنگی است. در عین حال خود حج حامل عنصر تحرک است؛ عبادت است اما در این عبادت انسان مشاهده می‌کند حرکت هست، طواف هست، سعی هست، رفت ‌و ‌آمد هست؛ در عین حال نمایش تجمع است.

از جمله‌ی خطاهای بزرگی که همیشه می‌شنویم این است که «حج را سیاسی نکنید»؛ آنچه ما در حج لازم داریم امور سیاسی است، عین تعالیم اسلام است؛ ایجاد وحدت یک امر سیاسی است، این امر اسلام است، این عبادت است. ما اگر در حج از ملت فلسطین یا مظلومین دنیای اسلام مثل مظلومین یمن و دیگران دفاع می‌کنیم و حمایت می‌کنیم، این البته یک کار سیاسی است. دفاع از مظلوم خودش یک فریضه است.

یا برائت از مشرکین؛ این به خاطر این است که یک فریضه‌ اسلامی است. در عمل حج کار سیاسی هست، اما این کار سیاسی عیناً همان تکلیف دینی است، عیناً همان عبادت است.

یکی از چیزهایی که در حج خیلی مهم است، همین مسئله‌ الفت و برادری است. من شنیده‌ام بعضی اصرار دارند که در محل کاروان‌ها و هتل‌ها و غیره نماز جماعت برگزار کنند، سیاست درستی نیست، روش درستی نیست؛ بروند با بقیه‌ مسلمان‌ها در صفوف منظم نماز در مسجدالنبی شرکت کنند.

یکی از چیزهای مهمی که حجاج ایرانی باید به آن توجه کنند، این است که حاجی ایرانی باید به ملیت ایرانی و هویت ایرانی و جمهوری اسلامی ایران آبرو ببخشد؛ باید نشان بدهد برجستگی خلقیات اجتماعی ملت ایران را؛ این واقعاً یک چیز مهمی است.

 امروز همین معارف اسلامی، همین حقایق اسلامی، مورد دشمنی شدید دشمنان اسلام است. دشمنی واقعی همین مستکبرین، همین آمریکا که ملاحظه می‌کنید این‌ جور وحشیانه به فضای اسلامی و محیط اسلامی و مردم مسلمان در زمینه‌های مختلف فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و امنیتی و غیره، تهاجم می‌کنند، با همین حقایق اسلامی است؛ اگر مسلمان‌ها این حقایق اسلامی را کنار بگذارند و به رنگ آن‌ها دربیایند و به شکل آن‌ها زندگی بکنند، این دشمنی‌ها برداشته می‌شود. با این حقایق دشمنند، چون این حقایق اسلامی بر ضد منش ظالمانه‌ آن‌ها است.»[4]

عوامل پیشران را به حرکت درآورید

«این یک بلای بزرگی است برای کشور؛ یک راه درآمد راحتی است که نفت را از چاه بکشیم بیرون و برویم به یک قیمتی بفروشیم؛ به این شیوه عادت کرده‌ایم؛ این به ضرر ما تمام شده، نفت اختیارش دست ما نیست، دست تولیدکننده‌ نفت نیست، می‌بینید دیگر؛ نه فقط [هنگام] مسئله‌ تحریم [حتی] آن وقتی هم که تحریم نیست، نفت در اختیار مصرف‌کننده‌های متعارف دنیا است؛ اختیار نفت دست آمریکا و اروپا و اتباع این‌ها است، قیمت‌گذاری دست آن‌ها است، کارهای گوناگون دست آن‌ها است. بنابراین ما باید این را در کشور حل کنیم.

در محیط اقتصادی کشور، بعضی از عوامل حکم پیشران دارند که اگر آن‌ها به حرکت بیفتند، کل این مجموعه‌ کار اقتصادی به حرکت می‌افتد؛ یکی‌اش مسئله‌ مسکن است، یکی مسئله‌ کشاورزی است، یکی مسئله‌ حوزه‌ خودرو است، یکی مسئله‌ شرکت‌های دانش‌بنیان است، این‌ها مسائلی است که در هر کشور حکم پیشران دارند؛ روی این‌ها تکیه بشود؛ بخش‌های مختلفی که مسئول این بخش‌ها هستند هر چه ممکن است در این زمینه‌ها تلاش کنند، کار کنند، این پیشران‌ها اگر به کار بیفتد، حرکت عمومی اقتصاد بکلی متفاوت خواهد شد.

نگاه‌مان به تولیدکننده، نگاه مناسب و درستی نیست. نگاه مجموعه دولت و مسئولین کشور به آن فرد تولیدکننده، باید نگاه به یک رزمنده باشد؛ مگر نمی‌گویید «جنگ اقتصادی»، رزمنده‌ این جنگ اقتصادی کیست؟ آن کسی که اقتصاد داخلی را تقویت می‌کند. اقتصاد داخلی با تولید تقویت می‌شود.

یک تولیدکننده برای اینکه یک کاری را انجام بدهد و شروع کند، از هفت خوان باید عبور بکند؛ حالا من می‌گویم هفت خوان، در واقع گاهی از هفتاد خوان باید عبور بکند؛ قوانین، مقررات، این دستگاه می‌آید یک چیزی می‌گوید، آن دستگاه می‌آید یک چیزی می‌خواهد، آن دستگاه می‌آید یک مجوزی [می‌خواهد]؛ چه لزومی دارد؟ این‌ها را جدی باید وارد شد.»[5]

ادامه دارد...

منبع:

[1] بیانات در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)/ ۱۳۹۸/۰۳/۱۴

[2] بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی/ ۱۳۹۸/۰۳/۱۵

[3] بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه/ ۱۳۹۸/۰۴/۰۵

[4] بیانات در دیدار کارگزاران حج/ ۱۳۹۸/۰۴/۱۲

[5] بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت/ ۱۳۹۸/۰۵/۳۰

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار