قرنطینه رزمندگان در جبهه به روایت «داودآبادی»

حمید داوودآبادی رزمنده دوران دفاع مقدس روایت جالبی از روز‌های دفاع مقدس و مبارزه رزمنده‌ها با بیماری واگیردار نوشته است.
کد خبر: ۳۸۶۴۲۹
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۴:۱۸ - 04March 2020

بیماری واگیردار در جنگ به روایت حمید داوودآبادی+ تصویربه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حمید داوودآبادی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و نویسنده کتاب‌های برجسته‌ای از خاطرات جنگ در یادداشتی در صفحه شخصی خود در خصوص بحث این روز‌های کشور و شیوع بیماری کرونا نوشت:

«شاید تا به حال در خاطرات دفاع مقدس چیزی درباره بیماری‌های واگیردار نخوانده باشید. در طول مدتی که در جبهه بودم، دو بار با بیماری واگیردار مواجه شدم.

تابستان ۱۳۶۳ لشکر ۲۷ در اردوگاهی در استان خوزستان ۱۰ کیلومتری شهر بستان مستقر بود. در کنار اردوگاه «رود سابله» که آبش بسیار گرفته و گل آلود بود، قرار داشت. به خاطر گرمای شدید، نیرو‌ها به همان رودخانه گل آلود پناه برده، تنی به آب می‌زدند و شنا می‌کردند.

چند روز بعد، بدن همه شروع کرد به خارش‌های شدید و به دنبال آن جوش‌های چرکی که هر روز بزرگ‌تر می‌شدند. در حالی که روی ساق دست من جوش بزرگی زد، سهراب، شانس خوبی نداشت و درست وسط پیشانی‌اش جوش بزرگی زد.

آنطور که گفتند آب رود شدیدا آلوده بوده و بیماری «سالک» اکثر نیرو‌ها را درگیر کرده بود. درمان آن بسیار سخت بود. تابستان ۱۳۶۵ در منطقه مهران عملیات کربلای ۱ برای آزادی شهر مهران انجام شد.

چندتا از گردان‌ها در کنار «رودخانه گاوی» در میان کوه‌های مشرف بر جاده دهلران مستقر بودند.

بعد از عملیات که نیرو‌ها را به پادگان دوکوهه آوردند، متوجه شدند همه آن‌هایی که در رودخانه گاوی شنا کرده بودند، بیماری «گال» گرفته‌اند. از شانسم من آنجا شنا نکردم.

همه آن‌هایی را که گال گرفته بودند، چند روزی در سالنی بزرگ قرنطینه کردند و به جز امدادگران و پزشکان هیچ کس حق نداشت به آن‌ها نزدیک شود. همه بیماران که مدام روی تخت خوابیده بودند، فقط لباس زیر بر تن داشتند. هر روز باید لباس‌های آنان را تعویض کرده و در آتش می‌سوزاندند. وقتی سراغ کسی را می‌گرفتیم با این پاسخ خنده دار مواجه می‌شدیم: «رفته توی سوله گاوی‌ها» که منظور بیماران رودخانه گاوی بود. دو هفته‌ای طول کشید تا حال بیماران خوب شد و به جمع رزمندگان بازگشتند.

تا امروز، اصلا به یاد پزشکان و پرستاران و امدادگران و نیرو‌های تدارکات که وظیفه پشتیبانی و تامین آذوقه و لباس بیماران را داشتند، نیافتاده بودم! اجرشان با خدای شهیدان»

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها