به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، این روزها که خبر احتکار اقلام مورد نیاز مردم کشورمان هر روز باعث تکدر خاطر میشود، بازخاوانی خاطرهای از رزمنده و نویسنده دفاع مقدس حمید داودآبادی، پیرامون مساله احتکار، خالی از لطف نیست.
در مظبی داودآبادی آمده است: «حدود سال ۶۵ در اوج جنگ ایران و عراق، خبر عجیبی در فضای محدود رسانهای آن زمان پیچید:
بدستور مستقیم صدام حسین حاکم بعث عراق، یکی از بازاریان بزرگ و صاحب نفوذ شهر بصره را که مقدار زیادی کالاهای ضروری مردم را احتکار کرده بود، شدیدا تنبیه کردند تادرس عبرتی شود برای دیگران و شد!
عوامل صدام، ثروت اندوز بزرگ را که کلی آقازاده و عامل نفوذی توی سیستم اقتصادی عراق داشت، مقابل چشم مردم، وسط میدان بصره نشاندند. یک قالب بزرگ فلزی دور بدن او گذاشتند.
او که منتظر بود نفوذیها و نانخورهایش در سیستم سیاسی و اقتصادی کشور به دادش برسند، متعجب نگاه میکرد نمیدانست چه تصمیمی برایش دارند. قالب را که دورش گذاشتند، یک دستگاه کامیون بتونسازی که تانکر آن میچرخید و در حال تولید بتون بود، جلو آمد.
مقابل چشمان از حدقه درآمده او، سر لوله را داخل قالب گذاشتند و تا گردنش را بتون ریزی کردند.
جلوی چشمان وحشتزده، ولی خوشحال مردم، سرمایه دار محتکر را به همان حال رها کردند.
اخلالگراقتصادی، که تا آن لحظه از داراییهای عظیم و عوامل نفوذی اش در حکومت میگفت و همه را تهدید میکرد، حالا دیگر عربده میزد و التماس میکرد.
دقایق اول تلاش کرد تا خود را از بین صدها کیلو بتون نجات دهد. به مردم التماس میکرد تا کمکش کنند. مردم اما، روزهایی را به یاد میآوردندکه او، همچون زالو خون مردم را میمکید.
با وجودی که دلشان میسوخت، از عاقبت او خوشحال بودند و آرزو میکردند برای بقیه همکیشان و هم مسلکانش نیز اعمال شود.
فرزندان، دوستان، همکاران و شرکایش، وحشتزده او را نگریستند؛ رفتند تا سریع انبارهای خود را به روی مردم بگشایند تا به سرنوشت او دچار نشوند! در زیر تابش سوزان آفتاب گرم جنوب عراق، لحظه به لحظه بتون خشک میشد و مرد ذره ذره له میشد، تا در وحشتاکترین حالت ممکن جان داد.
مقابل چهره سیاه شده صاحب نفوذ، سرمایه دار محتکر و... تابلویی نصب کردند که برآن نوشته شده بود:
«به دستور جناب سیدالرئیس صدام حسین این سزای کسی است که در سیستم اقتصادی کشور اخلال ایجادکند، اموال مورد نیاز مردم را احتکارکند تا چندبرابر قیمت بفروشد و در حالیکه ملت عراق درگیر جنگ است، او در فکر انباشتن ثروت خود و خاندانش است.»
اصلا صدام یزیدکافر و اعمال جنایتکارانه اش را نمیستایم!
اصلاچنین اعمال خشونت باری راتایید نمیکنم!
اصلا فکر نکنید صدام یزیدکافر شرف دارد بر مفسدین اقتصادی، اختلاسگران، صاحب دلاران و یوروپرستان و آقازادههای رانتخوار و خارح نشین.
اصلا فکر نکنید میخواهم بگویم: ای کاش با آقازادهها، رانتخواران، مفسدین اقتصادی، هرکسی و از هر قشر و هر جناح و حزب و گروه و فامیل و بستگان هر مقامی که باشند، باید اینگونه برخورد شود!
آرزو بر جاماندگان و دلسوختگان عیب نیست...»
انتهای پیام/ 112