اینجا بازنده‌ها، پیروز می‌شوند

این روز‌ها میدان جنگ اصلی دیگر تنها مرز‌های سرزمینی نیست. جنگ مدرن، جنگ روایت‌هاست و رسانه‌های اجتماعی تبدیل به میدان اصلی این جنگ شده‌اند.
کد خبر: ۳۸۶۹۵۳
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۴ - 07March 2020

اینجا بازنده‌ها، پیروز می‌شوندبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس،  «در دنیای امروز، پیروزی با کسی است که داستانش پذیرفته شود»؛ این توصیف جنگ روایت‌ها در دوران کنونی ماست.

روایت‌ها داستان‌هایی هستند که افراد جامعه به کمک آن دنیای پیرامون خود را درک می‌کنند و رسانه‌ها تمام تمرکز خودشان را روی این قرار دادند که با ارائه روایت‌های موردنظر خودشان، به این درک عمومی جهت دهند.

در این سال‌ها که رسانه‌های اجتماعی، بیشترین ضریب نفوذ را پیدا کرده‌اند، جنگ روایت‌ها در این رسانه‌ها شکل متفاوتی به خود گرفته است. دکتر «جین مارک ریکلی» استاد دانشگاه لندن و «آنجا کاسپرسن» در مقاله‌ای به بررسی نقش رسانه‌های اجتماعی در جنگ روایت‌ها پرداخته‌اند که در این گزارش به نکات مورد اشاره در آن خواهیم پرداخت. این مقاله در وبسایت مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده است.

روایت‌ها لزوما حقیقت را نمی‌گویند

روایت، به وقایع و اتفاقات معنا می‌بخشد. افراد، بواسطه روایت‌هایی که در واقع نوعی زاویه دید هستند با اتفاقات مواجه می‌شوند. درک همه‌ی ما از محیط پیرامون، در سیاست، در خانواده، و در ارتباط با دوستان، وابسته به روایاتی است که زاویه نگاه ما را تعیین می‌کنند. بر همین اساس، روایت‌ها لزوما بیان‌گر حقیقت‌ها نیستند. یک حقیقت ممکن است از زوایای مختلف به گونه‌های مختلفی روایت شود. کنار هم قرار دادن اتفاقات و تبدیل آن‌ها به روایت، از اصلی‌ترین وظایف رسانه‌هاست. از طرفی، برخی روایت‌ها تاثیر برجسته‌تری بر افکار عمومی گذاشته و به روایت غالب تبدیل می‌شوند.

چند مثال از جنگ روایت‌ها

این روایت‌ها البته در جوامع مختلف بر اساس فضایی که رسانه‌ها و بعضی هنجار‌های فرهنگی ایجاد کرده‌اند متفاوت است. بر همین اساس، چیزی به اسم روایت بی‌طرف وجود ندارد. برای مثال در جامعه ایران، روایت غالب در مورد شروع جنگ در غزه «تلاش جریان مقاومت برای مبارزه با اشغال‌گری رژیم صهیونیستی» است. در صورتی که همین جنگ با همین مختصات، در جامعه امریکا با عنوان «فعالیت تروریستی حماس» شناخته می‌شود.

پذیرش یک روایت غالب، منجر به همراهی افکار عمومی با اهداف مدنظر دولت‌ها خواهد بود. بر همین اساس هم دولت‌ها تلاش می‌کنند تا روایت مدنظر خود را به افکار عمومی جهانی القا کنند. به‌خصوص در حالتی که منافع دولت‌ها در تعارض با دولت‌های متخاصم خود تعریف شود، نقش غلبه روایت‌ها در پیش‌برد اهداف روشن‌تر خواهد بود. در مناقشه‌ی کشمیر، دولت هند و پاکستان، هر دو در تلاشند تا خود را در این مسئله صاحب حق، و طرف مقابل را بحران‌آفرین معرفی کنند.

نبرد بین روایت‌ها در همه‌ی تعارضات بین دولت‌ها مشهود است و در نهایت، دولتی موفق خواهد بود که بتواند روایت مدنظر خود را در سطح افکار عمومی اشاعه دهد. در بحران اتمی ایران، با وجود آن‌که ایران هرگز به سمت تسلیحات اتمی حرکت نکرده بود، دولت امریکا توانست با قبولاندن این گزاره که «ایران بدنبال تسلیحات اتمی است» گسترده‌ترین تحریم‌ها را با همکاری دیگر کشور‌ها علیه ایران وضع نماید. این پدیده به این دلیل رخ داد که چنان‌چه گفته شد، ادراک و باور افکار عمومی نسبت به واقعیت، همواره از خود واقعیت با اهمیت‌تر است.

رسانه‌های اجتماعی میدان این جنگند

تبدیل روایت‌ها به سلاحی برای پیشبرد منافع موجب شده تا دولت‌ها از همه ظرفیت‌های خود برای پیروزی در این نبرد استفاده کنند. نقش رسانه‌های اجتماعی در همین رابطه چشم‌گیر است. دقیق‌ترین تشریح این وضعیت را دیوید پتریکاراکوس، روزنامه نگار انگلیسی گفته است: «جنگ مدرن، جنگ روایت‌هاست و رسانه‌های اجتماعی میدان این جنگند.» تفاوت جنگ مدرن و سنتی در این است که اگر در جنگ‌های کلاسیک فقط ارتش دو کشور در میدان نبرد حاضر بودند، در جنگ روایت‌ها یک به یک افراد جامعه تاثیر گذارند. گلوله‌های این نبرد، روایت‌های هستند که عمدتا در شبکه‌های اجتماعی شلیک می‌شوند.

رسانه‌های اجتماعی بر خلاف رسانه‌ی سنتی، دسترسی گسترده‌تری از اطلاعات ایجاد کرده و امکان برقراری ارتباطات بین افراد مختلف بدون محدودیت مکانی و زمانی را فراهم می‌کند. عضویت بیش از ۲.۵ میلیارد کاربر در فیسبوک و دو میلیارد نفر در یوتیوب، ظرفیت گسترده‌ای برای انتقال محتوا و اطلاعات ایجاد کرده است. همین ظرفیت موجب شده تا رسانه‌ی اجتماعی بتواند با ارائه روایت مدنظر یک دولت، گروه یا سازمان، به ساختار سازی اجتماعی و بسیج هم مردمی بپردازد. تحریک هر کدام از سه غریزه اساسی آدمی در محتوا‌های یعنی عقل، رغبت و ترس درغلبه یک روایت بر دیگر روایت‌ها اثر گذار خواهد بود. هر گروهی که بتواند بر یکی از این سه غریزه را در محتوای رسانه‌ای خود اثر گذار باشد تا حد زیادی در پیش‌برد اهداف خود موفق است. داعش، بعنوان گروهی که تا حد زیادی توانست با ایجاد رعب و وحشت تا حدی به اهداف خود نائل آید مثال خوبی برای این زمینه است.

داعش، مهم‌ترین گروه غیر دولتی مطرحی است که با استفاده از ظرفیت رسانه‌های اجتماعی توانست تا تنها با انتشار فیلم اعدام‌های خود و با القای روایت برتری و شکست ناپذیری، ترس چشمگیری را در سطح افکار عمومی جهان ایجاد نماید.

توسعه برنامه‌های کاربردی مانند «Dawn of Glad Tidings» یا «Nasher» توسط داعش به منظور برقراری ارتباط بین اعضای خود، نقش مهم رسانه‌های اجتماعی را در پشت جنگ مدرن آشکار می‌کند. رسانه‌های اجتماعی این ظرفیت را ایجاد کرده‌اند تا یک به یک افراد بتوانند تاثیر گسترده‌ای بر سطح وسیعی از افکار عمومی و ایجاد روایت‌های خاص داشته باشند.

«بردلی مانینگ» یا «ادوارد اسنودن» که هر کدام با افشاگری خود در شبکه‌های اجتماعی جو جهانی گسترده‌ای به راه انداختند، مثال خوبی برای این حقیقت‌اند.

در این جنگ، ترول‌ها جولان می‌دهند

نقش ترول‌ها در جوسازی‌های رسانه‌ای در شبکه‌های اجتماعی از دیگر ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی است که به طور وسیعی توسط دولت‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. گزارش‌ها نشان می‌دهد دولت چین سالیانه ۴۴۸ میلیون کامنت را در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌کند. روسیه نیز، استراتژی‌هایی را برای استفاده از ترول‌ها در رسانه‌های اجتماعی تدوین کرده است. دولت انگلیس نیز از سال ۲۰۱۵ یک نیروی خاص فعال در شبکه‌های اجتماعی را سازمان‌دهی کرده است.

دولت سعودی نیز با سرمایه‌گزاری گسترده در این زمینه تلاش‌های بسیاری کرده است. نیروی نظامی اسرائیل اولین نیرویی است که از رسانه‌های اجتماعی بعنوان ابزاری برای نبرد استفاده کرد. این اتفاق، واکنشی به استفاده موفق حزب الله برای ایجاد جو ناکامی اسرائیل در رسانه‌ها بود که به شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه کمک کرد. در مقابل، دولت‌ها برای غلبه روایت‌های خود در شبکه‌های اجتماعی رویکرد حذف رقیب را هم مورد استفاده قرار می‌دهند. برای مثال توییتر در چند سال اخیر بیش از ۲۰ هزار حساب مربوط به کاربران جهادی را حذف کرده است.

منبع: فارس

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها