به گزارش خبرنگار دفاعپرس از شهرکرد، یکی از صحنههای دردناک و در عین حال نمونه بارز نقض حقوق بشر از سوی رژیم بعثی عراق، حملههای مکرر این کشور به مناطق مسکونی ایران است که «جنگ شهرها» نامیده شد.
پس از ناکامی نظامی، سیاسی و روانی عراق در جبهههای جنگ، سردمداران این رژیم با هدف کسب امتیازات و تحمیل شرایط خود به «جنگ شهرها» مبادرت ورزیدند.
در یکی از تلخترین روزهای تاریخ شهرکرد در ساعت یازده و سه دقیقه صبح روز پنج شنبه بیستم اسفند سال 1366، رژیم بعث عراق شهر شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری را هدف بمباران هواپیماهای جنگی خود قرار داد و نقاطی از شهر از جمله ساختمان مخابرات شهرکرد، دبستان بهار آزادی، مرکز بهداشت شهرکرد و چندین منزل مسکونی بمباران شد.
اثری از کوچه و خیابان ما نبود
سید مسعود نوربخشیان یکی از شاهدان روز حادثه در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار داشت: وقتی شهرکرد را بمباران کردند، اداره ما تعطیل شد و همه رفتند که ببینند کجای شهر بمباران شده است. من هم با یکی از همکارانم از اداره به سمت خانه آمدم. نزدیک خیابان از ماشین پیاده شدم ولی کوچه ما پیدا نبود. جلوتر رفتم، فکر کردم اشتباه آمدهام اما باز برگشتم دیدم به خاطر بمباران اثری از کوچه و خیابان ما نیست. خیابان ما پر از درخت بود ولی بمباران همهی درختان را قطع کرده بود.
وی گفت: از خانه ما فقط کمی از قسمت عقب خانه مانده بود که پدرم آنجا بود و کمی زخمی شده بود، ولی بقیه اعضای خانواده نبودند. نیروهای سپاه، محله را محاصره کرده بودند و به کسی اجازه ورود نمیدادند.
نوربخشیان با اشاره به شهادت مادر و فرزند خردسالش در این حادثه گفت: به من گفتند مادرت و دخترت شهید شدند که تحویل سردخانه بیمارستان دادیم و همسر و فرزند کوچکت را هم به بیمارستان بردیم. سریع خودم را به بیمارستان کاشانی شهرکرد رساندم؛ بیمارستان آنقدر شلوغ بود که نمیشد کسی داخل برود، هر طور بود وارد شدم. داخل اورژانس میگشتم تا اینکه خانمم را دیدم که روی تخت در راهروی بیمارستان خوابیده بود. بیهوش بود و با خاک یکی شده بود...
با صحنههای دردناکی از تلفیق خاک و خون مواجه شدم که هیچ گاه از خاطرم نمیرود
محبوبه توکلی از مجروحین حادثه بمباران شهرکرد نیز با بیان این که در آن زمان دانشآموز سال اول دبیرستان نرجس شهرکرد بودم اظهار داشت: در روز حادثه امتحان ثلث دوم داشتم، آن روز خوشبختانه به علت خرابی بخاری سالن امتحانات که به وسیله راکت سقفاش کاملا تخریب شد، بالاجبار ما را برای دادن امتحان به راهرو مدرسه منتقل کردند.
این بانو جانباز با اشاره به لحظه مجروحیتاش افزود: زمانی که امتحان به پایان رسید ساعت ده و چهل و پنج دقیقه بود که ناگهان صدای هولناکی شنیدم، با چند تن از بچههای مدرسه از راهرو به وسط حیاط دویدیم که در آسمان شهرکرد چند نقطه سیاه مشاهده و پس از چند دقیقه ناگهان سوزش و درد شدیدی در ناحیه کتف احساس کردم، که در همین حال بیهوش و چیزی متوجه نشدم.
وی گفت: لحظهای که هوشیاری ام را بهدست آوردم در بیمارستان کاشانی شهرکرد بودم که با صحنههای دردناکی از تلفیق خاک و خون مواجه شدم که هیچ گاه از خاطرم نمیرود.
گفتنی است اين عمل وحشيانه عراق که باعث شهادت 26 نفر مرد، زن و خردسال و 128 نفر جانباز شد، نه تنها باعث تضعيف روحيه مردم اين مرز و بوم نشد، بلكه باعث ايجاد عزم و اراده ای سخت تر در بين آنها و بخصوص رزمندگان اين استان در قالب تيپ 44 قمر بنی هاشم (ع) در جبهه های حق عليه باطل شد.
انتهای پیام/