به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از آذربایجان شرقی، سردار شهید «علی اکبر جوادی» در سال 1344 در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز چشم به جهان گشود و سپس به عضویت رسمی سپاه پاسداران در آمد و راهی جبهه شد و سرانجام در سال 1363 با سمت فرمانده گردان تخریب لشکر 31 عاشورا جامه شهادت را بر تن کرد.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از عرض سـلام به پیشگـاه امـام زمان و نماینده‌ی برحقش، ابراهیم زمان، بت شکـن تاریخ، رهبر عظـیم الشان انقلاب اسلامی، امام خمینی و ملت شهید پرور و قهرمان ایران.
پدر، مادر، برادر و خواهر گرامی و دوستان عزیزم، امکان دارد پس از چندی من از این دنیـا وداع کرده و فیض دیدار با شما را در این دنیـا نداشته باشم. ان‌شاءالله با نیتی پاک که از سرچشمه‌ی ایمان به خدا، در راه خـدا، برای خدا و در جهت آزادی خلق خدا از دست استکبـار جهانی به سرکردگی امپریالیست‌های شرق و غرب، جان خود را که از سوی خداوند متعال امانتی نزد من بوده، به او پس می‌دهم.
درست است که دنیـا شیرین و زنـدگی در آن لذت بخش است؛ ولی حتماً این را می دانیم که خداوند دنیا را محل امتحان قرار داده، درست است که من از میان شما می روم؛ ولی هدفم كه همان آیه‌ي مبارکه: « و نُریدُ اَنٍْْ نَمُنَ عَلی الّذینَ استُضعِفُوا في الارض » است باقی می ماند.
تمامی شتافتگان به سوی الله این هدف را دارند و در راه اسلام برای به ثمر رسیدن این قول الهی هر مسلمانی باید بجنگد. برادران و دوستان گرامی، همه‌ی مسلمانان درقبال مسایل انقلاب مسئولند و هر مسلمانی باید سعی کند تا به این انقلاب خدمت نماید؛ نه اینکه بگوید انقلاب برای ما چه کرده است؟ بلکه به قول امام باید بگوید: ما برای انقلاب چه کرده ایم؟
من و دیگر کسانی که شهید شده اند دیگر امكان آن را نداريم تا بیش تر به این انقلاب خدمت کنیم؛ ولی آنان که مانده اند، باید بکوشند و هر چه در توان دارند در به ثمر رساندن و تداوم و صدور این انقلاب اسلامی جهانی بکوشند.
به نظر من برای آن که بتوانید به این انقلاب تداوم دهید تا انقلاب در یک جا نمانده و مانند آبی مانده در یک برکه، فاسد نشود و نسل آینده نیز از پیروزیهای این قیام بهره مند شوند، باید سعی نمایید که اول در خود زمینه آگاه شدن را افزایش دهید و خود را کم کم به مسایل اسلامی آگاه سازید؛ زیرا انقلاب اسلامی است و ما باید درباره‌ی اسلام مطالبی بدانیم و بعد سعی نماییم تمامی توده های مسلمان نا آگاه را با آگاهی دادن از دست خرافات و اعتقاد داشتن به بعضی چیزهای خلاف اسلام برهانید و راه انتخاب کردن را بیاموزید.
البته انقلاب ما یک حسن بسیار خوبی دارد و مانند سیلی است خروشان که به سوی خدا می رود و هر نیرویی را که دراین جریان است با خود همراه می برد. ولی موقعی که بخواهد کوچکترین مقاومتی در مقابل این جریان انجام پذیرد، فوراً این سیل او را خفه کرده و بدور می اندازد.
لذا ای کاش من صدها بار زنده می شدم و هر بار در راه اسلام مِن جمله آزادی قدس عزیز، فدا می شدم و درآنجا به امامت پدرمان، یار دلسوز و رهبر عزیزمان، امام، نماز پیروزی بر پا می کردیم. انقلاب ما خیلی وسیع است و طبعاً در ابعاد زیادتری گسترش یافته و می یابد و اما شما که می مانید باید زینب وار باشید و پیام خون شهیدان را به مصداق آیه‌ي مبارکه: « وَنُریدُ اَنٍْْ نَمُنَ عَلی الّذینَ استُضعِفُوا في الارض » به ثمر رسانده و این انقلاب را به رهبری امام به صاحب اصلیش بسپارید.
بدانید که شما مسئولید و اگر این انقلاب کوچکترین صدمه ای ببیند و یا کوچکترین انحرافی پیدا کند، در این صورت خدای نکرده انقلاب ما منحرف شده و یا نابود گردد، در امانتی که خدا داده خیانت نموده اید؛ پس سعی کنید آن را خوب نگهداری کنید.
خانواده‌ي گرامی‌ام، وقتی خبر شهادت مرا شنیدید خدا را سپاس بگویید و شکر کنید که چنین مقامی نصیب فرزندتان شده است. در خاتمه متذکر می شوم که فرمایشات امام را که از خود امام زمان الهام می گیرند و هر لحظه و هر آن با او در ارتباط اند، گوش کنید.
وقتی بدن پاره پاره مرا آوردند، وصیّت می کنم که لباسهای رزمم را از بدنم جدا ننمایید و همان طور که خون آلود است با مـن دفن کنید. زیرا می خواهم همان گونه که بدنـم خونی است در نزد خدا با همان لبـاس حاضر شوم. پس مرا با همان لبـاسها در وادی رحمت یا در صورت امکان در بهشت زهرا دفن نمایید.
در خاتمه پیروزی تمامی رزمندگان جمهوری اسلامی را از خداوند متعال خواستارم و با این دعا، که خیلی هم دوست دارم و همیشه هم تکرار می کنم، به وصیتم خاتمه می دهم.
خدایا، خدایا، تو را به جان مهدی، تو را به جان کسانی که دوست داری، تو را به جان کسانی که رستگارند و پرهیزگار، امام ما را تـا انقلاب مهدی حفظ نمـای و او را همچنان شاداب و خنـدان نگهدار، تا این انقلاب را به صاحب اصـلی بسپارد.
والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین.
انتهای پیام/
