خبرگزاری دفاع مقدس: دفاع مقدس یادآور خونهای مقدسی است که در پای شجره طوبای انقلاب اسلامی ریخته شد. رشادتهای جوانان برومند، انقلاب و نظام را بیمه کرد و نشان داد که با داشتن پشتوانه مردمی و در پرتو حاکمیت اسلام و وحدت نیروها میتوان هر دشمن خیره سری را ناکام ساخت.
نیروی هوایی ارتش از جمله اولین نیروهای نظامی بود که با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به سیل خروشان ملت ایران پیوست و در سال های دفاع مقدس با حماسه آفرینی و رشادت نیروهای جان بر کف خود در تاریخ ایران اسلامی، نامی ماندگار را از خود به جای گذاشت. بر این اساس به مناسبت هفته دفاع مقدس گفتگویی را با امیر سرتیپ دوم «والی اویسی» خلبان پیشکسوت نیروی هوایی ارتش انجام دادیم که ماحصل آن را درادامه می خوانید.
*در ابتدا خلاصه ای ازفعالیت و حضور خود در ارتش جمهوری اسلامی و دوران دفاع مقدس بفرمایید؟
سال 1353 به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمدم و برای آموزش دوره خلبانی به آمریکا اعزام شدم. پس از پایان دوره خلبانی به ایران برگشته و به پایگاه هوایی دزفول منتقل شدم. قبل از انقلاب، در سال 1356 در قسمت آموزش هواپیماهای اف 5 فعالیت می کردم. یادم می آید، در زمان آموزش اف 5 چند معلم ایرانی و آمریکایی که مشغول آموزش ما بودند، می گفتند: معلم های شما در اینجا از ما بهتر هستند ولی سیاست بر این بود که آن ها به اینجا آمده و با هواپیمای ما آموزش دیده و تجربه کسب کنند، در واقع غیر از آنکه نقش آن ها مستشاری بود و به اصطلاح کمک می دادند، با استفاده از هواپیماهای ما تجربه نیز کسب می کردند.
جالب اینکه هر وقت به معلم آمریکایی ام من می گفتم اف 5 ِما، به من اعتراض می کرد و می گفت: هواپیما برای شما نیست، شما فقط پول آن را داده اید. یعنی هرچند ما پول آن را پرداخت کرده بودیم اما اگر می خواستیم کاری انجام داده یا قطعه ای را تعویض کنیم باید اجازه می گرفتیم و اگر هم قرار بود پرواز اضافه کنیم، باید تیم مستشاری می گفت که ساعت پرواز را اضافه یا کم کنیم.
به هر حال با پیروزی انقلاب در نیروهای نظامی، تغییراتی بوجود آمد و در پی آن جایگاه ها تغییر یافت. دلیل آن هم شرایط انقلاب بود که این وضعیت را ایجاب می کرد. اما زمانی که با جنگ روبرو شدیم، نیروهایی که باز خرید یا بازنشست شده بودند، همگی در روز اول مهر 59 داوطلبانه آمدند و اعلام آمادگی کردند تا برای دفاع از انقلاب و کشورشان در میدان مبارزه حضور یابند. به همین خاطر وقتی در 31 شهریور 59 به ایران اسلامی حمله شد، ما در کمتر از دو ساعت از پایگاه بوشهر (شُعِیبیه) و کمتر از سه ساعت از پایگاه همدان، پایگاه هوایی کوت را زدیم، در صورتی که باند های ما را زده بودند و اصلا باور نمی کردند که بتوانیم جواب آنها را بدهیم. فردای آن روز هم طرح کمان 99 که همان طرح عملیاتی البرز بود را اجرا کردیم؛ طرح عملیاتی البرز به تأسی از آرش کمانگیر و 99 صفحه طرح عملیاتی به این نام شهرت گرفت.
* از حال و هوای جنگ و نقش ارتش به عنوان نیرویی پیش قدم برایمان بفرمایید؟
با توجه به شرایط ارتش و مسائلی که طبقه بندی شده است ما نمی توانیم خیلی از مسائل را بگوییم، چرا که ماهیت ارتش این طور است که بعضی مسائل آن محرمانه بماند. بسیاری از مواردی که امروز می شنوید تا چند سال پیش نمی توانستیم بیان کنیم، در کل ناگفته هایی هستند که در دل ما به صورت سری و محرمانه نگه داشته می شوند و مشخص نیست در آینده بگوییم یا نه. چون ممکن است دشمن از این مسائل سوء استفاده کند.
* عکس العمل نیروی هوایی ارتش در مقابله با تجاوزات رژیم بعثی عراق در روزهای نخست جنگ چگونه بود؟
نیروی هوایی همیشه حتی هنگامی که جنگ هم نباشد وظیفه حفاظت از حریم هوایی کشور را دارد. در فروردین 58 که عراق برای اولین بار به مرزهای ما تجاوز کرد، به عنوان نیروی هوایی این اطلاعات را داده بودیم، اما به دلیل حضور بنی صدر خیلی خیانت ها اتفاق افتاد. با این حال وقتی روز هفتم، هشتم جنگ به علت پیشروی های ارتش عراق به ما گفتند پایگاه دزفول را تخلیه کنید، دوستان خلبان من به صورت خودجوش تصمیم گرفتند تا بعدظهر چند بار مواضع عراقی ها را بمباران کنند تا جایی که بالاخره عراقی ها به پشت کرخه رفتند و به این طریق دزفول را حفظ کردیم.
* شهر دزفول در آن روزها چه حال و هوایی داشت؟
به راستی که دز فول یک شهر قهرمان پرور است. بنده از قبل انقلاب تا به حال شاهد این ماجرا بوده ام. مردم این شهر واقعاً انسان های شجاعی هستند و از پایگاه ها و نیروهای نظامی پشتیبانی خوبی می کردند در آن روزها دزفولی ها ماندند و از آب و خاک خود دفاع کردند. پایگاه دزفول یکی از پایگاه های مهمی بود که جانانه از این مرز و بوم دفاع کرد.
*با توجه به اینکه جنگ ما یک جنگ نابرابر بود، چطور غیورمردان ارتش و رزمندگان سپاه توانستند در مقابل این هجمه نابرابر بایستند؟
با توجه به تحریم ها، ابرقدرت ها به دیگر کشورهای دنیا می گفتند نباید به طرفین جنگ تسلیحات و تجهیزات بدهید. به ما سیم خاردار هم نمی دادند اما به طرف مقابل ما موشک اِگزو3 داده بودند و برای اینکه قانون را هم دور بزنند این ها را به صورت اجاره ای می دادند. در واقع هرکس از جمله کشورهای منطقه که حمایت مالی از عراق می کردند به نوعی به دشمن ما کمک می کردند و این در صورتی بود که ما تنها افتاده بودیم.
ولی با وجود همه کمک های خارجی به عراق و اعمال تحریم هایی علیه ما و علی رغم آن که می گفتند بیشتر از یک ماه دوام نمی آوریم، با این حال بواسطه داشتن روحیه، ایثار، تعهد و تخصص در کنار هم، باعث شد تا ما به پیروزی برسیم. البته مهم ترین نقش را رهبر کبیر انقلاب اسلامی داشت که تمام کلمات حرف هایش را ساده اما پر معنا می گفت. حضرت امام(ره) می فرمودند: "جنگ برای ما نعمت است ".
جمله ای که اکنون معنای آن را می فهمیم. زیرا امروز هواپیمای شکاری و قطعات هواپیما را خودمان می سازیم. در صورتی که چند سال پیش فقط امریکایی ها اف 14 داشتند لذا وقتی ما ساختیم ،آن ها تمام اف 14 های خود را معدوم کردند چون فکر می کردند که قطعات را از آن ها می گیریم در حالی که ما قطعات را در ایران می ساختیم.
از سوی دیگر آموزش خلبانی که تا قبل از انقلاب در خارج از کشور انجام می شد، به دستور شهید بزرگوار ستاری، دانشگاهی برای تربیت و آموزش نیروهای جوان تاسیس شد تا کارکنان فنی و خلبان را در آنجا آموزش دهیم.
بیشترخلبان هایی که بنده آموزش دادم علاوه براینکه در حال حاضر از مسئولان عالی رتبه ارتش هستند، جزو بهترین ها هم محسوب می شوند چون هم در یک محیط انقلابی بزرگ شدند و هم تجربه هشت سال دفاع مقدس بوسیله اساتید به این ها منتقل شده است. البته برای کسب این تجارب، خسارت و بهایی که همان خون شهداست را داده ایم؛ با خون شهدا مملکت را آبیاری کردیم و لاله های سرخ آتشینی پرورش دادیم که دوست از آن لذت می برد و دشمن جرات نگاه کردن به آن را ندارد. این لاله های سرخی که از خون شهدا است، برای ما سبب افتخار و برای دشمن خاری در چشم است. پس این ها همان نعماتی هستند که از جنگ به دست آوردیم.
*به خودکفایی اشاره کردید، در این خصوص امروز ما در مقایسه با کشورهای منطقه و جهان در چه جایگاه و سطحی قرار گرفته ایم؟
به نظر من ما به خود اتکایی نظامی رسیده ایم. خود اتکایی یعنی هر طور که می خواهم عمل می کنم و تصمیم گیرنده نهایی خودم هستم، مثلاً برای ساخت یک هواپیما و تهیه قطعات آن ما تعیین کننده ایم که آن را به چه نحو و از کجا خریداری کنیم . اما قبل از انقلاب به ما تحمیل می کردند که چه چیزی را بخریم و اجازه نداشتیم که بسازیم یا خودمان آن را بخریم. به هر حال حاصل این ایستادگی و خودکفایی در حال حاضر این است توانستیم بر روی حرف خود در غنی سازی بایستیم و حق را نگذاریم پایمال شود.
بنابر این در همه موارد ثابت کرده ایم که خود اتکا هستیم و می توانیم تحریم ها را خنثی کنیم و این هم بوجود نیامده مگر به برکت خون شهدا و رهبری امام خمینی(ره) پس چناچه کوتاه بیاییم، در حق شهدا و امام راحل (ره) خیانت کرده ایم.