به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، تعاریف متعددی از واژه تمدن ارائه شده که هر یک، درواقع بر وجهی خاص و کارکردی ویژه از این واژه تأکید دارند. عبدالرحمان ابن خلدون دانشمند بزرگ اسلامی قرن هشتم هجری تمدن را به معنای اجتماعی شدن انسان دانسته است که به لحاظ ایدئولوژی یا شرایط تاریخی وحدت دارند، احتمال ضعیفی وجود دارد که دچار گسست فرهنگی شوند.
بر این اساس سرودهها و نوشتههای پرشور ادبی در ادوار گذشته با محکوم کردن روشهای تفرقهافکنانه، مداوم و مستمر به القای روح وحدت و یگانگی میپرداختند. طرح تجربههای تاریخی شکستهایی که محصول تفرقه و تنارع بود بهویژه در صدر اسلام و بهرهگیری از آیات و روایاتی که به وحدت و الفت توصیه میکرد در آثار ادبی بارز و شاخص بود.
نگاه و دقت در تاریخ ملتها و زمینها بیانگر آن روزهای خونباری جنگ و نبرد است. اصولاً شکلگیری جامعهها و مقاطع مهم و تاریخی آنها تحولات سیاسی اقتصادی و ادبی بیشتر از همین رهگذر صورت پذیرفته است. درخشانترین بخش ادبیات ملتها یا ادبیات پایداری و مقاومت یا پیوستگی و همبستگی با این ادبیات یاد دارد.
مطالعه ادوار تاریخی ادبیات ایران و سرگذشت آثار ادبی بزرگان جهان روشنگر این ویژگی است. تاریخ ادبیات ملتهای جهان در جنگ اغلب بر ناسیونالیسم و روح وطنی تکیه دارند. تعیین تأکید. مثلاً ادبیات ویتنام بر ناسیونالیسم ویتنامی فرانسه بر تاریخ و روحتمدن فرانسوی و شعر مقاومت روسیه بر انسان روسی و سرزمین روسیه تکیه دارد. گذشته حادثه آمیز ایران حکایت از جنگها پیروزیها شکستها و دفاعهای فراوان دارد و درنتیجه ادبیات ایران با جنگ و پایداری آمیخته است.
ادبیات پایداری ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم که کمکم افول تمدن ایران آغاز میشود و دیگری به خود میگیرد. فقدان افتخارات بزرگ ملی و قهرمانان نامور و شکستهای ننگبار و شرمآور بعدی باعث میشود که اثر چندان شاخصی دیده نشود در پایان قرن سیزدهم چندین حماسه منظوم قابل اعتنا داریم که متأسفانه تاکنون بهدرستی معرفی نشدهاند چندین منظومه حماسی سوگ آمیز در باب کشتن رئیسعلی دلواری است.
یکی از آنها متعلق به سید محمد مضطر امامزادهای است که به تقلید از شاهنامه و دیگری منظومهای به زبان محلی دشتی از محمدجواد حامدی متخلص به حامد که با شهادت رئیسعلی دلواری پایان میپذیرد. این آثار و آثار دیگر از حماسه جنوب ایران در جنگ اول را نشان میدهد. مشابه این جریان را بهگونهای دیگر در مبارزات شمال ایران ـ ـ میتوان یافت.
ادبیات حماسی ایران که گاه در هیئت حماسههای ملی گاه حماسههای دینی چهره نشان میدهند در حقیقت تصویری از روح ایرانی را به نمایش میگذارند از میان دو حماسه دینی حمله حیدری منصوب به میرباذل و حمله حیدری راجی به کرمانی از دیگر حماسههای مشهورترند.
با وقوع انقلاب اسلامی ادبیات پایداری رنگ و بوی دیگری گرفت مردم جز حضور در صحنه مبارزه به خلق آثاری دست زدند به آن را ادبیات پایداری مردمی عصر انقلاب باید نامید. شبنامهها دیوارنوشتهها شعارها و نامهها بخشی از این ادبیات محسوب میشود.
انقلاب با ماهیت اسلامی و اندیشههای خود فقط روح و ذهن جامعه را تغذیه نمیکند بلکه سرمایهای عظیم را در اختیار نویسندگان و خالقان آثار ادبی و هنری قرار داده است که بامطالعه آثار آنان این تأثیرپذیری را میتوان بهوضوح مشاهده کرد.
درک تحولات حوزه تمدنی در فرآیند نقش یابی پایداری و مقاومت مدنظر برخی از اندیشمندان قرار گرفته است نظریه پیچ تاریخی مقام معظم رهبری را باید بهعنوان رهیافتی در قالب اندیشه مقاومت دانست. این نظریه دارای زیرساختهای نظری دیگر از جمله الگوی پیشرفت اسلامی است چنین رهیافتی نمایانگر حرکت به سمت تمدن سازی اسلام است.
یکی از مؤلفههای اثرگذار بر نقش تمدنی یک ملت در سطح جهان را میتوان از قدرتیابی نیروهایی دانست که از هویت و قدرت مقاومت برخوردارند. در ادبیات پایداری ملیت حرف اول را میزند و در ادبیات دفاع مقدس هویت دینی بر هویت ملی دارد و اگر هویت ملی مطرح شود تبعی است از هویت دینی.
هویت باستانی ایران در ادبیات دفاع مقدس حربهای برای تخطئه دین نیست و دین ابزار برای ستیز با هویت ملی و ایرانی بلکه مکمل و متمم هم محسوب میشوند سه عنصر دین، مردم و ایران مثلث هویت ادبیات پایداری محسوب میشود تلفیق و همراهی این سه با هم همبستگی آنها در ذهن و ضمیر آفرینندگان ادبیات پایداری را نشان میدهد در دوره نخست ادبیات پایداری شعر بیش از هرگونه ادبی آیینه این ویژگی بود.
ادبیات مقاومت ملتهایی که ریشههای دینی و اعتقادی دارند با طرح گذشتههای افتخارآفرین و قهرمانان و اسوههای مقاومت قرین است و در حقیقت افتخارات و ارزشهای گذشته تکیهگاه شاعران و نویسندگان برای تشویق و تحریض پاسداری و نگهبانی از سرزمینها و ارزشها است.
بدون توجه به شاخصهای مقاومت نمیتوان به شکلگیری و انتقال قدرت هویت را به وجود آورد هویت همواره نیازمند دال مرکزی میباشند این حقیقت بهخوبی نشان داد که آموزههای مذهبی در بسترسازی تمدنها نقش مهمی ایفا میکنند تمدن مغرب زمین نیز از این مهم بیبهره نبوده است و بسیاری از آثار ادبی و اندیشههای سیاسی و اجتماعی خود را بر آموزههای مذهبی بنیان نهاده است.
منبع: نشریه فرهنگ پایداری/ «محمد کرمی»
انتهای پیام/ 161