به‌مناسبت سالروز رحلت حضرت خدیجه (س)؛

نگاهی به زندگی بانوی ثروتمند حجاز که خود را وقف اسلام کرد

دهم ماه رمضان مصادف با رحلت حضرت خدیجه (س) است، زنی صاحب بصیرت و جایگاهی بی‌نظیر در اسلام. کتاب‌های بسیاری در خصوص زندگی این بانوی بزرگ اسلام نگاشته شده که مطالعه آن در این روز می‌تواند ما را با مقام ایشان بیشتر آشنا کند.
کد خبر: ۳۹۴۵۵۲
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۴ - 03May 2020

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، مطمئنا بعد از شخصیتی بزرگ و بی‌همتای حضرت فاطمه (س) هیچ زن دیگری را به مقام حضرت خدیجه (س) نمی‌توان یافت که به مراتب بالایی از عصمت رسیده باشد. از میان ویژگی‌های منحصر به‌فرد ایشان، بصیرت جلوه بارزی دارد. در همه روزها و سال‌هایی که قریش پیامبر (ص) را تکذیب می‌کردند، این حضرت خدیجه (س) بود که به حقیقت رسالت پیامبر (ص) از اعماق دل ایمان داشت و ایشان را تائید و همراهی می‌کرد.

با وجود جایگاه رفیع حضرت خدیجه (ص) در اسلام زندگی ایشان آگاهی چندانی نداریم. متاسفانه دشمنان کینه‌ورزی که در لباس وهابیت داد مسلمانی سر می‌دهند، سعی در مخدوش کردن چهره پاک حضرت خدیجه (ص) داشتند و دارند، یکی از راه‌های مقابله با این دشمنی‌ها مطالعه کتاب است.

در ادامه سه عنوان کتاب در خصوص زندگی و سیره حضرت خدیجه (س) نگاشته شده که معرفی می‌شوند.

کتاب‌هایی در شرح مقام حضرت خدیجه (س) باید بخوانیم

این گونه بود خدیجه (س)

«عزیزالله حسینی» ناشر «روزنامه قدس»

در مقدمه این کتاب آمده است:

«دهمین روز از ماه مبارک رمضان، دهمین سال بعثت و سه سال پیش از هجرت تاریخی پیامبر اکرم (ص) خدیجه کبری (س) نخستین بانوی مسلمان تاریخ و همراه راستین آن بزرگمرد حماسه ساز اسلام، دعوت حق را لبیک گفت. هم او بود که در کنار ایمان وصف‌ناپذیر همسرش به خدا او را به پایداری در رسالتی خطیر و مقاومت و مبارزه با شرک تشویق می‌نمود و آینده بزرگ و عالم‌گیر آن دعوت را به چشم معرفت و بصیرت می‌دید و دشواری‌ها و مشکلات در راه تبلیغ این دعوت را با جان و دل می‌خرید و از آن استقبال می‌کرد.

خدیجه (س) حتی پیش از ازدواج با پیامبر (ص) نیز، شهرتی شایسته داشت؛ چنان که نام وی نه تنها در تاریخ اسلام، بلکه در تاریخ اعراب و قبایل عرب و در آثار تاریخ نگاران غیراسلامی نیز، به عظمت و تجلیل، یاد شده است. ایشان پیش از بعثت پیامبر (ص) پیرو آیین جد بزرگوارش حضرت ابراهیم (ع) و از «حنفاء» بود. سال‌ها پیش از [بعثت پیامبر (ص)]، یکی از بستگان [حضرت خدیجه (س)] «امین قریش» را در خانه خدیجه (س) دید و به آن حضرت گفته بود: «ای خدیجه (س)، او همان پیامبر موعود است که من نشانه‌های او را در تورات خوانده‌ام. بانویی از قریش با او ازدواج می‌کند که سرور بانوان قریش است، مبادا از این شرف محروم شوی.»

قسمتی از متن کتاب:

بهره‌مندی ایشان از هوش و تدبیری سرشار بود؛ چنان‌که در عصری که سایه جهل همه جا را فرا گرفته بود و زنان از بیشتر مزایای زندگی محروم بودند، خدیجه (س) دارای کمال، عقل و شخصیت ادبی در سطح بالایی بود؛ چنان‌که اشعار سرشار از ظرافت ادبی و معنوی او در شأن رسول خدا (ص) که حدود پانزده سال پیش از بعثت سروده شده، شاهد گویایی بر این مطلب است.

خدیجه (س) با حسن تدبیر تمامی مشکلات و مشقت‌های دعوت اسلامی را که پیامبر (ص) با آنها مواجه بودند، برای آن حضرت قابل تحمل می‌کرد. در روزهای مشقت‌بار محاصره اقتصادی، ثروت فراوان حضرت خدیجه (س) در شکستن حصر اقتصادی بسیار مؤثر بود. در این دوران، تبسم شادی‌آفرین آن بانوی نمونه، در زدودن آثار شکننده آن همه غم و اندوه سهم فراوان داشت. اگر چه همواره خداوند منان با عنایت‎های بی‌کران خود پشتیبان پیامبر خدا (ص) بود، ولی چهره شاداب و نگاه‌های پرنشاط خدیجه (س)، او را برای روزگار سختی که در پیش رو داشت، مصمم‌تر می‌نمود.

هنگامی که پیامبر اکرم (ص) با 10 هزار سرباز جنگی وارد مکه معظمه گردید و آن فتح با شکوه را از آنِ خود نمود، اشراف مکه دسته دسته به محضر آن حضرت می‌شتافتند و با اصرار تقاضا می‌کردند که در منزل آنان فرود آید. پیامبر (ص) با پیشنهاد آنان موافقت نکرد و در کنار مرقد مطهر حضرت خدیجه (س) خیمه زد و ایام اقامت خویش را در مکه معظمه در کنار محبوب از دست رفته خویش سپری نمود و بدین سان 25 سال تمام نیز خدیجه ستاره پرفروغ دودمان رسالت بود.

امامان معصوم (ع) نیز در موارد متعدد به وجود این بانوی گرانقدر، مباهات و افتخار کرده‌اند؛ چنان‌که امام حسین (ع) روز عاشورا، در ضمن خطبه‌ای که خود را به دشمن معرفی می‌کرد، فرمود: «شما را به خدا سوگند، آیا می‌دانید که جده من خدیجه (ع) دختر خویلد است».

یا امام سجاد (ع) در مجلس یزید در دمشق، در فرازی از سخنرانی‌اش، خود را چنین معرفی می‌کند: «من پسر خدیجه بانوی بزرگ اسلام هستم».

امام صادق (ع) نیز می‌فرماید: وقتی خدیجه (س) وفات کرد، فاطمه (ع) به رسول خدا پناه برد. به دور پیامبر (س) می‌چرخید و می‌گفت: «پدر جان، مادر من کجاست؟»

جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: «ای رسول خدا، پروردگارت امر فرمود به فاطمه سلام برسان و بگو مادرش در خانه‌ای است از یاقوت و زبرجد که اتاق‌هایش از طلا و ستون‌هایش از یاقوت قرمز ساخته شده و با آسیه و مریم همنشین است.»

حضرت خدیجه (س) که بود؟

این کتاب توسط جمعی از نویسندگان تالیف شده است و  توسط «کتابخانه ظهور» منتشر شده است.

در مقدمه این کتاب آمده است:

«خدیجه اولین همسر پیامبر اسلام (ص) و اولین زنی که اسلام آورد و مادر فاطمه زهرا (س) که از زنان مشهور تاجر عرب و حجاز به شمار می‌رفت. پدرش خویلد بن اسد و مادرش فاطمه (دختر زائده بن اصم بن....) که سلسله آنها از «لوی» با پیغمبر اکرم و سایر هاشمیان، مشترک می‌شود.

خدیجه (س) از طرف پدر با رسول خدا (ص)، عموزاده و نسب هر دو به «قصی بن کلاب» می‌رسد. او از خانواده‌های اصیل و اشراف مکه است. تولد او نیز در مکه و چندین سال قبل از «عام الفیل» بوده است. حضرت خدیجه قبل از ازدواج با رسول خدا، 2 بار شوهر کرده بود که هر دو از دنیا رفته بودند او از شوهر دوم خود فرزندی داشت که نامش «هند» بود که از همین جهت به او لقب «ام هند» دادند. عده‌ای از علمای بزرگ معتقدند که خدیجه قبلا ازدواجی نکرده بود و فرزندان منتسب به او، مربوط به خواهرش است.

قسمتی از متن کتاب:

بانوی ثروتمند حجاز

«در آن زمان که مردم مکه، از راه تجارت امرار معاش می‌کردند خدیجه نیز از آنجا که از ثروتمندان مکه و کارهای تجارتی می‌کرد و چندین شتر در دست کارگزاران او بود که در اطراف کشورهایی مثل شام، مصر و حبشه، رفت و آمد و دادوستد داشت، وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی رسول خدا (ص) را شنید در پی مذاکراتی که با ابوطالب، عموی پیغمیر کرد «محمدامین» را در کاروان تجارتی خود، در امور مربوط به دادوستدهایش انتخاب کرد و از آن پس پیامبر گرامی اسلام (ص) در دوران جوانی در سفرهای تجارتی برای حضرت خدیجه (س) سود فراوانی بدست آورد.

در سفری که پیغمبر (ص) برای تجارت به شام رفت، حضرت خدیجه (س) غلام خود «میسره» را همراه او کرد و دستور داد تا همه جا، او را همراهی و مراقبت نماید. درشهر بصری در نزدیکی شام به راهبی به نام «نسطورا» برخورد کردند که او به غلام، از آینده پیغمبر و نبوت او خبر داد و از طرفی سود بسیاری عاید آنها شد که تا آن موقع، در هیچ سفری به این اندازه نبود. بعد از برگشت از شام، میسره، احوالات سفر و گفتار راهب و مشاهداتش را که از عظمت و معنویت محمد (ص) بود، برای خدیجه (س) تعریف کرد و از همین جا بود که او را مشتاق همسری با «محمد امین» نمود.

با وجودی که مردان ثروتمندی از قریش چون «ابوجهل بن هشام» و «عقبه بن ابی معیط» از او خواستگاری کرده بودند ولی خدیجه (س) که شیفته درستکاری و امانتداری و مکارم اخلاقی و جهات معنوی او شده بود، خود، پیشنهاد ازدواج داد و برخلاف سنت‌های ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، مال و ثروت زیادی از دارائیش را به محمد (س) ، هدیه کرد. محمدامین (ص) نیز این پیشنهاد را پذیرفت و مراسم عقد آنها با حضور عموهای پیامبر (ص) و بستگان خدیجه (س) که از هه مشهورتر پسرعموی او «ورقه بن نوفل» بود انجام و خطبه عقد توسط «ابوطالب» که بزرگ بنی هاشم و عمو و کفیل پیامبر بود، اجرا شد. بر سر این جریان زنان مکه رابطه‌شان را با خدیجه قطع و او را تنها گذاشتند. حضرت رسول در آن موقع 25 سال و خدیجه بنا به اقوال مختلف بین 40 تا 28 سالگی بوده‌اند. او اولین همسر رسول خدا (ص) بود و تا وقتی که حیات داشت هیچ زن دیگری اختیار نکرد و ثمره این ازدواج، دو پسر بنام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبر از دنیا رفتند و 4 دختر بنام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا (س) بودند.

زندگینامه حضرت خدیجه

این کتاب توسط جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم تالیف و توسط «مجله حوزه» منتشر شده است.

کتاب‌هایی در شرح مقام حضرت خدیجه (س) باید بخوانیم

در مقدمه این کتاب آمده است:

«پدر او خُوَیلد بن اسد و مادر او فاطمه دختر زائده است. تولد حضرت خدیجه (س) سال 68 پیش از هجرت است. ازدواج مبارک خدیجه (س) با وجود مبارک و نازنین حضرت محمد (ص) هنگامی بود که 25 سال از عمر شریف پیامبر (ص) و چهل سال از عمر حضرت خدیجه (س) می‌گذشت. او از لحاظ نسب از همه زنان پیغمبر (ص) به ایشان نزدیک‌تر است. او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت.»

خدیجه در دوران جاهلیت

«حضرت خدیجه (س) در دوران جوانی با تشکیل کاروان‌های تجاری به کسب درآمد پرداخت. وی با مدیریت و درایتی قوی و به دور از رسم تاجران زمانه که رباخواری را از اصول ثروت اندوزی قرار داده بودند، به تجارت روی آورده بود. تاریخ نگاران، بارها از او با عنوان‌هایی همچون «بانوی دوراندیش و خردمند» یا «بانوی عاقل» یاد کرده‌اند. حضرت خدیجه (س) یکی از ثروتمندان مکه بود، و از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه‌اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه‌گاه نیازمندان بود. کرم، سخاوت، دوراندیشی، درایت، عفت و پاک‌دامنی، از وی بانویی پرهیزکار و مورد احترام ساخته بود. لقب «بانوی بانوان قریش» که در آن زمان به وی داده شد، نشان دهنده جایگاه او در میان مردم است.

خدمات حضرت خدیجه (س) به اسلام

حضرت خدیجه (س) در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام (س)، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت‌های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد (ص) تصدیق و تأیید پیامبر (ص) در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی‌کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه‌هایی از این خدمات ارزشمند است. حضرت خدیجه (س) پس از ازدواج با پیامبر (ص)، دارایی‌اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می‌خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام (ص) در این زمینه می‌فرماید:

«هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه (س) برای من سودمند نبود».

حضرت خدیجه (س) نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر (ص) ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی‌ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا (ص) سخت آید. هنگامی که رسول الله (ص) با باری از مصیبت و اندوه به خانه می‌آمد، خدیجه او را دلداری می‌داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می‌زدود.

وصیت حضرت خدیجه

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به وی فرمود: ای خدیجه (س) آیا می‌دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است؟ چون بیماری خدیجه (س) شدت یافت ، عرض کرد: یا رسول الله (ص)! چندوصیت دارم، [اگر] من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه‌ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول‌الله! (ص) وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید، و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‌ای داشته باشد. اما وصیت سوم را شرم می‌کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می‌کنم تا او برایت بازگو کند.

سپس فاطمه (س) را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله (ص) بگو مادرم می‌گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می‌خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.»

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) سلم عرض کرد. [پیامبر (ص) نیز این خواسته حضرت خدیجه (ص) را پذیرفت.]

پیامبر اکرم (ص) هنگام وفات حضرت خدیجه، غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله (ص)، خداوند به تو سلام می‌رساند و: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به‌عهده بگیریم. »

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها