استقبال از «خال سیاه عربی» حامد عسگری!/ سفرنامه‌ای که سه‌روزه به چاپ دوم رسید

چاپ اول کتاب «خال سیاه عربی» سفرنامه‌ حج حامد عسگری که از طریق مجازی به فروش رسیده بود، طی سه روز به اتمام رسید.
کد خبر: ۳۹۴۹۳۵
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۵ - 04May 2020

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، چاپ اول کتاب «خال سیاه عربی» در سه روز نخست از آغاز پیش‌‎فروش به اتمام رسید.

چاپ اول «خال سیاه عربی» در شمارگان یک هزار نسخه منتشر شده است که توزیع نسخه‌های پیش‌فروش آن از اواخر هفته جاری آغاز می‌شود. «خال سیاه عربی» سفرنامه حامد عسگری شاعر و نویسنده به سرزمین حج و حجاز است.

این کتاب پیش از این در جمعه‌ شب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ در قالب یک مراسم مجازی رونمایی و به طور زنده از صفحات اینستاگرام ناشر و نویسنده پخش شده بود. کتاب هنوز توزیع عمومی نشده است.

عسگری با اشاره به انگیزه خود از نگارش این سفرنامه گفته است: «در این کتاب جانماز آب نکشیده‌ام و سفارش‌نویسی و کم‌فروشی هم نکردم، خودم بودم و صرفا سعی کردم از مواجه‌ام با یک امر و اتفاق عظیم بگویم. اتفاق و امر عظیمی که برای هر انسانی ممکن است رخ بدهد و هر کسی تجربه‌ای از آن داشته باشد. امیدوارم که مقبول مخاطبان افتد و ذخیره این دنیا و آن دنیایم قرار گیرد.»

در سطرهای ابتدایی کتاب چنین می‌خوانیم: «خدا... این کلمه، این مفهوم، بزرگ‌ترین سؤال کودکی من بود و از سی‌وهفت سال پیش تا همین لحظۀ اکنون، مغزم دست گذاشته روی علامت سؤال صفحه‌کلید مغزم و هنوزاهنوز برنداشته. این مفهوم، این نیرو، این نور، این قدرت، این هر چی که هست، کیست؟ از کجا آمده؟ قرار است برای من چه‌کار کند و قرار است برایش چه‌کار کنم؟ خدا را توی همان چند سال اول کودکی از چند تا عینک مختلف دیدم. عینک اول عینک معلم‌های دینی‌مان بود. خدای معلم‌های دینی مدرسه مثل خودشان بود؛ خدایی با عینکی کائوچویی که یک سری مقررات دقیق و منظم وضع کرده بود سخت‌تر از مقررات مدرسه و هرکس دست از پا خطا می‌کرد، حسابش با آتش جهنم بود و سُرب داغ و میل گداخته به چشم؛ یک خدای اخمو و بی‌اعصاب که انگار همیشه از دندان‌درد رنج می‌برد و همین روی رفتارهایش تأثیر منفی گذاشته بود. از این خدا خیلی می‌ترسیدم.

عینک بعدی عینک مادرم بود. مثل خودش بود این خدا؛ مثل مادرم؛ مهربان و صمیمی و یک بُغضی همیشه توی صدا و چشم‌هایش بود. این خدا را خیلی دوست داشتم. اگر کار بدی می‌کردم، سگ‌محلم می‌کرد؛ ولی با یک ببخشیدگفتنِ من، با یک «دوستت دارم به خدا»، با یک «مگه چند تا پسر داری که باهام حرف نمی‌زنی»، یخش می‌شکست و دوباره بغلم می‌کرد و می‌گفت: «پسر خوبی باش! من خیلی ناراحت می‌شم که سرت داد می‌زنم. دلم ریش می‌شه تا برگردی و بگی ببخش. »برای پرستیدن، پناه‌بردن و توسل‌کردن و چیزی‌خواستن سراغ همین خدا می‌رفتم. نه اینکه خداها متفاوت باشند، نه! خدا یک خدا بود و فقط پنجره‌ای که آدم‌ها از آن به او نگاه می‌کردند، فرق داشت. برای اینکه مطمئن شوم انتخابم درست بوده، چند باری هم همین خدایی را که معرفش مادرم بود، امتحان کردم و شانس آورد و قبول شد و من پس از همان امتحان‌ها بود که دیدم نه! جواب می‌دهد و کارش را بلد است و انتخابش کردم برای پرستیدن.»

«خال سیاه عربی» در ۲۴۴ صفحه و به قیمت ۳۵ هزار تومان توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. علاقه‌مندان تا ۲۰ اردیبهشت می‌توانند با خرید کتاب از پایگاه اینترنتی انتشارات امیرکبیر به نشانی amirkabirpub.ir این کتاب را با امضای نویسنده و پشت در منزل خود دریافت کنند. هزینه ارسال کتاب در سراسر ایران رایگان است.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار