گروه استانهای دفاعپرس عصمت دهقانی؛ ماه رمضان ماه ضیافت پربرکت الهی و شبهای قدر، بهترین فرصت که خداوند در طول سال به بندگانش ارزانی داشته است. شبی که افتخار نزول قرآن، بهترین و کاملترین دستورات سعادتمندی بشریت را در خود دارد. شبی که ارزش عبادت و راز و نیاز با خدا در آن بهتر از هزار ماه است. شبی که تا طلوع فجرش رحمت است و فرشتگان به اذن پروردگار برای تنظیم و تقدیر هر کاری نازل میشوند.
شبهای قدر فرصت مناسبی برای زدودن دلها از غبار گناهان و بازگشت به سوی پروردگارت است چرا که در این شبها بندگانی با نجواهای عاشقانه سنگر دیگری از عبادت را برای خود میسازند و در پشت خاکریز نفس، درس بندگی و تقویت اراده را مرور میکنند.
میگویند ارزش مکان به صاحب آن است، حال آنکه بهترین مکانها متعلق به بهترین آدمهای زمان است، آنها که وجودشان مظهر خیر و برکت است و هر جا حضور پیدا کنند؛ آنجا را محل نزول برکات میکند و با هرکه همنشین شوند او را همرنگ خود میکنند. چه مکانی بهتر از جبهههای نبرد حق علیه باطل که خون بهترین جوانان بر روی زمین آن ریخته شده است یعنی همان کربلای ایران.
حتما حال و هوای شبهای قدر جبههها حال و و هوای وصف ناشدنی بوده است. در سرزمینی که لحظه به لحظه قصه مقاومت و دفاع از ارزش در آن جریان داشته، شبهای قدرش نیز سرشار از قصههای عاشقانه بوده است.
در خاطرات رزمندهها خوانده ام؛ در شبهای قدر، دعاها که از بلندگو پخش میشد، حس و حال معنوی عجیبی بر فضا حاکم میشد. خیلیها دوست داشتند کنج عزلتی برای خود برگزینند و بر روی تلی از خاک و یا در بین شیارها و حفرهها، در تنهایی و تاریکی، رو به قبله نشسته و قرآن را بر سرشان گرفته و «الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب» را زمزمه کنند و گاهی هم اجتماعات چند نفره برگرد نور فانوسی حلقه میزدند و دعاها را با هم نجوا میکردند و آرزوهایشان را از خداوند منان میخواستند.
شنیده ام گاهی بعضی از آنها برای خود قبری حفر میکردند و در آن قبر با خدای خود خلوت میکردند و بعضا همانجا محل عروجشان شده است و یا شاید شب قدرشان را به یاد مظلومیت حضرت علی(ع)، در کنار نخلهایی به صبح رساندند که مظلومانه سر دادند تا اسلام بماند، تا وطن بماند.
به راستی در شبهای که بندگان خاص خدا به ضیافتی الهی دعوت شده اند، رزمندگان با دعا و ندبه از خداوند در کدامین خاک، کدامین تقدیرشان را جست و جو میکردند و آنگاه که پیشانی بندگی برخاک مام میهن میسایدند در سجده شان بر خاک زر خیز و مرد پرور ایران اسلامی، از خداوند چه خواستند؟ و هق هق گریههایشان نشان از کدامین دلتنگیها داشت؟ با کدامین خاک راز در میان میگذاشتند و کدامین نیزار گوش دل به زمزمههای سحرگاهیشان میسپرد؟ همانهایی که در همین دنیا قطعهای از بهشت را همراه با جلوهای از بهشتیان درک کردند، در کدامین شب تقدیر شهادتشان مقدر شد؟
مگر نه اینکه از هر فرصت باید برای گرامیداشت یاد و نام شهدا استفاده کنیم تا رشادتهایشان در غبار زمان گم نشود و چه فرصتی بهتر از لیالی قدر، برای یاد آوری ایثار و از خود گذشتگی کسانی که جز به درگاه معبود ابدیشان سر تعظیم فرو نیاوردند و پله پله تا ملاقات خدا رسیدند. در این شبهای پر برکت دلمان را کنار شهدایی ببریم که برای سرافرازی وطن، زیباترین حماسه را بر پیشانی تاریخ انقلاب ثبت کردند و اگر مجالی شد، در کنار قبر شهدای گمنام بوی کربلا را به مشام دل بسپاریم.
چه زیباست یادی کنیم از اسرایی که در بند اردوگاههای رژیم بعثی بودند و در دیار غربت، در خاک «نجف» و «کربلا»، بوی یار و امامت را بیشتر حس میکردند و در شبهای قدر دلهایشان بیقرار تر از همیشه میشد و بغضهای گیر کرده در گلویشان مظلومانه میشکست و با وجود منع برگزاری مراسمات مذهبی و تمام محدودیتها، اگر مفاتیح الجنانی در دسترس نبود؛ روحانیان و اسرایی که دعاها و زیارتنامهها را حفظ بوده و با آن مأنوس میشدند؛ زمزمه کرده و اسرای دیگر نیز در خفا زمزمه میکردند.
و اما شهداᴉ امروز خاکریزها به داخل شهرها و خانهها آمده است و سلاحها دیگر فقط توپ و تانک نیست رنگ و بوی شان عوض شده است. به ظاهر کشته ای ندارند اما کشته شده هایشان به مراتب از عروج شما دلمان را بیشتر میشکند؛ چرا که شما را شهید نام نهادند و افتخار پیرو راه سید و سالا شهیدان را در کارنامه خود دارید اما کشته شده های این میدان شاید ناخواسته قربانی توطئه های شوم و ننگین دشمنان شده اند.
در شبهای قدر دستان دعا را به سمت مخمل سرمهای آسمان بالا میبریم و ظهور منجی آخرالزمان مهدی موعود(عج)، سلامتی مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، پیشرفت روز افزون نظام جمهوری اسلامی ایران در همه عرصه ها، پیروزی جبهه مقاومت و عاقبت بخیری جوانان این مرز و بوم را از خالق هستی خواهانیم.
انتهای پیام/