گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: در دوران دفاع مقدس از آنجا که کشور ما در تحریم ظالمانه به سر میبرد و سایر کشورها نیز از فروش تجهیزات لجستیکی و نظامی به جمهوری اسلامی ایران خودداری میکردند، لذا شرایط رزمندگان بهدلیل نداشتن تجهیزات مناسب نبود و با این شرایط بود که رزمندگان با رشادت و شجاعت فراوان بر دشمن بعثی غلبه کرده و موجب پیروزی جمهوری اسلامی ایران شدند. این پیروزی از آنجا که کشور ما از جهات مختلف تحت فشار کشورهای مختلف بهویژه آمریک قرار داشت، حائز اهمیت بود که رسانههای خارجی نیز به آن اذعان داشتند.
کمبود مهمات و نبود تجهیزات لجستیکی پیشرفته منجر به این نشد که رزمندگان برای جنگیدن با جبهه باطل ذرهای ناامید شوند، بلکه رزمندگان در آن دوران تمام تهدیدها را به فرصت تبدیل کردند. یکی از کارهای ویژه و مهمی که در خلال عملیاتها صورت میگرفت، احداث پلهای معلق و خاکریزهایی بود که موجب سردرگمی دشمن میشد، بهطوری که در برخی از عملیاتها نظیر عملیات طریقالقدس، شیوههای اینچنینی موجب پیروزی رزمندگان بر دشمن بعثی شد.
یکی از فرماندهانی که در آن دوران مسئولیت فرماندهی مهندسی جهاد سازندگی و مسئولیت ستاد کربلا را برعهده داشت شهید محمدتقی رضوی بود که با توجه به رشته تحصیلی که در حوزه عمران و شهرسازی در دانشگاه فراگرفته بود، اقدامات ارزندهای را برای ساخت موانع مختلف در جنگ از خود به جای گذاشت. سوم خرداد سالروز شهادت این شهید والامقام است و به همین جهت نگاهی اجمالی به زندگینامه این شهید داشتهایم.
سیدمحمدتقی رضوی ۲۹ فروردین سال ۱۳۳۴ در خانوادهای مذهبی در مشهد مقدس به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه محلهشان گذراند و در کنار تحصیل، به ورزش نیز مشغول بود و ورزش را بهصورت حرفهای دنبال میکرد، بهطوری که بهعنوان یکی از اعضای تیم والیبال ابومسلم در مسابقات مختلف کشوری شرکت میکرد. نوع بازی شهید رضوی در تیم ابومسلم به قدری حرفهای بود که قرار بود از دست پسر شاه ملعون هدیهای دریافت کند، اما بهدلیل اینکه پیرو راستین امام خمینی (ره) و افکارش بود، هدیه را قبول نکرد. بعدها نیز از سوی خاندان پهلوی به مسئولان تیم ابومسلم فشار وارد شد که رضوی را از تیم کنار بگذارند.
محمدتقی بعد از اتمام دوران تحصیلش در دوره متوسطه وارد انستیتو راه و ساختمان شدو وضعیت تحصیلیاش به قدری خوب بود که بعد از مدتی، پدرش به وی پیشنهاد داد تا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، اما شهید رضوی از آنجا که معتقد بود جوانان باید هنرهای خود را در داخل کشور نمایش دهند و تا جایی که امکان دارد بتوانند مشکلات مردم را حل کنند، به خارج از کشور نرفت و تحصیلاتش را در دانشگاههای داخلی ادامه داد. رضوی در سال ۱۳۵۶ برای گذراندن دوره خدمت سربازی اقدام کرد، اما بعد از گذشت چند ماهی از خدمت سربازیاش، با توجه به دستور امام خمینی (ره) مبنی بر ترک پادگانها، از پادگان فرار کرد و دیگر دوستانش را نیز به این اقدام تشویق کرد. ناگفته نماند که شهید رضوی در همان مدت کوتاهی که در پادگان بود نیز اقداماتی را علیه رژیم منحوس پهلوی انجام داد.
بعد از فرار از پادگان در جلسات سیاسی پیروان و یاران نزدیک امام خمینی (ره) نظیر آیتالله خامنهای شرکت کرد و فعالیت ضد رژیم پهلوی وی در مشهد مقدس تا جایی پیش رفت که عوامل ساواک نام وی را جزو افراد اعدامی قرار داده بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای گذراندن مدت باقی مانده خدمت سربازی به کمیته انقلاب اسلامی رفت و با شکلگیری جهاد سازندگی و با توجه به مهارتی که در حوزه ساخت و ساز داشت، به این نهاد انقلابی پیوست.
فعالیتهای رضوی و دوستانش در آبادانی روستاها ادامه داشت که رژیم بعثی با پشتیبانی ۸۰ کشور خارجی جنگی نابرابر را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد و همین اقدام باعث شد تا رضوی که یکی از خصوصیاتش کمک به مردم و دفاع از حق مظلوم بود، به جبههها شتافته و به جمع رزمندگان ستاد شهید چمران که در حوزه جنگهای نامنظم فعالیت داشتند، بپیوندد. اما بعد از مدتی به مشهد بازگشت و ازدواج کرد و سپس به ستاد کربلا در تهران منتقل شد، ولی از آنجایی که روحیه شهید رضوی جهادی بود، دوباره به جبهه رفت و به جهت مهارتی که داشت بهعنوان مسئول فرماندهی مهندسی جهاد سازندگی منصوب شد. زدن خاکریزهای مختلف با لودر و ایجاد جاده و احداث پلهای معلق حاصل تلاش شهید رضوی در دوران دفاع مقدس بود و مهارت این شهید به حدی بود که هدایت مهندی رزمی جنگ به طور کامل به وی سپرده شده بود.
تلاش تیم شهید رضوی طوری بود که هرچه قدر دستاورد بیشتری داشت، منجربه کمتر ریخته شدن خون شهدا میشد. محمدتقی رضوی در نهایت هنگامی که مشغول شناسایی منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در ارتفاعات کوههای سردشت بود، بر اثر انفجار گلوله توپی، در روز سوم خرداد سال ۱۳۶۶، ابتدا یک پایش را از دست داد و بعد از مدتی به شهادت رسید.
سپهبد صیاد شیرازی نیز درباره جایگاه این شهید والامقام اینطور مینویسد: شهید رضوی چهره بسیار با سابقهای بود که میتوان او را هم به عنوان یک رزمنده اسلام در مجموعه رزمندگان اسلام مجسم کرد وهم به عنوان یک جهادگر اسوه از او نام برد. اگر بخواهیم روی اخلاق فردی او بحث کنیم، فکر میکنم بعضی از منشهای او برای همه مشخص است.
آقای رضوی همیشه یک تسبیح در دست داشت و ذکر میگفت. همیشه یک التهاب و هیجان درونی برای کاریابی داشت و وقتی که به او میگفتی «آقای رضوی برای جلسه بیا» مثل این بود که دنیا را به او دادهای، چون میدانست که کار جدیدی برای او پیدا شده است و عظمت و روحیه او در این بود که از نوع کار نمیترسید. هرکجا او را احضار میکردند بلافاصله میآمد. این روحیات عامل پیوند و وحدت بیشتری در بین رزمندگان میشد. امثال شهید رضوی به هیچ چیز وابسته نبودند و وابستگی آنها به خداوند محرز بود.
در پایان فرازی از وصیتنامه این شهید را میخوانیم: به همه امت اسلامی عرض میکنم که قدر این اسلام، انقلاب، امام خمینی (ره) و مسئولین نظام جمهوری اسلامی را بدانند و برای نشان دادن این قدرشناسی تا جایی که میتوانند خدمت کنند و سختیها و ناراحتیها را تحمل کرده و در جهت پیشبرد انقلاب بکوشند. به مسئولین عرض میکنم که در رأس همه کارهایشان خدمت به مظلومان را قرار دهند که همینها هستند که جبههها را گرم نگه داشتهاند و هر روزه خون میدهند که نهال انقلاب بارور شود و اسلام به پیروزی برسد.
گزارش از احسان یعقوبی
انتهای پیام/ 117