به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خرمآباد، «قدرت الله مسلمی» در دوازدهم فروردین سال 1344 در شهرستان الیگودرز و در منزلی پر از صفا و صمیمت دیده به جهان گشود.
وی با پشت سر گذاشتن دوران کودکی و رسیدن به سنین جوانی در هجدهم تیر سال 1363 جهت انجام وظیفه خود به خدمت مقدس سربازی در ارتش جمهوری اسلامی ایران اعزام شد.
قدرت الله در زمینه های مختلف تخصص و مهارت داشت و مصالح انقلاب و کشور، نزد او اهمیت بالایی داشت. سرانجام این شهید عزیز در بیست و چهارم اسفند سال 1363 در یک عملیات، به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خدا و با سلام خدمت آقا حجت ابن الحسن (عجل الله فرجه) و با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با سلام خدمت شهیدان انقلاب اسلامی که با خون خود، اسلام عزیز را زنده کردند و سلام بر پدر و مادرهایی که جگرگوشه های خود را به جبهه فرستادند تا از کیان اسلام دفاع کنند و سلام بر تمامی رزمندگان.
اینجانب سرباز وظیفه قدرت الله مسلمی وصیتنامه خود را به شرح زیر می نویسم
اولا بگویم من به خاطر چیزی و یا کسی به جبهه نیامده ام. بلکه فقط برای رضای خداوند متعال به جبهه آمده ام و اگر هم شهید شدم، بر شهادتم افتخار می کنم؛ زیرا که من خیلی آرزوی شهادت داشتم.
ای مردم ما اهل کوفه نیستم که امام تنها بماند. ای حسین اگر در کربلا کسی نبود به کمک تو بیاید، ما مردم ایران، امروز فرزند تو را یاری می کنیم.
باز تأکید می کنم که امام امت، پیر جماران را تنها نگذارید؛ آن امامی که ما را از ظلم و ستم شاهنشاهی رهایی داد. پس همیشه پشتیبان او باشید. نگذارید خون شهدا پایمال شود. نگذارید اسلحه گرم من سرد شود. اسلحه ام را بردارید و راه من و همرزمانم را ادامه دهید. انتقام خون شهدا را از صدام بگیرید و این خائن را به سرنوشت شاه مبتلا کنید.
خدمت پدر و مادر عزیزم که خیلی برای من زحمت کشیدند، سلام عرض می کنم و امیدوارم که من را حلال کنند و مادر جان شیرت را حلالم کن.
و سلام خدمت برادران عزیزم می رسانم و می گویم برادرانم اگر شما از دست من ناراحتی دیدید، حلالم کنید.
و سلام خدمت خواهر مهربانم. انشاءالله که از برادرش قدرت الله راضی است.
به تمامی قوم و خویشان سلام مرا برسانید و بگویید که مرا حلال کنند.
مادرم، پدرم و برادرم نکند موقعی که خبر شهادت مرا شنیدید، بلند گریه کنید و آنگاه دشمنان انقلاب سوء استفاده کنند. دوست دارم موقعی که بدنم را می خواهند در قبر بگذارند در انظار مردم بگویید: خدایا این هدیه ناقابل را قبول کن که من خیلی خوشحال می شوم.
مطلبی که به شما می گویم این است که همیشه در جبهه حضور پیدا کنید که ما پیروزیم و راهی که امام خمینی می رود، شما نیز بروید و پشتیبان انقلاب باشید، چون ما زیاد شهید دادیم تا انقلاب به ثمر رسیده است.
و برادر جان امرالله شما باید بعد از شهادت من از پدر و مادرم مواظبت کنید که ثواب بزرگی دارد.
وصیت من به شما این است که مرا در گلزار شهدای الیگودرز در کنار قبر شهید «اسد الله مسلمی» به خاک بسپارید و حلالیت من را از تمام دوستان و آشنایان و همسایگان و همه و همه بطلبيد. خداحافظ. دیدار بعدی روز قیامت. موفق باشید.
حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست. افتخار می کنم، افتخار می کنم، افتخار می کنم به شهادت می رسم.
انتهای پیام/