گروه حماسه و جهاد دفاعپرس - محمد امیدبخش؛ ممکن است در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان، وقتی از کسانی که مایل به روزهداری نبودند، بپرسید که چرا روزه نگرفتهاید، پاسخ دهند که «مگر شما که روزهدار بودهاید، چه تفاوتی کردید جز این که سختی بیهوده کشیدید و از کار خود کم گذاشتهاید؟!».
گرچه از این سؤال معنای خوبی اراده نشده است؛ اما پرسش اشتباهی نیست. قطعاً این کار پسندیدهای است که وقتی به عید فطر میرسیم و ماه رمضان با همه آدابش به پایان میرسد، از خود بپرسیم که در برابر آنچه در این ماه از دست دادهایم، چه به دست آوردهایم؟ و آیا مگر واقعاً چیزی از دست ندادهایم؟! و آیا نباید توقع به دست آوردن چیزی در این دنیا در برابر سختیهایی که در این ماه کشیدهایم، داشته باشیم؟! و مگر نه این است که دین اسلام، دین آبادی دنیا و آخرت است و آن سرباز مسلمان در برابر پرسش ایرانیهایی که از حقیقت اسلام چیزی نمیدانستند، گفت: «آمدهایم تا بهشتِ دنیا را رقم بزنیم!».
بهراستی فایده دنیوی آداب و قواعد ماه رمضان برای مسلمانان چیست؟ این سؤال آنگاه جدیتر میشود که یک اقتصاددان یاد دولتمرد آن را بپرسد؛ چراکه اگر فواید جسمی روزهداری را تبیین و آثار آن بر سلامتی را مطرح کنیم، در برابر آسیبی که روزهداری به اقتصاد و فرایند تولید و توزیع میزند، پاسخی ندادهایم؟ اگر جمع کثیری از نیروی کار در کشور با روزهداری توان کار حداکثری را از دست بدهند و فرضاً مدیران هم بهدلیل آنکه کارگران روزهدار هستند، با آنها مماشات کنند، چه بر سر «تولید» میآید؟! اگر کارگزاران بخش خدماتی کشور بهواسطه روزهداری در انجام وظایف خود دچار ضعف و سستی شوند، چه چیز جبرانکننده آن خواهد بود؟!
بخشی قابل توجه از کسانی که مایل به روزهداری در رمضان نیستند، مهمترین دلیل خود را «آسیب روزهداری بر کار اقتصادی» عنوان میکنند! و این اشکالی بسیار جدی است. هر مدیری اگر با یک ماه رخوت در بخش اقتصادی خود مواجه میشد، قطعاً عامل این رخوت را از بین میبرد؛ اما به نظر میرسد در مدل اقتصادی اسلام، روزهداری نیروی کار و به تبع آن سستی نیروی تولید و توزیع، عامل منفی در اقتصاد شناخته نمیشود و حتی روزهداری را بخشی از فرایند تحقق هویت مطلوب اسلامی میداند:
«یٰا أَیهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ اَلصِّیٰامُ کمٰا کتِبَ عَلَی اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ» [۱] ای اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد تا پرهیزکار شوید.
رسیدن به تقوا که اوج رشد در مکتب اسلام است، منوط به روزهداری است؛ اما این آیه پاسخ پرسش اساسی ما نیست! بلکه فقط نشاندهنده این است که روزهداری یک جامعه میتواند اثرات دنیوی هم داشته باشد و این با قرینه آیهای دیگر ثابت میشود:
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُریٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ وَ لٰکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یکسِبُونَ» [۲] و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و پرهیزکاری پیشه میکردند، یقیناً [درهایِ]برکاتی از آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم، ولی [آیات الهی و پیامبران را]تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالی که همواره مرتکب میشدند [به عذابی سخت]گرفتیم.
در این آیه اشاره شده است که تقوای یک جامعه منجر به پربرکت شدن زندگیشان میشود! اما سؤال اینجاست که آسیبهای ایجاد شده در اقتصاد به دلیل روزهداری جامعه مؤمنین «چطور» جبران میشود؟ پاسخ این سؤال یک صفت از صفات ماه رمضان است که در خطبه مشهور پیامبر اکرم که در باب ماه رمضان ایراد کردهاند آمده است: «وَ هُوَ شَهْرُ الْمُوَاسَاةِ»! [۳] در نظم اقتصادی موجود چه میگذرد؟ رفتار اقتصادی دولت و کارگزاران آن که به شدت تحت تأثیر مدل اقتصادی غربی و لیبرالی است، طوری پایهها و اهداف اقتصادی را برنامهریزی کرده است که عملی همچون روزهداری منافی رفتار اقتصادیِ صحیح جلوه داده شود. این نظم اقتصادی شکل گرفته در دولتهای مدرن و توسعهگرای بعد از دفاع مقدس نگرش معیشتی و اقتصادی عموم مردم را هم مدیریت کرده است؛ همه شاهد آن هستیم که «اصالت سود» و «سرمایهمحوری» مبنا و هدف انتخابهای مردم قرار گرفته است.
مدل اقتصادی که مدرنترین دولت ایران از آن تبعیت میکند، سردمدارانی دارد که به وضوح ارکان اقتصادی اسلام را هدف گرفتهاند. «مارگارت تاچر» نخست وزیر نئولیبرال انگلستان به صراحت میگوید: «این وظیفه ماست که نابرابری را ستایش کنیم»! [۴] در مدل اقتصادی غربی عدالت در توزیع ثروت، مانع توسعه اقتصادی است. در واقع هر آنچه بر سر راه سرمایهاندوزی سرمایهداران باشد، مانع توسعه و پیشرفت خواهد بود. در جایی دیگر «فریدریش هایک» (تئوریسین قرن بیستمی لیبرالیسم) مدعی میشود «عدالت اجتماعی» بر ضد «جامعه بزرگ» است؛ فلذا پیگیری عدالت اجتماعی و توزیعی حرکتی «ضداجتماعی» است! [۵] حالا در اقتصادی که حتی نیم نگاهی به قشر ضعیف ندارد و هر کس در پی سود کلانتر و سرمایه بیشتر است، مفهوم «مواسات» چه معنایی پیدا میکند؟! «مواسات اجتماعی» دستانداز حرکت اقتصاد یک کشور در شیب تند توسعه و سرمایهداری و تلنگر جدی به نگرش سودمحوری در جامعه است.
«مواسات اجتماعی» بهمعنای دستگیری و بخشش مال و دارایی به نیازمندان بدون چشمداشت، به قدری مهم و دارای اولویت است که در روایتی از امام صادق (ع)، یکی از علائم شناخت شیعیان عنوان شده است. [۶] اقتصاد کشوری که در طول یازده ماه در پی کسب سود و سرمایه اندروزی بوده است، در ماه رمضان با تلنگر جدی به سوی فقرا و قشر ضعیف جامعه تغییر جهت میدهد.
پس نقش اصلی ماه رمضان در اقتصاد یک کشور، نه سستی و ضعف در فرایند تولید و توزیع، بلکه «تصحیح جهت اقتصاد» است. اگر جامعهای تنها در استفاده از فرصت دعا و عبادات فردی ماه رمضان تلاش کند، به روش مرتاضان دنیاگریز و صوفیان خانقاه شباهت پیدا میکند، در صورتی که معصومین در معرفی و تبیین آداب ماه مبارک رمضان بخش قابلتوجهی را به توجه به نیازمندان و فقرا و مواسات نسبت به برادران دینی اختصاص دادهاند. تا جایی که اساساً فلسفه وجوب روزهداری را ایجاد احساس همدلی بین ثروتمندان و فقرا مطرح کردهاند! [۷] نتیجه آنکه اگر بخواهیم در عید فطر به میزان دست آورد خود در ماه رمضان آگاه شویم، در کنار استفادهای که از فرصت مناجات با خدای متعال و تفکر کردهایم، چه بهتر که میزان مشارکت خود در مواسات با مؤمنین نیازمند را ارزیابی کنیم.
[۱]. سوره بقره، آیه ۱۸۳
[۲]. سوره اعراف، آیه ۹۶
[۳]. خصال، ج ۱، ص ۱۰۳
[۴]. تاریخچه مختصر نئولیبرالیسم، ص ۴۸
[۵]. تاریخچه مختصر نئولیبرالیسم، ص ۴۹
[۶]. امالی صدوق، ص ۴۱
[۷]. عللالشرایع، ج ۲، ص ۳۷۸
انتهای پیام/ 113