شهید «عباسقلی محمدعلی‌پور شتربان»؛

مبادا از خون شهدا برای خود مقام درست کنید

شهید «عباسقلی محمدعلی‌پور شتربان» در قسمتی از وصیت‌نامه خود نوشته است: مبادا ای عزیز از خون شهدا برای خود پلی بسازی برای رسیدن به مطامع شخصی. از خون شهید برای خود مقام و منصب درست نکن.
کد خبر: ۳۹۸۵۷۶
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۲ - 27May 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از آذربایجان‌شرقی، شهید «عباسقلی محمدعلی‌پور شتربان» 2 آبان‌ماه 1338 در خانواده‌ای مذهبی و دین‌دار در تبریز چشم به جهان گشود. وی پس از اخد مدرک دیپلم به خدمت سربازی اعزام شده و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی به خدمت خود ادامه داد و پس از اتمام خدمت نیز همچنان در جبهه‌های جنگ به پاسداری از میهن خود پرداخت. این شهید والامقام پس از حضور در چند عملیات نهایتا در تاریخ 8 اسفندماه 1362 در عملیات خیبر به جمع شهدای اسلام پیوست.

زندگی‌نامه شهید:

شهید «عباسقلی محمدعلی‌پور شتربان» 2 آبان‌ماه 1338 در خانواده‌ای مذهبی و دین‌دار در تبریز متولد شد. 5 سال داشت که به کودکستان رفت. دوران ابتدایی را در دبستان هدایت، شهید «بهادری» فعلی به پایان رساند. دوره راهنمایی را هم با موفقیت طی نمود. متوسطه را در رشته ریاضی مدرسه دهقان، شهید «آیت‌الله مدنی» فعلی آغاز کرد.

از همان اوایل انقلاب در تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت داشت. مرتب به پخش اعلامیه بین مردم و بچه‌های مدرسه مبادرت می‌کرد. سال 1357 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ریاضی شد. 15 آذرماه 1358 برای خدمت سربازی به پادگان عجب‌شیر اعزام شد. اردیبهشت‌ماه 1359 به مدت دو ماه به منطقه کامیاران اعزام و همراه همسنگران خود مقابل ضدانقلاب به دفاع از اسلام پرداخت.

اوایل مهرماه 1359 همزمان با شروع جنگ تحمیلی به منطقه جنوب اعزام گردید. پس از پایان خدمت سربازی، در مسجد حاج غفار محله شتربان (دوه‌چی) تبریز شروع به فعالیت عقیدتی، فرهنگی نمود. اوایل سال 1361 عضو سپاه شد.

سال 1362 به مناطق غرب اعزام و در اردوگاه گیلان‌غرب به واحد اطلاعات پیوست و پس از دیدن آموزش‌های تخصصی در شناسایی منطقه قصرشیرین شرکت کرد. بعد از آغاز عملیات خیبر و تصرف جزایر مجنون، در حالی که گردان‌های نفوذی را به داخل مواضع عراق هدایت می‌کرد در تاریخ 8 اسفندماه 1362 به شهادت رسید.

خاطرات، «خسرو ملازاده» همرزم شهید:

قبل از عملیات والفجر 4، بنده به اطلاعات آمدم و در دوره آموزش مخصوص شناسایی اطلاعات با عباس بودیم. در چهره عباس جذابیت خاصی بود. نماز شب را از دست نمی‌داد. شب‌ها که رزم شبانه می‌رفتیم، موقع برگشت همه بچه‌ها خسته می‌شدند. عباس یک سری شوخی‌هایی داشت که بچه‌ها را می‌خنداند تا خستگی از تن‌شان در بیاید.

فرازی از وصیت‌نامه شهید:

مبادا ای عزیز از خون شهدا برای خود پلی بسازی برای رسیدن به مطامع شخصی. از خون شهید برای خود مقام و منصب درست نکن. ای برادران و خواهران حزب‌الهی دست از دامن پر برکت امام بر ندارید و بدانید الفاظ قدسیه امام نجات‌بخش و حیات‌آفرین است. این نوری خدایی است که در میان ملت ایران می‌درخشد. بدانید از خمینی‌(ره) به حضرت مهدی‌(عج) خواهید رسید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها