شهید «عزیز بیگلر»؛

از ترک تحصیل در دبیرستان تا شهادت در قامیش ماووت

شهید «عزیز بیگلر» پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه‌های جنگ اعزام شده و پس از حضور در چندین عملیات، در 28 دی‌ماه 1366 در عملیات بیت‌المقدس 2 به جمع یاران شهیدش پیوست.
کد خبر: ۳۹۸۷۱۳
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۶ - 28May 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از آذربایجان‌شرقی، شهید «عزیز بیگلر» در 21 تیرماه 1344 در شهر تبریز دیده به جهان گشود. وی پس از تحصیل در حوزه علمیه، سپس با پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه‌های جنگ اعزام شده و پس از حضور در چندین عملیات، در 28 دی‌ماه 1366 در عملیات بیت‌المقدس 2 به جمع یاران شهیدش پیوست.

زندگی‌نامه شهید:

شهید «عزیز بیگلر» در 21 تیرماه 1344 در تبریز متولد شد. دوران ابتدایی را در دبستان امیرکبیر و راهنمایی را در مدرسه شاه‌حسین ولی گذراند. بعد از یکسال در دبیرستان شهید «مدنی» به دبیرستان ثقه‌الاسلام منتقل شد. در دبیرستان از اعضای شاخص و فعال انجمن اسلامی به شمار می‌رفت. بعد از ترک تحصیل در دبیرستان، جهت فراگیری علوم اسلامی وارد حوزه علمیه ولی‌عصر(عج) تبریز شد.

بعد از گذراندن دروس مقدماتی به مدرسه طالبیه تبریز رفت و در تکمیل علوم اسلامی فقه، اصول تفسیر و نهج‌البلاغه با جدیت تحصیلاتش را ادامه داد.

از سال 1360 در کنار تحصیل، خود را برای شرکت در جبهه آماده ساخت. بعد از گذراندن آموزش‌های مورد نیاز، مدتی در زندان اوین تهران مشغول خدمت شد. بعد از آن در سردشت مشغول مبارزه با دشمنان اسلام گردید. هفت بار به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام و در عملیات‌های مسلم‌بن‌عقیل، رمضان، خیبر، والفجر 1، والفجر 2، بدر و بیت‌المقدس 2 شرکت کرد.

در این عملیات 4 بار مجروح گردید. در عملیات والفجر 8 به عنوان غواص در خط مقدم نیروهای پیاده شرکت کرد و نقش بسزایی در بالا بردن روحیه نیروها ایفا نمود. وی در این عملیات به شدت مجروح گشت و سه ماه در بیمارستان و منزل بستری بود. در عملیات بیت‌المقدس 2 با توجه به تجارب ارزنده‌اش او را به عنوان فرمانده دسته انتخاب کردند. در همین عملیات بود که در بالای ارتفاعات قامیش ماووت مورد اصابت ترکش راکت هلی‌کوپتر دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.

خصوصیات بارز شهید:

با دوستان و مومنین به ملایمت و با رافت رفتار می‌کرد. مقابل دشمنان خدا دشمن بود. هرگز زبان به دشنام نمی‌گشود. مقید به انجام فرایض دینی و مستحبات بود. به نماز شب اهمیت می‌داد و سعی می‌کرد در نمازهای جمعه، دعاهای کمیل و توسل شرکت کند.

خاطرات، برادر شهید:

من خود، نظامی بودم. از سال 1357 از ایشان جدا شدم. بعد از انقلاب به آن صورت باهم نبودیم. مخلص به تمام معنا بود. می‌گفت هر چیزی که می‌خواهد بشود، من کاری با آن ندارم. اما هر شخص و مسئولی بخواهد به اسلام توهین کند، با من طرف است. برای ماموریتی در امیدیه اهواز بودم که خبر دادند، برادرت زخمی شده، برو به دیدنش. فهمیدم که شهید شده است. خوابش را دیده بودم.

فرازی از وصیت‌نامه شهید:

ما هر چه داریم از اهل‌بیت – علیهم‌السلام – داریم و همچنین انقلاب اسلامی‌مان که تا حال به پای خود ایستاده و استوار است، باتوجه خاص و عنایت آن‌ها است و الا ما فانی هستیم و بس. ان‌شالله آنچه که خداوند متعال فرموده، مستضعفین جهان را وارث زمین قرار خواهند داد.

اما پدر و مادرم! پس از عرض سلام به شما از زمانی که به دنیا آمده‌ام تا جوانی، خیلی زحمت داده‌ام؛ امیدوارم که از من به خاطر اهل‌بیت – علیهم‌السلام – بگذرید. حال آنچه که باید خدمتی می‌کردم، نکردم و در واقع کوتاهی کردم، چون انسان جایزالخطا است و من هم یکی از آن‌ها هستم.

و خواهرانم! پس از عرض سلام، بدانید خواهران، اسلام از ما چیزی نمی‌خواهد مگر این‌که به واجبات عمل کرده و از محرمات دوری کنیم، خصوصا نماز و حجاب بر شماست.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها