جامعه توحیدی و غیرتوحیدی از منظر امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره) به طور کلی جوامع را به لحاظ نظری به دو گونه کلی جامعه توحیدی و جامعه غیرتوحیدی تقسیم می‌کند؛ جامعه توحیدی از منظر امام، همانند یک انسان کامل و متعادل است که همه ارکان، عناصر و اعضای جسمی و روحی آن با نظم و هماهنگی با یکدیگر و به صورتی صحیح و تربیت یافته، بدون مداخله در وظایف هم، با حسن انجام وظیفه و با مشارکت و همدردی، به سوی مقصد متعالی خویش در حرکت است.
کد خبر: ۳۹۹۰۳۸
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۵:۱۱ - 31May 2020

جامعه توحیدی و غیرتوحیدی از دیدگاه امام خمینیبه گزارش گروه اجتماعی دفاع‌پرس، طبق دیدگاه تضاد، ثبات اجتماعی از طریق گروه‌های متعدد، مستقل و رقیب و برخورد دیدگاه‌ها حاصل می‌شود. طبق این دیدگاه، کشمکش و تضاد، قوه محرک روابط انسانی است و توزیع نابرابر منابع ارزشمند مانند پول، قدرت، حیثیت و فرصت‌های شغلی، باعث ایجاد تضاد و سبب بروز جرائم، آشوب‌ها، اعتراضات و نهضت‌های اجتماعی می‌شود.

 مفهوم جامعه از دیدگاه امام

می‌توان گفت دیدگاه امام به جامعه به پارادایم نظم نزدیکتر است با این تفاوت که افراد جامعه دارای اختیار و آگاهی هستند و می توانند سرنوشت خودشان را رقم بزنند.

در ادامه به بعضی از نکات برجسته اندیشه امام پیرامون جامعه می پردازیم:

 1- اصالت فرد و جامعه

از دیدگاه امام، جامعه چیزی سوای افراد نمی باشد و افراد هستند که موجبات تشکیل جامعه اسلامی را فراهم می آورند. ولی در عین حال برای جامعه وجودی مستقل قایل است که ماهیتی مستقل برای خود دارد. امام فطرت اجتماعی انسان را علت اصلی تشکیل جامعه می داند و یادآور می شود که نوع انسان در دنیا قادر به زندگی انفرادی نیست.

«زندگانی انفرادی [در دنیا] برای هیچکس میسور نیست، مگر آنکه از جامعه بشریت خارج شده به حیوانات وحشی ملحق گردد؛ و زندگانی اجتماعی چرخ بزرگش بر اعتماد مردم به یکدیگر می چرخد.»

امام در جای دیگر افراد جامعه را به قطرات باران و خود جامعه را به نهر ها، سیل و دریا تشبیه می کند و تصریح می کند که «هر قطره ای تا اجتماعی نباشد کاری از آن نمی آید... اینها با هم که مجتمع شدند این  ضریب آن قطرات است.»

با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت که امام دیدگاه تلفیقی نسبت به اصالت جامعه وفرد دارد زیرا ضمن اینکه برای فرد اصالت قائل است ولی تصریح مـی کند که فرد به تنهایی قـدرتی ندارد و تا اجتماعی نباشد قادر به انجام کاری نیست.

2- اختیار و اجبار

در قرائت امام، هر نوع جبری، اعم از جغرافیایی، تاریخی، ساختاری و اجتماعی، نفی می‏شود. ضمن آنکه ایشان هرگز از تأثیر و تأثر عوامل محیطی و اجتماعی و تاریخی بر انسان و اجتماع انسانی غفلت نمی‏کنند. بنابراین، تعامل میان جامعه و فرد برقرار می‏‌شود، اما اصالت به انسان داده می‏‌شود؛ زیرا انسان در اندیشه ایشان، فاعل مختار است.

3- تشبیه جامعه به ارگانیسم

در جامعه ارگانیکی همبستگی ارگانیک نه از همانندی های جامعه بلکه از تفاوت هایشان پرورش می یابد. این گونه همبستگی فرآورده تقسیم کار است. هرچه کارکردهای یک جامعه تفاوت بیشتری یابند، تفاوت میان اعضای آن نیز فزون تر خواهد شد. اعضای این جامعه به وظایف و نقش های تمایز یافته به شدت وابسته هستند. وابستگی متقابلشان بیشتر است و کمتر به باورهای مشترک می رسند. خصلت ارگانیسم موجود زنده این است که اعضا در عین تفاوت با هم، هرکدام وظیفه مشخص و متمایزی به عهده دارند و به سوی یک هدف مشترک تلاش می کنند.

دیدگاه امام نسبت به جامعه دیدی ارگانیکی است و در سخنان خود جامعه را به ارگانیسم موجود زنده تشبیه نموده است.

در نگرش امام، جامعه بشری همانند افراد انسانی، مبتلا به نقایص، گرفتاری ها و بیماری هایی می شود و لذا باید در صدد درمان و اصلاح خویش برآید.

4- تعامل فرد و جامعه

از دیدگاه امام خمینی، همواره میان فرد و جامعه تعامل برقرار است. به عبارت دیگر، ایشان شکل‏ گیری و رشد اجتماعی و فردی رفتارهای انسانی را در ارتباط متقابل روان‏شناختی و جامعه ‏شناختی می دانند. این در حالی است که مارکسیست‏ ها بر تأثیر جامعه ‏شناختی تأکید می ‏ورزند و لیبرالیست‏ ها بر بعد روان‏شناختی انگشت می‏ گذارند.

ایشان در زمینه تأثیر جامعه بر فرد معتقدند:

«انسان در اجتماعات بزرگ، نظیر راهپیمایی‏ها تحت تأثیر واقع می‏ شود و چه بسا که از خود بی‏خود شود و از یک شعار و فریاد بی‏ توجه تبعیت کند.»

وقتی یک جامعه‏ ای راه افتاد، آن هم که نخواهد، قهراً کشیده می‏ شود... وضع جامعه و اجتماع این‏طوری است.»

امام درباره تأثیر فرد بر جامعه بر این باورند:

«عمل یک شخص در یک جامعه اثر دارد... عمل هر یک از شما تأثیر دارد، وقتی شما یک عمل زشتی کردید، دیگران هم که می‏ بینند در آنها تأثیر می‏ کند. وقتی شما یک عمل صالحی انجام دادید، دیگران  هم وقتی که می بینند در آنها تأثیر می‏ کند».

«کسی که به یک ملتی سلطه دارد، به یک ملتی حکومت دارد، این چنانچه عدالت‏ پرور باشد، دستگاه او عدالت ‏پرور خواهد شد؛ قشرهایی که به او مرتبط هستند، قهراً به عدالت گرایش پیدا می‏ کنند.»

 جامعه مطلوب از دیدگاه امام خمینی

مواضع و دیدگاه‌های امام در قبال جامعه، مانند هر متفکر دیگری، تحت تاثیر مبانی کلی تری قرار دارد که بدون شناخت و توجه به آنها، فهم مواضع ایشان دشوار خواهد بود. یکی از مهم ترین این مبانی اسلام و قرآن است که به نظر امام در هر عصر و زمان و متناسب با هر سطح پیشرفت، امکان تمسک به آن وجود دارد.

امّت از نظر قرآن همان جامعه مطلوبی است که مسلمانان به دنبال آن هستند و در پی تحقق این جامعه است که مدینه فاضله برای انسانی که قصد رشد در این جهان را دارد ظهور می یابد. این جامعه که صفت واحد برای آن ذکر شده در پناه یک پروردگار یگانه و هدف مشخص شکل می گیرد که دارای برنامه ای دقیق و حساب شده است. به وضوح می توان دریافت که جامعه مطلوب در قرآن جامعه ای است که بر اساس احکام اسلام بنا نهاده شده است.

امام خمینی جامعه را در طول نظام هستی تفسیر و تأویل می‏‌کنند؛ یعنی آفریننده و پروردگار هستی برای هدایت جامعه توسط انبیای الهی، برنامه و دستورالعمل‌‏های سعادت‏ بخش و تکامل بخش فرستاده و در اختیار انسان‏ ها گذاشته و انسان ‏ها را به پیمودن راه کمال و سعادت دعوت کرده است.

امام انواع جامعه بشری را قابل تفکیک می داند که برخی از انواع آن به اختصار عبارتند از: جامعه عدل، جامعه زنده، جامعه سالم، جامعه مترقی، جامعه آزاد،  جامعه توحیدی،  جامعه اسلامی،  جامعه انقلابی،  جامعه حیوانی، جامعه مصرفی و جامعه سفیه.

امام خمینی (ره) به طور کلی جوامع را به لحاظ نظری به دو گونه کلی جامعه توحیدی و جامعه غیرتوحیدی تقسیم می کند.

جامعه توحیدی از منظر امام، همانند یک انسان کامل و متعادل است که همه ارکان، عناصر و اعضای جسمی و روحی آن با نظم و هماهنگی با یکدیگر و به صورتی صحیح و تربیت یافته، بدون مداخله در وظایف هم، با حسن انجام وظیفه و با مشارکت و همدردی، به سوی مقصد متعالی خویش در حرکت است.

جامعه توحیدی معنایش این است که همه اینها به خدا فکر کنند، توجه به خدا داشته باشند نه هرج و مرج باشد... یعنی همه آمدند با هم به طور وحدت کلمه، وحدت فکر... اما چنانچه انسجام پیدا بکنیم، همه گروه‌ها پشتیبان هم باشند. جامعه توحیدی به این معنا پیدا بشود که همه پشتیبان هم و همه با وحدت کلمه و با وحدت نظر، بدون اینکه یکی بگوید نه، یکی بگوید آری، اگر این طور بشویم ان‌شاءالله پیروز هستیم.»

با توجه به اندیشه و سخنان امام و از آنجایی که اسلام کاملترین دید را از توحید ارائه داده است، جامعه اسلامی را می توان مصداق جامعه توحیدی و جامعه مطلوب امام خمینی دانست.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها