به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، در روزهای اخیر شبکههای الکوثر و سحر اردو از لیست شبکه های پاکست حذف شدند. بهانهی اصلی مدیران این ماهواره، بدهی سحر اردو و الکوثر به این پلتفرم است. اما مخاطب فهیم که از حداقل سواد رسانهای برخوردار باشد متوجه وجود یک دسیسهی سیاسی در پس پرده می شود. به دیگر سخن، این پدرخواندههای مخوف سیاست هستند که جلوی پخش اخبار و برنامه های این دو شبکه را گرفته اند زیرا دقیقا همین دو شبکه بیشتر بر روی اخبار و برنامه های مربوط به جبهه ی مقاومت تاکید داشته و دارند. زبانهای اصلی این دو شبکه اردو و عربی هستند که با اندکی تعمق و تفکر می توان دریافت که مخاطبین این دو شبکه اکثرا در منطقهی استراتژیک خاورمیانه زندگی می کنند. خاورمیانه ای که همواره آبستن حوادث بوده و چشم بسیاری از بدخواهان غرب و شرق عالم به این خطه از جغرافیا دوخته شده است.
در این بین باید اذعان داشت که برنامه های شبکه ی عربی زبان الکوثر نسبت به شبکه ی سحر اردو، از کیفیت بیشتر و درواقع از مخاطب بیشتری برخوردار است. اگر به لحاظ هنری و علم رسانه، دو شبکهی مذکور را در دو کفه ی ترازوی رسانهای قرار دهیم مسلما کفه ی مربوط به شبکه ی الکوثر سنگین تر خواهد بود. خانواده ی شبکه های سحر ریشه در دهه ی هفتاد خورشیدی دارند و البته در بازار رسانه ای امروز کمتر مخاطب عام را جلب و جذب می کنند.
در صورتی که الکوثر شبکه ای است که علاوه بر این که به بازتاب اخبار جبهه ی مقاومت می پردازد، با ترجمه و دوبله و تولید برنامه های به روز و مفرح تلویزیونی توانسته در کنار ساعاتی خوش برای مخاطب عرب زبان، مروج سبک زندگی اسلامی در سپهر تلویزیونهای جهان اسلام باشد.
به دیگر کلام می توان ادعا کرد الکوثر رسانهی مکمل شبکه خبری العالم است که هر دو به زبان عربی برای مخاطبین عرب زبان منطقهی خاورمیانه پخش می شوند و ضمنا هر دو دارای مخاطب میلیونی و تاثیرگذاری فراوان بوده و هستند در صورتی که خانواده ی شبکههای سحر فاقد چنین تاثیر و تاثری هستند.
اما به راستی راه واکسینه کردن برنامه های ماهواره ای ایرانی چه به زبان فارسی چه عربی و چه هر زبان دیگر چیست؟ یکی از این راهها ایجاد شبکه های خصوصی در کشور و رله کردن برنامه هایشان روی آنتن ماهواره است. با توجه به این که تولید محتوی در شبکه های تلویزیونی با رعایت پروتکلهای قانونی و عرفی و شرعی صورت می پذیرد، بسیاری از ارگانهای دیگر (اعم از خصوصی یا غیر خصوصی) می توانند برنامه های تلویزیونی در خور شانی را ارائه دهند و به این ترتیب هنرمندان بیشتری به عرصه ی هنر و رسانه پاگشا شوند. ضمنا برخی از ارگانها و مراجع ذیربط نیز می توانند قانونا این گونه شبکهها مانیتورینگ کنند.
امروزه در کشورما بسیاری از سریالها از طریق رسانههای اینترنتی یا خانگی به دست مخاطبین میرسند. مخاطب نیز به راستی دریافته است که آرایش نوینی از رسانه را تجربه میکند. داشتن شبکههای تلویزیونی آلترناتیو در کشور از جهتی میتواند رقابتی سالم با شبکههای تلویزیونی دولتی داشته باشند و نهایتا باعث رشد و ارتقاء کلی رسانهها و افزایش سواد رسانهای عموم مخاطبین شوند. و از سوی دیگر از مزایا و محسنات این گونه شبکهها این است که بسیار ساده از شبکههای دولتی می توانند در برابر تحریمهای رسانهای واکسینه شوند و به اصطلاح اینگونه تحریمها را را دور بزنند.
انتهای پیام/ 121